خطاب به رهبر نظام نوشته بودند اگر جام زهر تسليم را بايد سر کشيد، وقتش همين حالاست!
روزنامه کيهان ارگان ولی فقيه رژیم اخوندی روز سه شنبه 5 شهریور در مقاله ای تحت عنوان، معامله مصالحه با محارب بحران، بحران عميق خوردن زهر اتمی و مذاکره با آمريکا را در رأس حاکميت آخوندی برملا کرد.
این روزنلمه نوشت:
آيا با آمريکا می شود «مصالحه» کرد و به توافق رسيد؟ آيا می توان با اين رژيم منافع مشترک پيدا کرد و اصطلاحاً با او «بست»؟
يکی از چهره های سياسی (رفسنجانی) اخيراً گفته که «مصالحه با دشمن مسالمت جو هم رواست». سؤال اين است که شرع و عقل و تجربه درباره مصالحه با آمريکا چگونه داوری می کند؟
فعلاً بياييد از جلف بازی طيفی از رسانه های سياسی زرد بر سر سفر پادشاه عمان و جفری فلتمن معاون آمريکايی دبيرکل سازمان ملل به تهران عبور کنيم- چالش ايران و آمريکا عميق تر از آن است که با چند چشم بندی رسانه ای- ديپلوماتيک وصله پينه و رفع و رجوع شود. اين شکاف در همين 60سال آن قدر وصله و پينه شده که ديگر «رفوبردار» نباشد.
کيهان طرفداران مصالحه با آمريکا در درون نظام آخوندی را به دو طيف «شيفته» و «مصلحت انديش» تقسيم کرده و خاطرنشان می کند: طيف اول که معتقد است اساساً می توان با آمريکا دوستی استراتژيک داشت، رفتار انتحاری با اعتبار خود و تجارب تاريخ دارند. اما اگر از جريان شيفته بگذريم، موضوع تهديدزدايی و مصلحت انديشی معطوف به آن، موضوع قابل تامل تری است. البته همين جا بايد متذکر شد که شيوه رفتاری برخی سياستمداران مدعی مصلحت گرايی در اين زمينه، نقض غرض و عميقاً تهديد افزاست؛ به اين اعتبار که علامت غلط و پالس اشتباه به دشمن می فرستد.
ارگان ولی فقيه ارتجاع با حمله به سياست مذاکرات اتمی رژيم در زمانی که حسن روحانی دبير شورای امنيت نظام بود، به رفسنجانی و رئيس جمهور رژيم گوشزد کرد: آنها (غربی ها) حتی طرح سه فوريتی را نيز در اين زمينه تهيه کرده و خطاب به رهبر نظام نامه سرگشاده نوشته بودند که اگر جام زهر تسليم را بايد سر کشيد، وقتش همين حالاست!
کيهان با اشاره به حرفهای اخير رفسنجانی در مورد نامه اش به خمينی برای برقراری رابطه با آمريکا می نويسد: يعنی می شود نامه يی را تايپ هم نکرد و خدمت امام فرستاد تا دست کسی نيفتد و حالا همين اقدام به ظاهر سّری را علناً جار زد؟! ثم ماذا؟! طرف آمريکايی بايد برای اين خود اظهاری (!) کف بزند و شما را تشويق کند که می گوييد نه امروز بلکه 7-26سال پيش مقابل آمريکا کم آورده بوديد؟
از طرف ديگر، چه چيزهايی شامل عنوان ماجراجويی می شود که بايد کنار گذاشت و بر سر چه چيزهايی می توان توافق کرد؟ آيا آمريکا و غرب حدّی برای توقف مطالبات می شناسد؟ آيا غنی سازی 20 درصد ماجراجويی است يا غنی سازی 5/3درصد؟ 10 سال يا 20 سال پيش که اصلا غنيسازي نداشتيم. آن روز بهانه چه بود؟ وقتي قرار شد عقبنشيني کنيد، دشمن به يک امتياز و 2 امتياز بسنده نميکند. آن وقت مدعي خود شما خواهند شد. اگر حزبالله ترمز اشغالگران صهيونيست را نکشيده بود، امروز بايد در خاک خود با آنها ميجنگيديم. از نگاه مستکبران اصل قيام ملت ايران در تداوم نهضت ملي شدن نفت و نهضت مشروطيت، ماجراجويي بوده و مستوجب مجازات است و آقاي هاشمي نيز جزو پيشگامان همين ماجراجويي است.
وقتی قرار شد عقب نشينی کنيد، دشمن به يک امتياز و 2امتياز بسنده نمی کند. تجربه نياندوختن از عبرتهای تاريخ عين افراط و تفريط است. به قول حافظ،
شاه خوبانی و منظور گدايان شده ای- قدر اين مرتبه نشناخته ای يعنی چه؟!
وقتی قرار شد عقب نشينی کنيد، دشمن به يک امتياز و 2امتياز بسنده نمی کند. تجربه نياندوختن از عبرتهای تاريخ عين افراط و تفريط است. به قول حافظ،