کاظم مصطفوی – غزل كوچه بيدلی
غزل كوچه بيدلی برای بيدل شيردلان, برای مسعود با پچپچه اي كه در سكوت مي ميرد شروع مي كنم سلام اي تاريك! سلام اي خلوت! سلام اي كوچة بيدلي! مرا به بي انتهائي و وسعت دلتنگي ات ببخش… و بگذر از فراموشكاري هاي مردي كه هيچ به ياد ندارد الّاادامه