بيانيه آقاي منصور اسانلو ، فعال كارگري و سنديكايي برجسته ، زنداني سیاسی از بندرسته و پناهنده سياسي به مناسبت 11 ارديبهشت ، روز جهاني كارگر
اول ماه می ،روز سمبل جهانی پیکار کارگران جهان، برای جهانی عادلانه تر در پیش است ما کارگران ایران هر سال از پی سالی دیگر درگیربا ستم گری بیشتری از سوی حکومت گران وکارفرمایانی می شویم که فرصت را به دست اورده اند تا بیش از پیش ما کارگران را استثمار کنند . در سال نو ما مجبوریم در چند جبهه نبرد کنیم . برای آزادی همکاران در بندمان ، برای رهایی زندانیان سیاسی واندیشه ای که هم رزمان ما وهمراهان ما هستند ، برای آزادی وکلای شجاع مردمی و برای آزادی دانشجویان که فرزندانمان هستند وبرای آزادی زنان ودختران مبارز که همسنگران ما هستند. . برای باز گرداندن شاهرخ زمانی به زندان رجایی شهر برای درمان رضا شهابی ، برای بهبودی محمد جراحی ، برای سلامتی بهنام ابراهیم زاده ، برای کمک به رسول بوداقی ، برای نجات حسن تفاح وکریم معروف عزیز، برای آزادی عبدلفتاح سلطانی وسیف زاده ، برای رهایی سعید ماسوری وصالح کهندل وعلی محمد منصوری ومیثاق یزدان نژاد ، ارژنگ داوودی و محمد مولانایی ویارانش برای آزادی محمد نظری ورفقایش ، برای نجات ناصح یوسفی وهم فکرانش ، برای رهایی آقای خانجانی وهم کیشانش برای رهایی همه زندانیان بیگناه هزاران بیگناهی که از هم طبقه ای های ما هستند، آنها که به نام زندانیان عادی ، قربانی شرایط موجود آفریده سیستم حکومتی اسلامی شده اند .
ممکن است صدها اسم را از خاطر برده باشم تا بگویم که دگر اندیش ودگر باش هستند. اگر در این هنگامه مکاره که این پلیدان آفریده اند پیش از همه به سوی زندان وزندانیان نگاه می کنم چاره ای نیست چرا که نا بکاران خط مقدم را به زندان ها وچوبه های دار کشانده اند . بیش از 700 اعدام در فرصتی چند ماهه برای ایجاد اختناق از هراس به خروش در آمدن مردم ودر پیشاپیش آنها کارگران وهمدردان ما ، ادامه سرکوب زنان ودختران واجبار به پوشش های غیر طبیعی به مثابه نقض حقوق آشکار مادران وخواهران ما برای ادامه همه گونه نابرابری بر علیه آنها واز همه آشکار تر وعمومی تر نقض حق وحقوق ما کارگران در همه قراردادهای کار وکم کردن دستمزد و از بین بردن امنیت شغلی امان و غارت صندوق بیمه تامین اجتماعی مان و از بین بردن پوشش های درمانی وحمایت های اجتماعی امان وخبر سونامی بیکاری 10 میلیون نفری ما کارگران و بستن کارخانه ها وبنگاه های اقتصادی صنعتی وخدماتی وکشاورزی واخراج کارگران وخانه نشین کردن بیش از پیش زنان کارگر ما وبی حقوقی زنان خانه دار وکد بانو های بدون دستمزد ما، مرگ ومیر های فراوان ناشی از نبود امکانات رعایت ایمنی وبهداشت محیط کار ولوازم ایمنی ونپرداختن به امر آموزش ایمنی ها از سوی کارفرمایان ونادیده گرفتن تخلفات بر علیه کارگران از سوی نهاد های مسئول ، مرگ و مجروحیت هزاران نفر از حقوق بگیران در جاده های کشور بر اثر تصادفات و افزایش پیاپی قیمتها وبالا بردن نرخ تورم وکم کردن از ارزش پول ملی وسرقتی دیگر از جیب های خالی تر شده ما ، ادامه سیاست های ضد مردمی در جنبه های دیگر از جمله ماجراجویی های اتمی ونظامی ومنطقه ای وحمایت از تروریست ها واعمال تروریستی که مستقیما به ضرر ما کارگران عمل می کند ، که نتایج این رفتار منجر به ادامه تحریم های اقتصادی و امکان شروع جنگی برعلیه مردم ما خواهد شد که مسئولیت مستقیم آن بر عهده حکومت گران بی مسئولیت می باشد . این همه را که بر رسی می کنم می بینم پیکار ومبارزه هم ادامه دارد . پیکاری نابرابرانه وبی نهایت یک سویه . اما به ناچار در راه، که باید آن را سازمان دهیم . آن چه که اجبار زمانه بر عهده ما می گذارد و آن که باید به مسئولیت تاریخی خود عمل کرده وراه گشایی کنیم . سال گذشته مثل سال های پیش ادامه رزم نابرابر کارگران با رژیم ضد بشری و نا قض همه حقوق انسانی بود در عرصه های معدن چادر ملو ، کارخانجات پلی اکریل ، کیان تایر ، خود رو سازی ها وکارگران صنعت نفت ، کارگران معادن وپتروشیمی ها هم چنین نیشکر کارون وهفت تپه ، شرکت واحد و صنایع فلزی ، بخش های مختلف حمل ونقل ، تراکتور سازی وکارگران شهر داری ها وکارگران مترو و باز نشستگان، خصوصا باز نشستگان ذوب آهن وکارگران بخش فولاد ، کارگران و زحمتکشان کردستان ، کارگران نیروگاه های تولید برق ،کارگران مترو ونورد ولوله اهواز عسلویه ، پارس جنوبی ، بخشی از پالایشگاه ها ی کشور ، کارگران سهامدار تعاونی های مسکن مهر ودیگر تعاونی مسکن ، برخی از کارگران کوره پز خانه های تولید آجر، برخی از جلوه های این مبارزات کارگری را شاهد بودیم که گاه به نتیجه دل خواه کارگران رسید وگاه دستاورد آن چنانی نداشت . شاهد زندانی شدن بسیاری از کارگران و ناظر اخراج هزاران کارگر از محیط کار، گاه بدون هیچ مقاومتی وگاه با فریاد های اعتراضاتی و صدور احکام زندان برای کارگران تشکیلاتی ومبارز . در این پیکار دشوار کارگرانی که متشکل شده اند دستاورد های بهتری داشتند . حداقل برخی از اخبار پیکارشان منتشر شد وتوانست تا حدودی از حمایت های افکار عمومی بهره مند شود و به بعضی از در خواستهای خودشان رسیدند ،مثل کارگران چادر ملو و پلی اکریل و ذوب آهن زاگرس کردستان واعضای تعاونی مسکن وسندیکای کارگران شرکت واحد وایران خود رو وکیان تایر وبخش هایی از کارگران شاغل در شرکت های پتروشیمی . در این بین چشم امید طبقه کارگر به یگانه نیروی خودش می باشد همانا تشکیل سندیکاها ودیگر تشکل های مستقل وآزاد در تمام واحد های اقتصادی به هر نام وبه هر عنوان وتاکتیک . اما با استراتزی همبستگی در حول محور های مبارزاتی که در هر زمانی برای هر بخشی از کارگران وحقوق بگیران بوجود می آید . یگانه سلاح ما اتحاد وسازماندهی با اشکال مختلف مخفی علنی نیمه مخفی ونیمه علنی و سپس پیوستن تشکل ها به یکدیگر است کاری که عملا هم بارها در طی این سال ها اتفاق افتاده است . مثل حمایت سندیکای کارگران شرکت واحد وفلز کار مکانیک ونقاشان ساختمان ، اتحادیه آزاد کارگران و کارگران پروژه ای وکانون مدافعان حقوق کارگران و گاه کانون نویسندگان وبرخی دیگر از تشکل های پیدا از مبارزات کارگران چادر ملو وپلی اکریل و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه وکارگران کارون . که در مرحله رشد خود ناچار باید به یک اتحاد عملی علاوه بر دادن پیام های حمایتی فرا روید . اگر بتوانیم یک وحدت عمل به هنگام هر اعتراض عملی در محل اعتراض فراهم آوریم و دهها وصدها را به هزاران برسانیم راه گشوده شده است . حلقه های ارتباطی را باید در بین فعالین بیشتر کنیم وبرای یاران خود حمایتهای مالی پدید آوریم . ما کارگران با نیروی خود وبا پشتیبانی معلمان که در کانون صنفی معلمان در حال گسترش سازمان های خود هستند ودر همبستگی با کارمندان دون پایه ، هنرمندان مردمی روز نامه نگاران وخبر نگاران که همین جدیدا با بیش از 700 امضا خواهان گشودن انجمن مستقل خود شدند و با دعوت از دانش جویان وجوانان وبا کمک گرفتن از کانون های اندیشه ای مستقل همچون کانون نویسندگان ایران وبه میدان آوردن اعضای خانواده خود در هر پیکار صنفی وبا حضور زنان به مثابه محرومترین وآسیب دیده ترین بخش جامعه در این دوران دهشتناک معاصر در کنار خود و در هر حرکت اعتراضی ، می توانیم جنبش نیرومند کارگران وزحمتکشان ایران را با هر تفکری در حول محور مبارزاتی مبتنی بر وحدت عمل بر سر درخواست های مشخص به عنوان کارپایه جنبش همبستگی مردمی وملی ایران سازمان دهیم . داشتن زندگی شرافتمندانه حق هر ایرانی است که برای کارگران وسایر حقوق بگیران ایرانی با داشتن کمتر از ماهیانه 2 میلیون تومان این امر محقق نمی شود . مخالفت با اعدام ، سمبل دیگر این درخواست هاست . ما کارگران نمی توانیم با اعدام موافق باشیم وقتی می دانیم هر متخلفی در شرایط امروز ایران قربانی سیاستهای ضد بشری سیستم حاکم شده است . اگر امکانات یک جامعه باز ودموکراتیک وعادلانه فراهم شود 99 در صد از این تخلفات وجود نخواهد داشت به قول چارلی چاپلین هنرمند زحمتکشان ، برای ریشه کن کردن جرم لازم نیست مجرم را بکشید اول زمینه های بوجود آمدن جرم را بخشکانید آنگاه مجرمی نخواهید داشت.
ما کارگران خواهان آزادی همه زندانیان بیگناه سیاسی واندیشه ای ودگر باش و فاقد محکمه عادلانه هستیم . ما مردان کارگر نمی توانیم بپذیریم که هم سنگران وهمراهان ما زیر حجاب اجباری بپوسند وحق انتخاب و تملک بر لباس و بدن خود را نداشته باشند .آنها از هر نظر با ما برابر حقوق هستند وباید به این حقوق برابر با یاری همگانی اما ن دست یابند. مردم ما شایسته زندگی در محیطی پاک و امن هستند به همین دلیل مخالفت خود را با هر گونه آلودگی محیط زیست اعلام می داریم اعم از آلو دگی هوا وآب وآلودگی های پارازیتی که باعث بیماری همه مردم می شود وحق ما را در دست یابی به اطلاعات آزاد پایمال می کند. . ما کارگران به سنت ها وتاریخ باستانی وآزادی خواهانه سرزمین خود ایران احترام می گذاریم به همین دلیل هر اقدامی را که به سنت ها واماکن باستانی ما صدمه بزند محکوم کرده وخود را ملزم به حفظ میراث باستانی ایران عزیز می دانیم. برای رسیدن به این مطالبات بر حق راهی به جز همبستگی واتحاد وسازمان دهی نداریم .
در اولین گام می گویم که ما می توانیم در اول ماه می امسال 11 اردیبهشت با دعوت عمومی ومتحدانه از کارگران، کارمندان، آموزگاران وهمه مخالفان ستم وبی عدالتی بخواهیم در مکانی واحد وزمانی یکسان حضور یابیم و در خواست های خود را بیان کنیم
با صدایی متحد ورسا و تا به خواسته های خود نرسیده ایم میدان را تهی نکنیم . از تلاش ما ظفر یابد داد عرصه ایران رهد از بی داد .
منصور اسانلو93.1.23