جمعی از اعضای ادوار گذشته مجلس ملایان با صدور بیانیه ی مشترکی نگرانی های عمیق خود را از به خطر افتادن حیات نظام جمهوری اسلامی اعلام کرده اند.
نام امضاء کنندگان بیانیه: «فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، علی مزروعی، علی اکبر موسوی(خوئینی)، و حسن یوسفی اشکوری». بیانیه واکنش مانندی است به انتشار نوار صوتی حسینعلی منتظری، قائم مقام هنوز منعزل نشده ی خمینی در تابستان 1367 و در اعتراض به قتل عام مجاهدین زندانی در همان تابستان.
ـــ این امضاء کنندگان، همگی در تبعید به سر می برند و احتمالن کاری ندارند جز بزک رخسار بخش اصلاح طلبان قلابی داخل کشور! چهره و نام آنها بویژه برای تماشاگران برنامه های بی بی سی و صدای آمریکا کاملن آشناست. اغلب سربزنگاه های حساس و جائی که آخوندهای حاکم دچار تنگی نفس گشته و در بحرانی تازه غلتیده اند، اینها را آنتنی می کنند تا شاید آبی بر آتش دل حاکمیت آخوندی بپاشند.
ــــ این اعضاء سابق مجلس ملایان و دلسوزان بی وقفه نظام!!! بیانه را طوری تنظیم کرده اند که خواننده بی خبر از همه جا فکرمی کند درمرداد و شهریور 1367 فقط دستگاه قضای جمهوری اسلامی مرتکب این جنایت عظیم شده است و باقی مسئولان از جمله خامنه ای ، میر حسین موسوی، هاشمی رفسنجانی، همین آشیخ فریدون روحانی، محمد خاتمی و … دست و دامنشان در این جنایت پاک پاک است ! این موضع گیری ،دروغ بزرگ محمد خاتمی را به یاد می آورد که قتل های زنجیره ای سال 78 را به گروهی خود سر منتسب کرد تا کل نظام آخوندی را از زیر ضرب برهاند.
ــــ در این بیانیه سراسر پند و اندرز به حاکمان فعلی، نشانی از محکومیت این جنایت بی نظیر و یا تقبیح روح الله خمینی و عاملان و مسئولان وقت نظام آخوندی را نمی بینید.حتی خواستار محاکمه ی این جنایتکاران هم نشده اند. دغدغه شان این است که چرا شمار واقعی اعدام شدگان مشخص نیست! و چرا معلوم نیست اعدام شدگان وکیل مدافع داشته اند یانه؟ این خیلی با شرف ها! در حقیقت شهادت صدها شاهد و بازمانده آن جنایت را هم انکار کرده اند و عملن در مواضع حسینعلی منتظری هم تردید و تشکیک ورزیده اند! البتهطبق روال فرمول بندی شده از طرف سعید امامی که وزارت اطلاعات آخوندی همچنان به آن پایبند است، از فرو کردن نیش و خنجر زهر آلود ملامت به پیکر قربانیان نظام فروگذارنشده است. یعنی تا حدودی شیوه بیست به هشتاد در زدن همزمان نظام و مخالف نظام تا حدودی رعایت شده است.
ـــ اعضاء سابق مجلس ملایان، بزرگترین دلخوریشان عدم تمکین عده ای ( چه کسانی؟ معلوم نیست!) به قانون اساسی نظام است. همان قانون اساسی که مفاد و مضمون اصولش به صراحت و به تفسیر، توجیه گر همه ی این جنایت هاست!! و اما بزرگترین دغدغه شان به خطر افتادن موجودیت نظام جمهوری اسلامی است و ابراز دلهره و دلشوره و نگرانی از این باب و توصیه های جگرسوز به جانیان فعلن حاکم که تا دیر نشده و کار از کار نگذشته، فکری به حال بقای نظام بکنند!. به پایان بندی بیانیه این دلشوره گرفته ها نگاه کنید:
” ما تنها راه نجات کشور از ورطه هولناک فعلی و بـــــــقــــــــای نظام جمهوری اسلامی را در عمل به ” حاکمیت قانون و عدالت ” و ” اجـــــرای بــــی تــــنــــــازل قــــانــــون اساسی ” و گشودن فضای بحث و گفتگوی آزاد در عرصه عمومی در جهت تدارک تفاهم و آشتی ملی می دانیم و از همه مسئولان و شهروندان می خواهیم که در این مسیر حرکت و یاری رسان توسعه کشور و فردای بهتر برای ایران و همه ایرانیان باشند “.