مجتبی قطبی: آغازِ یک پایان و کُر هماهنگ دستگاه مماشات و خیانت – مروری کوتاه

از همان ابتدای انقلاب، خمینی گوربگور شده از هر اقدام غیر انسانی بهره میبرد تا انحصار حکومت را به نام خود ثبت کند. مدت کوتاهی بعد از انقلاب ضد سلطنتی، خمینی و هوادرانش برای مقابله با گروه‌هایی از اپوزیسیون به کردستان و ترکمن صحرا هجوم بردند و طولی نکشید که بسیاری از جریان‌های منتقد حکومت تازه تأسیس “جمهوری اسلامی” را حذف و سرکوب کردند. بدین ترتیب، با انحصاری کردن حق استفاده از ابزار خشونت و سلب این حق از دیگران خود را تثبیت کرد.

در این میان اما، هرروزه بر محبوبیت سازمان مجاهدین خلق در میان مردم ایران، به ویژه نسل جوان، افزوده میشد و خمینی طرح و پروسهِ “شیطان سازی” از آنها را آغاز کرد. از همان ابتدا، وحوشِ پاسداران و چماقدارانش را می‌فرستاد تا مجاهدین و هوادارانشان را که نشریه می‌فروختند،‌ مضروب و مجروح کنند و بکشند، بعد می‌گفت خودشان خودشان را شکنجه می‌کنند و می‌کشند!

درادامه این پروسه، خاطره انفجار جنایت‌کارانه حرم امام رضا و انداختن آن به گردن مجاهدین قتل‌های زنجیره‌ای، و یا کشتن کشیشهای مسیحی و آوردن ۳دختر جوان به تلویزیون که بگویند ما عضو مجاهدین بودیم و به دستور آنها کشیشها را کشتیم.
البته بعدها افتضاح تک‌تک این اتهمات بیرون زد و خودشان اعتراف کردند که اینها کار وزارت اطلاعات بوده تا بعد آن را گردن مجاهدین بیندازند و از آنها چهره ای شیطانی بسازند.
اینگونه جنگ روانی علیه سازمان خلق از همان ابتدای انقلاب ضد سلطنتی از طریق به به میدان آمدن خمینی جلاد طراحی شده بود و وقایع تاریخی از همان ابتدا و سابقه اعتراف‌های پیشین رژیم نشان می‌دهد که مردم ایران با یک «روش» و «جریان» به شدت مافیائی و حسابشده روبرو هستند.

خمینی که بعد از ورود به ایران زرق و برقِ قدرت عقل را از سرش ربوده بود و به جای “نشستن در حوضه علمیه قم” نشستن برتخت سلطنتی جماران را برگزید، در سخنرانی علنی خود در مورد مجاهدین چنین گفت:

“… غائله درست می‌کنند، خودشان غائله درست می‌کنند و فریاد می‌زنند. خودشان دیگران را کتک می‌زنند، باز خودشان فریاد می‌کنند. این یک جهتی است که در اینها هست؛ یعنی، روی این ترتیب، اینها عمل می‌کنند که نگذارند شما کار بکنید، نگذارند خرمنهای کشاورزها درست جمع بشود و در عین حال، فریاد بزنند که ما برای ملت داریم فداکاری می‌کنیم.
… ” می‌بینیم که یک بساطی در امجدیه پیش می‌آید؛ یک غائله درست می‌شود و مع الاسف، جوانهای ما مطلع نیستند که اینها چه دارند می‌کنند؛ …خیال می‌کنند که مسئله چماقدار است و تظاهرکننده، مساله این است؟ نه، مساله این نیست… همینها هستند که وقتی کشاورزها خرمنهایشان را جمع می‌کنند، آتش می‌زنند. الآن هم بازدارند آتش می‌زنند و اگر محافظت نشود، محافظت صحیح نشود، همه‌اش را آتش می‌زنند”. سخنان خمینی 4 تیر 1359

نظام ولایت فقیه در طول نزدیک به ۴۰ سال گذشته همزمان که به دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام مجاهدین میپرداخت، پروسه “شیطان سازی” از آنها را با شایعه پراکنی یا سندسازی جعلی و… پیش برده است. هدف این بوده وهست که به مخاطبین و حتی به خود مجاهدین چنین القاء کند که اگر نظام ولایت فقیه نظامی بد و منفور است؛ اگر نتیجه‌ی حاکمیت ۴۰ ساله‌اش ویرانی ایران بوده است؛ اگر جنگ ویرانگر هشت ساله را به مردم ایران تحمبل کرده و میلیونها نفر ایرانی به کشتن داد و سرمایه ملی را به تنور جنگ ناخواسته ریخت، و اگر صدها هزار ایرانی را اعدام کرده و یا کشته و یا زمینه‌ی کشته شدن آنها را فراهم کرده است؛ اگر زندان و شکنجه و اعدام دارد؛ اگر خفقان بیداد میکند و از آزادی و برابری خبری نیست؛ … مجاهدین هم به همان اندازه و شاید هم “بدتر از خمینی و نظام ولایت فقیه هستند و اگر پایشان به ایران برسد بدتر از آنچه در دوره‌ی ۴۰ ساله‌ی خلافت اسلامی! بر مردم ایران رفته است بر آنها خواهد رفت!

مخاطب این ضد تبلیغ یا همان “شیطان سازی” علیه مجاهدین (که همچنان ادامه دارد) بیش از همه نسل جوان کشور را خطاب قرار داده است. نسلی که در دوران خلافت اسلامی! به دنیا آمده است؛ مجاهدین را از نزدیک ندیده و نمیشناسند و شاید انچه دیده و شنیده تنها شعار “مرگ بر منافق” در صف مدرسه بوده؛ و تنها خاطره‌ هایشان دیدن افرادی در سریال‌های تلویزیونی متعددی است‌ که نشان میدهندچگونه مجاهدین بی‌دلیل سایرین را به قتل میرسانند.
در چهارچوب همین پروسه “شیطان سازی”، اتهامات گسترده ای را در وابستگی مجاهدین خلق به اجانب وارد کردند. اتهاماتی از قبیل وابستگی به شوروی و عراق گرفته تا عربستان، آمریکا و اسرائیل، تا اتهامات “سکت” بودن و دیگراتهامات آخوند پسند که “کاپیتولاسیون” انگلیس که خود نه تنها بنیانگذار پدیده ای به اسم “روحانیون” بودند بلکه روحانیان را ایران ترکیه به ایران صادر کردند و بنیانگذاشتند و، حمایت کردند و میکنند، بعدا به آن افزوده شد. رادیو بی بی سی در نقش سخنگوی همین کاپیتولاسیون نقش تاریخی و گسترده ای را در این امر اجرا کرده است.

همگان به خاطر داریم که چگونه بعد از آن که محمد خاتمی به ریاست جمهوری ایران انتخاب گردید، سیاست‌مداران آمریکایی در دولت وقت آمریکا، یعنی دولت کلینتون، که سالیان به سراب وجود میانه‌رویی درون نظام جمهوری اسلامی بودند، از انتخاب محمد خاتمی استقبال کرده و برای نزدیک شدن به وی و بنا به درخواست وی به منظور نشان دادن حسن نیّت خود، نام سازمان مجاهدین را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار دادند. در همان اوان، مارتین ایندیک، معاون وزارت خارجهٔ آمریکا در امور خاور نزدیک، به این واقعیت اذعان نمود. این واقعیّت توسّط مقامات دیگری از ایالات متّحده نیز اذعان شده‌است.

قابل ذکر است که آخوندهای حاکم در امر پیشبرد پروسه شیطان سازی و بی اعتبار کردن مجاهدین خلق از ایجاد دهها شبکه های تلوزیونی-ماهواره ای، انجمنهای کذائی از قبیل انجمنهای “نجات” و صفحات اینترنتی از قبیل “اینترلینک”… و اپوزیسیون های دست ساخت از قبیل “ری استارت”، فرشگرد، و اخیراٌ هم “شورای دوران گذار” و لابی های متعدد از قبیل “نایاک”… استفاده کرده و سود برده اند.

همین جریانهای وابسته به رژیم و ایادی کاپیتولاسیون و استعمار، البته و صد البته، به نقش تاریخی خود در “تخریب” و نهایتا شکست جریانهای انقللاب-مردمی نه تنها در ایران بلکه اقصی نقاط جهان، بویژه در منطقه خاورمیانه و آفریقای جنوبی نقش به غایت ویرانگری داشته و برای تامین منافع کوتاه مدت و بلند مدت خود از هیچ جنایتی فروگذار نکرده اند و نمیکنند. نمونه های بارز آن را هم اکنون در لیبی، عراق، سوریه، یمن، … و ایران به خوبی میتوان مشاهده کرد.

لازم به یادآوری است بر طبق مدارک موجود واژه آخوند در ایران برای اولین بار در زمان صفویه با پیدا شدن سر و کله انگلیسیها در ایران در سالل 998 هجری به تدریج رایج شد. (پاورقی)

در این راستا دستگاه استعمار بین المللی نیز برای تأمین و حفاطت از منافع خویش به تروریسم افسار گسیخته رژیم تسلیم شده بود و در کمک به بقای رژیم تروریستی حاکم از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. بعد از آن که محمد خاتمی به ریاست جمهوری رژیم انتخاب گردید، سیاست‌مداران آمریکایی در دولت وقت آمریکا، یعنی دولت کلینتون که سالیان به دنبال جناح میانه‌رویی درون نظام جمهوری اسلامی بودند، از انتخاب محمد خاتمی استقبال کرده و برای نزدیک شدن به وی و بنا به درخواست وی به منظور نشان دادن حسن نیّت خود، نام سازمان مجاهدین را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار دادند. در همان اوان، مارتین ایندیک، معاون وزارت خارجهٔ آمریکا در امور خاور نزدیک، به این واقعیت اذعان نمود. این واقعیّت توسّط مقامات دیگری از ایالات متّحده نیز اذعان شده‌است. 

اما قیام سال 1396 که جرقه آن در مشهد و در اعتراض به گرانی تخم مرغ شروع شد، وبه سرعت به ۱۴۲ شهر گسترش یافت و از یک اعتراض صنفی به یک قیام رادیکال و سیاسی تبدیل شد، درب دکان مماشات و اصلاح طلبی قلابی را به گِل گرفت  

شعارها  به سرعت شکل ضد حکومتی به خود گرفت و مردم خواست اصلی شان که سرنگونی نظام حاکم و بر قراری آزادی و دمکراسی است را فریاد زدند. در این قیام شعار تاریخی «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» در روز ۹ دی از زبان دانشجویان دانشگاه تهران در تمامی شهرها منتشر شد و بادکنک شیادگرانه اصلاحات و خط مماشات را ترکاند.

بسیاری از مطبوعات و ناظران مطلع خارجی و بین المللی این قیام را قیامی سازمانیافته ارزیابی کردن و گسترش ان به ۱۴۲ شهر در ظرف چند ساعت و با شعارهای واحد دلیل محکمی برای اثبات این ادعاست.

بدین ترتیب، قیام در جریان که روزجمعه ۲۴آبان با جرقه افزایش بنزین اغاز شد بسیار متحولتر و گسترده تر وبا  بسرعت بیشتری در ۱۶۵ شهر و ۹۰۰نقطه گسترش یافت، اکنون با بیش از ۲۵۰شهید لرزه های سرنگونی را به ارکان رژیم انداخته است.

رژیم باز مانده از خمینی در رویارویی با این قیام ،دسترسی مردم را به اینترنت قطع کرد تا از یک سو بتواند اعتراضات مردمی را کنترل سرکوب کند و از سوی دیگر ارتباط مردم با یکدیگر و سازماندهی اعتراضات بکاهد وهم ازانتشار اخبار مربوط به  گستردگی تجمعات و اعتراضها و شدت سرکوب  وبرخوردهای وحشیانه و خشونت آمیز نیروهای امنیتی علیه قیام کنندگان به جهان خارج ممانعت کند.

در حالی که رژیم پا به گور در بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و بحران ناشی از انزوا و محکومیت منطقه‌یی و جهان در حال خفه شدن است ، وهیچ اینده ای را به غیر مرگ محتوم خود نمی ببیند و قیام مردم ایران پایان بخشیدن دوران یکی از سفاکترین و خطرناکترین رژیم قرون وسطائی را نوید میدهد، رژیم آخوندی در صدد است تا قتل عام دیگری، مشابه قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ زمینه سازی و طراحی کند. 

حسام الدین آشنا مشاور  روحانی در حساب توئیتری خود نوشت:

ضد انقلاب در خارج از کشور خیال کردند عملیات فروغ جاویدان ۲ را کلید زده‌اند ولی حالا به خوبی فهمیدند که در واقع عملیات مرصاد ۲ کلید خورده‌ است.

فدوی،جانشین فرمانده نیروی تروریستی سپاه پاسداران رژی، مهیا سازی زمینه قتل عام در سخنانی چنین میگوید:

...پزشک قانونی حتما گزارش می دهد. به شکم بسیاری از مردم از فاصله یک متری یا نیم متری شلیک شده است و کشته شدند یعنی آنها با کلت‌های خفیف مردم را کشتند.

علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی روز پنج‌شنبه ۳۰ آبان و پس از گذشت شش روز از آغاز اعتراضات سراسری در ایران خطاب به معترضان گفت: 

«تک تک اغتشاشگران در هرجای ایران که باشند، شناسایی شده و به سزای عمل خود خواهند رسید».

حیدر آسیابی، دادستان عمومی و انقلاب استان فارس تهدید میکندکه:

«همه اشرار و اغتشاشگران را تا نفر آخری که اقدام به اخلال در امنیت و نظم عمومی کرده باشند پیدا می‌کنیم و بر اساس قانون به اشد مجازات خواهیم رساند.»

در حالی که رژیم حاکم بر ایران زمینه را برای کشتار مردم معترض و به جان آمده آماده میکند، گروهای کُر دستگاه مماشات و خائنین به مُلک وملت ایران در خارج از کشور نیز بیکار ننشسته و همچون گذشته همصدا با دستگاهای اطلاعاتی و تبلیغاتی آخوندی-استعماری هیزم به اجاق تروریسم و سرکوب بی حد وحصر رژیم میریزند. و مردم را به عدم استفاده از خشونت دعوت کرده و تفصیر جنایتهای رژیم را به گردن مردم و مجاهدین انداخته و میاندازند.

نگاهی به مصاحبه اخیر رضا پهلوی در مورد تضمین امنیت جامعه پس از فروپاشی نظام این نظریه را اثبات میکند که چگونه خط استعماری، ارتجاعی باز هم در صدد نجات رژیم پا به گور آخوندی است و چگونه کشتار مردم را چه در گذشته، اکنون و چه در آینده توجیه میکنند.
رضا پهلوی در یک گفتگو با تلویزیون شاهی-شیخی ایران اینترنشنال در روز ۲۸ آبان یعنی در گرماگرم قیام مردم ایران و کشتار آنها از سوی نیروهای سرکوبگر و تروریستی پاسداران، بسیجییان ،یگان ویژه نیروی انتظامی، اطلاعاتی و مخبر و لباس شخصیها می گوید:

“من نمی گویم سرکوب از نظام نخواهد بود ولی اگر کار برسد به مرحله کشت و کشتار و اسلحه کشی کشتار به مراتب بیشتر خواهد بود و مهمتر از این به یک سناریوی آشتی و امنیت و آرامش با فروپاشی نمی رسیم!
و فراموش نکنید مسئله ما فقط براندازی نیست! در فردای فروپاشی نظام اولین نیروهایی که در حفظ امنیت و جان و مال مردم در کار خواهند بود، همین نیروهای انتظامی است.

او عمدا سعی دارد که توان خلق و نیروهای انقلابی را در سازماندهی و کنترل اوضاع زیر سوال ببرد. و این مطمئنا آخرین موضعگیری این خائنان به ملک و ملت ایران، که هنوز که هنوزه هیج انتقاد، حتی کوچک، از جنایات و فساد دستگاه حکومتی پدر خود، که یکی از عوامل قدرتگیری همین رژیم کنونی است، نکرده است. او هرگز به روی نامبارک خود نمیآورد که این نیروهای مردمی بودند که مسئولیت امنیت را پس از انقلاب ضد سلطنتی به عهده گرفتند و نه نیروی شهربانی و يا ژاندارمری. 

این کاملا بدیهی است که ایده‌های عدم خشونتی که در سال ۱۳۸۸ مطرح شده بود، دیگر جایی در اعتراض‌های اخیر ندارد. 
دعوت مردم به آرامش از سوی نیروهای مماشات و استمالت با رژیم در هر لباس و پوشش در حالی است که نهادهای ناظر و شاهدان عینی تایید می‌کنند که حکومت ایران از گلوله جنگی علیه معترضان استفاده کرده است، هیچ توجیهی ندارد. 

بند سوم مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر، استفاده از قهر انقلابی علیه حاکمان جبار را تایید میکند و به صراحت قید شده که “اگر بشر هیچ راه دیگری علیه ستم و استبداد نداشته باشد، باید بتواند علیه ستم و استبداد “طغیان کند” و همزمان تاکید می‌کند با وجود این شورش، باید حقوق بشر فرد معترض رعایت شود.
در بسیاری از ویدیوهای منتشر شده از اعتراضات، ماموران سرکوبگر مستقیما به جمعیت تیراندازی می‌کنند. همچنین در تصاویر و ویدئوهای منتشره بسیاری از کشته‌شدگان از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند، ویا از هلیکوپتر مسقیما به آنه شلیک شده اند.
سازمان عفو بین‌الملل اخیرا در بیانیه خود درباره اعتراضات آورده است که: “حکومت ایران عامدانه و مرگبار از سلاح گرم استفاده کرده و به طور نامتناسبی به زور متوسل شد”.

آخوند رئیس کمیسیون امنیت مجلس رژیم اعتراف میکند که:

تنها در روز یکشنبه 800 نقطه ایران و فقط در تهران ۱۴۷درگیری داشتیم”.

و رهبر رژیم ولایت فقیه خودش اعتراق میکند که:

“یک توطئه عمیق وسیع بسیار خطرناک” خنثی شده است. شمارش معکوس پایان آن اغاز شده و هیچ نیروئی توان توقف آن را ندارد.

قیام مردم ایران به راهبردی سازمان مجاهدین خلق ایران با قدرت تمام به پیش میرود و ناقوس مرگ رژیم بازماندهِ خمینی به صدا درآمده است. عظمت و قدرت این قیام را میتوان، به خوبی و روشنی از زبان سردمدارانِ آن دریافت.

مجتبی قطبی
28 11 2019

 

 

 

 

 

پاورقی:

تاریخ اجتماعی ایران — مرتضی راوندی — جلد سوم صفحه ۴۸۳ ببعد
تاریخ عباسی — محمد منجم یزدی ، تاریخ ایران — عباس اقبال آشتیانی
روابط خارجی ایران در عهد شاه عباس صفوی