روز چهارشنبه هفتم ژانویه، گلوله های ترور و شقاوت بنیادگرائی اسلامی علیه روزنامه فکاهی “شارلی ابدو” بار دیگر قلب ارزشهای دموکراتیک را نشانه گرفت و جهان را دیگر بار شاهد بخون غلطیدن اندیشه و قلم به دست تاریک اندیشان تاریخ نمود.
اگر چه بخشی ازعوامل وقوع این گونه جنایتها (حد اقل در مورد جذب نیرو) به شرایط ناعادلانه اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جوامع حاشیه نشین در کشورهای غربی برمیگردد، اما بی شک بیعملی جوامع دموکراتیک در مقابل “بنیادگرائی اسلامی” که از ابتدای به قدرت رسیدن نظام تروریستی در ایران رشد کرده و به تهدید اصلی صلح و ازادی تبدیل شده است اصلی ترین عامل وقوع اینگونه جنایتهاست.
به قدرت رسیدن خمینی در ایران و دیدگاهای وی در مورد ایجاد یک “حکومت اسلامی” زنگ خطر علیه ارزشهای دموکراسی غرب را، که با هزینه های گزافی، بدست امده بود، از همان ابتدا به صدا در اورده بود. رژیم جنایت پیشه حاکم بر ایران در راستای رسیدن به اهداف خود و لباس عمل پوشاندن به ارزوهای خمینی در ایجاد حکومت اسلامی مورد نظرش، تا کنون از هیچ عملی فروگذار نکرده است و نخواهد کرد.
جنایت تروریستی “شارلی ابدو” در پاریس را نمیتوان به عنوان پدیده ای استثنائی و منفعل از شکل گیری بنیادگرائی اسلامی در ایران و در منطقه تلقی کرد. این جنایت ادامه و نمونه بارزی از فتوای خمینی علیه سلمان رشدی نویسنده کتاب “ایه های شیطانی” و به دنبال ان فتوای خامنه ای ولی فقیه رژیم حاکم بر ایران که فتوای مرگ کاریکاتوریست دانمارکی را صادر کرد، میباشد.
ماهیت این عمل تروریستی یادآور و ادامه همان ترورهائی است که رژیم تروریستی حاکم بر ایران علیه مخالفین خود در اروپا و اعدام های دسته جمعیِ هزاران زندانی سیاسی و ترور شاعران و نویسندگان، اسید پاشی بر صورت زنان و سنگسار و غیره صورت داده و میدهد.
ماهیت و اهداف تمام این کشتارها و ترورها در سراسر جهان با توجه به زمینه های تاریخی و رخدادها و تحولاتی که در منطقه، خصوصأ فجایعی که در لیبی و سوریه و مصر و عراق در جریان است، بیانگر این واقعیت است که بنیادگرائی اسلامی به رهبری رژیم ایران ارزشهای شناخته شده دموکراسی را دشمن موجودیت خود میداند و در پی نابودی تمام عیار ان است. این موضوع به خصوص زمانی ملموستر میشود که دیدگاه و نگرانی بنیادگرایان اسلامی را از پدیده جهانی شدن (Globalization) را دریافت.
اما متاسفانه کشورهای دموکراتیک و قدرتمند غرب که خود را مهد ازادی و حقوق بشر میدانند تا کنون در مقابل هشدار و زنگ خطری که سوی بسیاری از نیروهای دموکراتیک، ودر صدر انها مقاومت ایران، در مورد این تهدید به صدا دراورده بودند، بی تفاوت بودند و یا به سادگی و با اتخاذ روشهای مماشاتگرانه از کنار ان گذشته و در پی مبارزه ای جدی با این پدیده بر نیامدند.
هدف قرار دادن قلب تروریسم بنیادگرا ،که در تهران میطپد، ضرورت مبارزه با این پدیده شوم است. مماشات و دست درازکردن و کمک طلبیدن از رژیم ایران بیراهه ای است که با استناد به وقایع اخیر بیش از پیش دامنگیر جهان غرب خواهد شد، چرا دموکراسی با رژیمهای تروریستی و بنیادگرای مذهبی هیچ سخیتی ندارد.
امیدواریم که شرکت میلیونی مردم اروپا در محکومیت حمله جنایتکارانه به دفتر نشریه “شارلی ابدو” در روز یکشنبه 11 ژانویه، زنگ بیداری را برای دولت مردان در کشورهای دموکراسی به صدا در اورده و انها را از خواب خرگوشی بیدار کند.
مجتبی قطبی
12 ژانویه 2015