تحلیل گر رژیم: کدام جز اقتصاد رژيم نیاز به جراحی دارد؟ راس هرم، میانه هرم یا کدام قسمت؟

تحلیل گر رژیم با استناد به اشعار معروف ایران که “تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد” به رژیم گوشزد کرد که جراحی اقتصادی که مطرح میکند از منظر اکادمیک هیچ تعریفی ندارد و واقعا بی محتوای است. وی تاکید کرد که بدون برجام و FATF اگر این جراحی میخواهد صورت بگیرد چگونه است و کجای این بیمار باید جراحی شود؟ سرنظام و یا میانه ان، کدام جز باید جراحی شود. وی با به زیر علامت سوال بردن حرفهای پوچ خامنه ای مبنی بر اقتصاد مقاومتی هم گفت منظور از اقتصاد مقاومتی تاب و توان اقتصاد در مواجه با تکانهای درونی و بیرونی است؟ یا معنای دیگری مدنظر است؟

آلبرت بغزیان، کارشناس مسائل اقتصادی رژيم در یادداشتی نوشت: زمانی که ساختار یا دولتی از «جراحی اقتصادی» صحبت می‌کند چه مقصد و منظوری را مدنظر دارد؟ آیا اقتصاد را به مثابه پیکره‌ای بیمار، می‌بیند که نیازمند جراحی است؟

اگر چنین است، کدام جزء و بخش این پیکره دچار فساد و بیماری شده است؟ راس هرم؟ میانه هرم؟ کدام جزء؟ کدام بخش؟ همان‌گونه که در دوران پسامدرنیسم، اطبا و پزشکان جز در موارد ضروری و حیاتی اقدام به جراحی و شکافتن پیکره بیمار نمی‌کنند، در بخش‌های اقتصادی نیز علما، جز در مواردی بسیار نادر، رای به خونریزی‌های گسترده و تعدیل‌های بنیان‌افکن نمی‌دهند. مهم‌تر از آن، یکی از اصلی‌ترین موارد برای فرد درمانگر، زمان آغاز درمانگری است. اقدام زودهنگام به اندازه تاخیر در بهبود می‌تواند خطرآفرین و بحران‌زا باشد.

در شرایطی که هنوز پرونده احیای برجام به سامان  نرسیده است، موضوع FATF  حل و فصل نشده و مهم‌تر از آن اقناع لازم در افکار عمومی صورت نگرفته، یک چنین اقدامی بسیار خطرناک به نظر می‌رسد. تزریق داروی بیهوشی به بیماری که با مجموعه‌ای از مشکلات و نارسایی‌ها روبه‌روست، نه‌تنها باعث بهبود او نمی‌شود بلکه خطر فروپاشی و مرگ را برای او به دنبال دارد.

دولت در شرایط تحریمی تصور می‌کند که با تزریق 300 یا 400 هزار تومان می‌توان مجموعه تبعات برآمده از آزادسازی قیمت‌ها را جبران کرد که تصور اشتباهی است. فراموش نکنید که حذف ارز 4200 تومانی، باعث گرانی ارز و نهایتا افزایش قیمت مجموعه اقلام و خدمات در کشور می‌شود. طبیعی است که با 300 هزار تومان یارانه نمی‌توان پاسخگوی این حجم از نوسانات قیمتی بود. این روند باعث ایجاد فشار زایدالوصف در زندگی دهک‌های متوسط و محروم جامعه می‌شود که تبعات آن بدون تردید در سایر حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی بروز و ظهور پیدا می‌کند. تبعاتی که باید دید شراره‌های آن تا کجا زبانه می‌کشد؟ اعتماد انلاین