برنامه هسته ای رژیم و اجماع جهانی علیه حکومت اخوندی و شبه نظامیان منطقه ای اش وارد مرحله جدیدی شده است. به نظر میرسد که نزدیکترین متحدان رژیم یعنی روسیه و چین نیز مخالف اقدامات رژیم هستند و از انجاکه انها نیز بدنبال منافع خود هستند، سیگنالهایی در این زمینه به رژیم نیز فرستاده اند.
استراتژی رژیم در سوریه و خرجهای بسیار زیاد برای سرپا نگه داشتن دیکتاتور دمشق، بشار اسد ، اینک سوریه را تبدیل به یک باتلاق برای رژیم کرده است و تا امروز به هیچکدام از خواسته هایش نرسیده است. منافع اقتصادی سوریه مستقیما در جیب روسیه میرود و بجز کشته شدن شبه نظامیانش در سوریه، نصیبی از کشتار مردم سوریه و سرپا نگه داشتن اسد به رژیم نرسیده است.
پدافندهای خریداری شده از روسیه برای بشار اسد هم نتوانسته است، دردی از رژیم درمان کند.
به نوشته افتاب نیوز،”بریا علم الدین” ستوننویس نشریه “عربنیوز” مینویسد:” به نظر میرسد “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهوری روسیه قصد دارد در را به روی رژیم ایران بسته و پنجره را بر روی اسرائیل بگشاید و فرصتی تازه در اختیار اسرائیلیها قرار دهد.” نشست مهمی در ماه ژانویه بین مقامهای سوریه و اسرائیل در پایگاه روسی در نزدیکی لاذقیه در غرب سوریه برگزار شده است. شاید قابل توجهتر از این نشست فشار گستردهای بود که روسها برای وادار کردن دولت اسد به تعلیق تامین سوخت برای نیروهای ایرانی وارد ساختند.”
“برخی از ناظران معتقدند که مسکو برای نزدیک کردن مقامهای اسرائیلی و سوری تلاش میکند و میخواهد این موضوع مقدمه توافق صلح مشابه آن چیزی باشد که میان سایر دولتهای عربی و اسرائیل روی داد.
اگر چنین معاملهای رخ دهد مولفههای آن آشکار هستند: بازگرداندن حاکمیت جولان از سوی اسرائیل به سوریه در ازای محروم کردن ایران از دسترسی به خاک سوریه که امتیازی بزرگ برای هر دو طرف خواهد بود. این احتمالا پیشنهادی است که “بشار اسد” تضعیف شده نمیتواند آن را رد کند به ویژه آنکه او ماندناش در قدرت و تغییر معادلات را مدیون مداخله نظامی روسیه در سال ۲۰۱۵ میلادی بوده است.
به ادعای نویسنده؛ تردیدی نیست که بسیاری از مقامهای حکومت تحت رهبری اسد مایل نیستند نیروهای وابسته به ایران در سوریه حضور داشته باشند. آنان احساس تحقیرشدگی میکنند و به نظرشان نیروهای ایرانی رفتاری دارند که گویی دمشق به آنان تعلق دارد. به طور مشابه، روسیه نیز از حضور ایران در سوریه خسته شده است. سرمایهگذاری عظیم روسیه در سوریه تا زمانی که شبهنظامیان مورد حمایت ایران در سوریه باشند نتیجهبخش نخواهد بود. روسیه مایل نیست درگیریها در سوریه ادامه یابد و شبه نظامیان را مسبب این درگیریها میداند.”
اما در مسئله هسته ای نیز عجله خامنه ای برای ارسال پیامش در مسئله برجام به روسیه نیز به افتضاح بزرگی برای رژیمش تبدیل شد و گویا فرستاده های وی مانند خودش مورد بی اعتنایی روسیه و شخص پوتین قرار گرفته بودند. اخوندها که میخواستند با فعال کردن روسیه و فرستادن پیغام و تشویق و رشوه به این کشور، از روسیه نیز استفاده تاکتیکی بکنند و روسیه را در سطح بین المللی به سمت خودشان بکشند که تا در مواقع ضروری قطعنامه های علیه رژیمشان را وتو کند هم موفقیتی بدست نیاوردند.
حمایت روسیه از رژیم در سطح بین المللی برای رژیم مسئله مهمی بود تا بتواند از شدت انزوا و ایزوله شدن رژیم را در مناسبات بین المللی بکاهد. خرید واکسن روسی هم در همین چهارچوب بود و خامنه ای با ممنوع کردن واکسنهای امریکایی و فرانسوی و انگلیسی میخواست غیر مستقیم به روسیه قسط اول باج را بپردازد.
مطبوعات رژیم نیز اقرار میکنند که وزیر. خارجه روسیه مرتبا از رژیم میخواهد تا مبادا اقدام تحریکآمیز خروج از ان پی تی را اجرایی سازید و یا آنکه آمریکا را تحریک کنید. علاوه بر آن، مسکو علاقمند به تقویت برجام و مذاکرات مشابه در سطح منطقهای برای محدود کردن دست گروههای شبه نظامی وابسته به ایران در سوریه است.”
بهرحال،شواهد نشان میدهد که فاصله گرفتن روسیه از رژیم و شکاف بین انها عمیق شده است. این مسئله نیز خود به تضعیف و انزوای هر چه بیشتر رژیم برخواهد گشت و میتواند در فاز سرنگونی رژیم، پیام خوبی باشد.