در شبکه های اجتماعی، ویدئویی از تیراندازی گشت نیروهای بسیج- غیرپلیس در مشهد به یک موتور سوار، واکنش مردم را برانگیخته است. رژیم میگوید که صحت و سقم این ویدئو معلوم نیست اما اقرار میکند که یکی دو روز قبل گشت ارشاد، دختری را روی زمین میکشید تا به ماشین گشت بیاندازد.!!!!!
علیرغم مخفی کاری و کنترل رژیم برای درز نکردن اطلاعات مربوط با مبارزه با بدحجابی و یا طرح خودساخته مقابله با ارزال و اوباش و یا معتادان، تاکنون ویدئوهای وحشتناکی که همگی انها تائید شده است در فضای مجازی تکثیر شده است. داستان یک پسری که پدرش معتاد بود و با سپردن وی به مراکز ترک اعتیاد انقدر شکنجه شده بود که در تمامی بدنش اثار شکنجه مشاهده میشد و پسرش در اثر عصبانیت به ان مرکز حمله کرده بود تا عاملان را بکشد و بعد از تیراندازی دستگیر شد و داستان را در مطبوعات رژیم تعریف کرد.
اما داستان خیلی وحشتناک تر از این چیزهاست این را مخالفان رژیم نمیگوید، این مطلب به قلم. دوستداران نظام اخوندی است. روزنامه آرمان ملی در مقاله ای مینویسد: “حضور گشتهای مختلف با عناوین گوناگون در اکثر شهرها دیده میشود. گشتهایی با لباس شطرنجی تحت عنوان بسیج که بعضا تحت عنوان مانورهایی، ناگهان در خیابانهای تهران و کشور ظاهر میشوند و اقدام به ایست و بازرسی در داخل شهر و حتی سوال و جوابها و توقف عابرین پیاده میکنند که بعضا بیش از آنکه تداعیکننده امنیت برای مردم سواره و پیاده شهر باشد، باعث تعجب، خشم درونی و اندوه ملتی خواهد بود که باید خود را به کسانی غیر از پلیس و نیروی انتظامی نیز پاسخگو بدانند؛ بیآنکه بدانند این گروه ناگهان در سر فلان میدان از کجا پیدایشان شد؟
انگیزهشان برای بازرسیها و سوالات چیست و چرا باید مردم به سوالهای آنها که از «کجا آمدهاید و کجا کار میکنید و کجا میروید و…» جواب بدهند و چرا و بر چه اساس مورد سوال قرار گرفتهاند؟ قطعا این نوع پرسوجوها از مردم عادی درسطح شهر و میادین، که شباهت به عبور از مرزهای کشورها یا ترانزیتهای خاص یا برخی بازرسیهای بیناستانی دارد، تنها به نامتعادلی ذهنی مردم منتهی خواهد شد.
ازسویی این پرسش مطرح میشود که مردم تا چه میزان به این گروه از افراد تحتعناوین مختلف بسیج، لباس شخصی یا گشتهایی از این دست و… موظف به پاسخگویی هستند؟ سوال مهم دیگر اینکه آیا این گروه اختیار استفاده از تیر و شلیک به متهمان، مظنونان و مردم را تحت هرعنوانی دارند؟ مگر نه اینکه باید پلیس و نیروی انتظامی مامور امنیت کشور و شهر باشند و تنها این گروه اجازه استفاده از اسلحه؛ آن هم در شرایط خاص را دارد؟ حضور این گشتهای جدای از پلیس و نیروی انتظامی چقدر ضرورت دارد؟
حضور بحثبرانگیز این گروههای شبهنظامی در شهرها، اختیار افرادی که تحت هر عنوانی از آتش به اختیار تا آمران به معروف و نهی از منکر و افرادی با لباس شخصی و… احساس تکلیف میکنند تا چه میزان است؟ آیا آنها میتوانند به این بهانه که چرا فلانی حجابش مناسب نیست یا مثلا سگ دارد، جلوی ماشین او یا شخص او را بگیرند و بعضا در مقابل همسر آن فرد برایش شاخ و شانه بکشند و تهدیدش کنند؟
شوربختانه پخش تصاویری از عدهای از ماموران نیز بر پرسشها افزون کرده است. مثلا اینکه یک مامور تا کجا میتواند با متهم یا مجرم برخورد فیزیکی یا شخصیتی داشته باشد؟ آیا مرزی برای این تعیین شده است؟ در طول سالهای اخیر تصاویر غمباری از جنس تصویر اخیر آن دختر برای ورود به ماشین گشت ارشاد را دیدهایم.
بارها دختر نوجوانی را بهداخل ماشینهای ارشادی انداختهاند یا زنی را روی زمین کشیدهاند، یا دختری را از باجه پست پرت کردهاند، همواره صحنه تلخ از نحوه برخوردها با این افراد به ثبت رسیده است. صحنههای تصاویر خشونتآمیز که در ملأعام متهمان و مجرمان را کتک میزنند و سوار بر ماشین و با بلندگو، بر سرشان میکوبند تا بگویند «غلط کردم» نیز مخالفان بسیاری دارد.
دردناکترین آنها شاید تصاویر جوانی مشهدی بود که حالا با هر خطا و جرمی که کرده دست بسته به میلهها و با شوکر برقی و گاز فلفل جلوی دیدگان همه، بهجانش افتادند و یا حوادث بسیار دیگری که به صورت مشابه در گوشه و کنار در اینباره دیده و شنیده میشود و البته افکار عمومی هم در نهایت بعد از یکی دو روز آنها را از یاد میبرد تا با فاجعه دردناک دیگری روبهرو شود. تا چه زمانی باید این وضعیت ادامه بیابد؟
چه کسانی بر این نوع رفتار نظارت میکنند و چه کسانی بر گشتهایی غیر از پلیس که خود را مسئول امنیت مردم میدانند، نظارت دارند و اصلا دلیل حضور گشتهایی غیر از پلیس و نیروی انتظامی چیست؟ و در این میان سرنوشت مردمی که باید هراز گاهی از تجربههای تلخ این برخوردها گذر کنند، چه خواهد شد؟”