سرکرده دادستان کل کشور منتظری، روز گذشته بقول خودش برای دیدار با زندانیان بازداشتی های اخیر به زندان تهران بزرگ یا همان فشافویه رفت تا باصطلاح با بازداشت شدگان قیام صحبت کند.
به گزارش مشرق، این زندان در 60کیلومتری تهران قرار دارد و گنجایشی حدود 20 هزار نفر را دارد.
اکثر بازداشت شدگان اعلام میکنند که بی دلیل دستگیر شده اند. یک جوان 27ساله میگوید: “داخل مغازه ام بودم و در حالی که لباس کار بر تن داشتم آمدند و مرا بردند.” وی میگوید تمام دوربینهای مغازهام را کندهاند و با خودشان برده اند.
یکی از بازداشت شدگان 13ساله است که اهل شهرهای غربی کشور است اما در تهران زندگی میکند میگویند بدون هیچ دلیلی مرا گرفته اند.
جوانی 19 ساله است میگوید دانشجو است و زمانی که در خانه شان را باز کرده است مأموران او را گرفتهاند. او توضیح میدهد که مأموران به او گفته اند بازداشتیهایمان کم است باید تو را هم بازداشت کنیم .
جوان 23 سالهای میگوید در ترافیکی در محله جنت آباد گرفتار شده است و نمیتوانسته نه پیش برود و نه پس.میگوید پلاک ماشینش را پلیس ها برداشته اند و بعدا آمده اند از درب خانه بازداشتش کرده اند. سرکرده چنایتکار به او میگوید پلیس که هشدار داده بود پلاک خودروها را شناسایی میکند چرا ترافیک ایجاد کردید؟ میگوید من نمیخواستم ترافیک ایجاد کنم اما پشت سرم ماشین ها ایستاده بودند و من نمیتوانستم از آنجا بروم و باید می ایستادم تا ماشین های جلویی حرکت کنند. دادستان احمق میگوید خوب حتما ماشین های جلویی و پشتی هم همین را میگویند.
جوانی 20 و چند ساله است و به نمایندگی از سایر افراد حاضر در اطاق 20 نفره میخواهد صحبت کند میگوید بچه های ما در این اطاق سنشان پایین است. او میگوید برخی بازجوها در روزهای گذشته هم سلولیهایش را تهدید کردهاند. منتظری جنایتکار در جوابش میگئوید: “هیچ بازجویی متهم را تهدید نمیکند . بهترین راه این است که صداقت نشان بدهید و اگر کسی فریب تان داده و واسطه گری کرده آن فرد را معرفی کنید. “
یکی از جوانان که از همه کم سن و سال تر است جلوی دادستان جنایتکار را میگیرد و میگوید به چه حقی چشم بسته و صورت بسته به ما میگویند باید هر چه ما میگوییم را در برگه اعترافاتتان بنویسید. منتظری میگوید نه این طور نیست اما ان جوان کم سن و سال باز هم اصرار میکند که اینگونه بوده است.
منتطری جنایتکار میگوید اینجا این کار را کرده اند وی میگوید: نه اما نمیدانیم کجا ما را بردند که کتک زدند.
جوان دیگری میگوید بدون آنکه در تجمعی شرکت کرده باشد در روزی که در دانشگاه تهران تجمع شده است بازداشت شده و از داخل دانشگاه او را بیرون کشیده اند آن هم در حالی که فقط نظاره گر اتفاقات بوده است.
وی میگوید باتوم به سرش زده اند و دست و پایش کبود شده است دادستان به او میگوید کبودی هایت را نشان بده تا ببینم. دستش را بالا میزند. جایی از دستش را کبود شده را نشان میدهد که دادستان کل کشور میگوید اینکه کبودی نیست.
جوان دیگری میگوید همه هم اطاقی های ما متولدین سالهای 78 و 79 هستند و همه کم سن و سال هستند.
جوانی که متولد سال 67 است میگوید در حال نگاه کردن مأموران یگان ویژه بودم “برایم جالب بود که یگان ویژه چگونه مأموریت انجام میدهد و برای همین داشتم آنها را تماشا میکردم.”منتظری جنایتکار به این فرد میگوید آیا مأموریت یگان ویژه چیز دیدنی است؟
در خاتمه؛ جوانان دستگیر شده که روی منتظری جنایتکار را کم کرده بودند وی مجبور شد اعتراف کند که : “ما نمیگوییم شما اغتشاش گر هسیتد و شما باعث و بانی تخریبها هستید اما بهتر است اگر کسی شما را تحریک کرده آن فرد را معرفی کنید. “