روز سه شنبه ۲۵شهریور”قاضی تحقیق ضد تروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب، پرونده ننگینی را که از ۱۴ سال پیش در معامله با رژیم آخوندی علیه مقاومت ایران گشوده شده بود برای همیشه مختومه کرد”.
پرونده توطئه علیه مقاومتی که پليس ضد تروريست فرانسه با لشکری متشکل از 1300 نيرو ، در ۲۷ خرداد ۱۳۸۲(17 ژوئن 2003) با حمله به ۱۳ دفتر مقاومت و دستگيري خانم مريم رجوي و ۱۶۵ تن دیگر از اعضاي ارشد سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت در صدد نابودی ان بر امده بود.
درست است که 11 سال از واقعه ننگین تبانی ارتجاع و استعمار علیه مقاومت خونبار مردمی، که تنها خواست و هدف ان به غیر تحقق صلح و آزادی و دموکراسی برای مردم میهنش چیز دیگری نبوده، گذشته است، اما زخمهائی که در اثر این توطئه بر پیکر این مقاومت، دوستدارانش و مردم ایران وارد شد، هنوز التیام نیافته است.
بدیهی است که مقاومت ایران به رهبری سازمان مجاهدین خلق، با شناخت از همه دشواری های مبارزه علیه سهمگین ترین، سفاکترین و جنایتکارترین رژیمهای تاریخ مدون، هیچگاه دچار خامخیالی و سهل نگری نبوده و از پرداخت بهای سنگینی که در ازای مبارزه ای تمام عیار باید پرداخت اگاهی کامل داشته و دارد و بهای گزاف ان را تا کنون پرداخته و در اینده نیز خواهد پرداخت. این رمز پایداری است.
اما ایا صدور چنین حکمی عامدان،امران و عاملان این توطئه را از مسئولیت و پاسخگوئی مبرا خواهد کرد؟
هنوز صحنه های ان روز،و بسیار روزهای دیگر در پس این واقعه، جلوی از چشمانمان ما محو نشده است. هنوز که هنوز است ، صحنه های شعله های زبانه کشیده خشم دوستداران مقاومت از یکسو ، و هلهله شادی رژیم و متحدانش از سوی دیگر با سرعت به مانند پرده سینما از جلوی چشمانمان میگذرد.
ایا یاد سه شعله سوزان، مرضیه باباخانی، صدیقه مجاوری و ندا حسنی از حافظه ما پاک خواهد شد؟ ایا تاریخ پایداری هزاران هزار از هواداران، دوستدارانش و مردم ایران را که در طی این سالها با حد اکثر فدا به ارمان تاریخی خود پایبند مانندند و گزافترین بها را برای اثبات حقانیت این مقاومت پرداختند، از صفحات خود پاک خواهد کرد؟
ایا ان همه خونهائی که در نتیجه همین توطئه در اشرف و لیبرتی، و در زندانهای رژیم ریخته شد و سرهائی که بر بالای چوبه دار رفت، به فراموشی سپرده خواهد شد…؟!
اما انچه مسلم است این حکم دادگاه فرانسه به مثابه مُهر تائیدیه تاریخ بر حقانیت این مقاومت مردمی است این حکم با صراحت تمام براین گفته صحه میگذارد که: « “این قیامی است تا پیروزی در جنگ صد برابر برای سرنگونی. سرنگونی رژیم پلید ولایت به سرکردگی «دعی بن الدّعی» سیدعلی خامنهای که حکومت نامشروع او محصول تعرض و تجاوز خمینی لعنت شده، به حق حاکمیت مردم ایران، و جایگزین کردن آن با حاکمیت آخوندیست”.» (1)
این حکم همچنین قدرتمندان غرب را به مسئولیت خود در قبال حفاظت و امنیت کامل اشرفیان و زندان لیبرتی را مسلتزم میکند و دیگر جای هیچ بهانه ای برای شانه خالی کردن از زیر قرادادها، پیمانها و قولهای انها در قبال این مسئله باقی نمیگذارد.
صدور این حکم اینک مقام والای این مقاومت، به عنوان تنها نماینده واقعی مردم ایران، را تثبیت میکند و جای تردیدی نمیگذارد که ادامه سیاست غلطی که تا کنون از سوی دولتهای قدرتمند،که سبب افزایش بنیادگرئی و تروریسم و در نتیجه به خطر انداختن ثبات منطقه و صلح جهانی شده است، دیگر جایگاهی ندارد.
پس اکنون زمان ان رسیده است تا فصل جدیدی را در جهت رفع بحران و نیل به دموکراسی در منطقه، در تاریخ بگشایند. و این مهم بدون حمایت از خواست مقاومت ایران برای تغییری دموکراتیک در ایران میسر نیست.
پاورقی:
1. از پیام مسعود رجوی، ۲۹ بهمن ۱۳۸۹
……
مجتبی قطبی 18 سپتامبر 2014