امروز تقریبا نزدیک به دو سال است که بازار بورس رژیم شروع به کار کرده است. از همان ابتدا، علت راه اندازی بورس، حل مسئله ورشکستگی بانکها و منابع اقتصادی و کارخانجات رژیم و عدم بازدهی انها بود. در این میان دولتی با چنین بنگاههای زیان ده و ورشکسته نیز در استانه سقوط اقتصادی بود. بدنبال ان تیم اقتصادی روحانی تنها راه حل این مشکل را راه اندازی بورس میدانستند و شروع به تبلیغ در این زمینه کردند و با فریب مردم انها را به خرید سهام بنگاههایی کردند که ورشکسته و زیان ده بود.
جالب هم بود، کارخانه ای که زیان میداد، مرتبا برای رفع نیازهای خود و حتی حقوق کارگران و کارمندانش دچار مشکل بود، ارزش سهام ان بالا میرفت!!!!!! داستان بورس، خیانتی است که دولت روحانی برای زنده ماندن، با دروغگویی و فریب، مردم را به دام پرداخت زیانهای دولت و خالی بودن صندوق دولت کشاند. کاری که البته شاید در مقطع کوتاه مسئله ای از رژیم حل کرد اما باعث شد که مردم ایران، تمامی اعتماد و امید خود را به این رژیم از دست بدهند و دستاورد بورس برای مردم ایران، زیان مالی اما در عوض روشدن دست خائنین به ملت شد که البته چیز کمی نیست.
سایت رجایی نیوز نوشته است: “شاید بیش از صد بار حسن روحانی و تیم اقتصادی دولت مردم را تشویق به سرمایهگذاری در بورس کردهاند، اما غیرعلمیترین صحبت حسن روحانی زمانی بود که او به مردم پیشنهاد داد همه چیز را به بورس بسپارند! دولت هم بعد از تصاحب چند ده هزار میلیارد از اموالی که به بورس وارد شده بود، چنان زیر پای این بازار را خالی کرد که بیشتر سهامداران به خاک سیاه نشستند. حسن روحانی در ۱۶ مرداد امسال در ارتباط با بازار سرمایه گفت: آنهایی که کارمند هستند و حقوق ثابت دارند، وقتی بازنشسته میشوند، این حقوق ثابت و کمتر میشود و باید چیزی در کنار آن باشد که در دوران بازنشستگی آن را جبران کنند و آن هم صندوقهایی است که امروز فعال است و انشاءالله میتوان با شرایطی که بورس ما فراهم میکند، این صندوقها میتوانند فعالتر شوند.”
حسن روحانی که خودش بهتر و بیشتر از هر کس اگاه بود میدانست که تشویق به سرمایهگذاری در صندوق پالایشی یکم خیانتی به مردم ایران بود و کسانی که در آن زمان پنج میلیون تومان از این سهام را خریداری کرده بودند، سرمایه آنها با حدود 40 درصد ضرر به آستانه سه ملیون تومان رسیده است.
اما سهم دولت از این دروغگویی ها و فریب مردم ، در حال حاضر شاخص کل بورس با سقوط هفتصد هزار واحدی از دو میلیون به یک میلیون و سیصد هزار رسیده است و به نوشته خود مطبوعات رژیم: ” تنها از مالیات بر سهام حدود ده هزار میلیارد تومان و از فروش برخی سهامهای دولتی بیش از شانزده هزار میلیارد تومان عاید دولت شده است و جیب دولت از بازار بورس پر شد و سرمایه های ناچیز مردم که بعضا با سالها رنج و سختی انباشته شده بود در کوره سرمایه سوزی بورس نابود شد”
امروز هم کسی نیست که به مردم پاسخ این زیانها را بدهد و در واقع نیازی هم نیست زیرا که بعد از چند ماه این دولت از سر کار میرود و سوالها و جوابها را به دولت دیگر واگذار میکند. مردم ایران از همه طرف مورد هجوم و غارت، چپاولگرانی افتاده اند که هر روز سفره مردم را کوچک تر و خانه ها و رفاه خود را افزایش میدهند.