ایران سرزمینی درخاورمیانه بیش از۱۲۰ سال دراسارت استعماروایادی شان دوره هایی راازقیام ها ی بی نتیجه وقحطی های بزرگ وکوچک استعمار وقراردادهای سن پترزبورگی وتصاحب ایران…گذرانده است. واین بارنیز…
به گفته زنده یاد احمد کسروی :”بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند، شوربخت تر ازآن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند، تیره بخت ترازآن ملتی که تاریخ کشورش را به ریشخند بگیرد”
طنزهای تلخ حقوق بشری
فریادها ونوشته های دیواری شعارملی”مرگ برستمگرچه شاه باشد چه رهبر” نه فقط هدفش اتحادملی علیه دیکتاتورهای دست نشانده، شاه وشیخ ،است بلکه به استعمار،اربابان آنها نیزپیام می دهد. مردم ایران می گویند که بیانیه های حقوق بشری طنزنامه های تلخ هستند
آنان به استعمارگران گرگ صفت با لباس میش برتن ،صلح طلبان! وحافظان حقوق بشر! می گویند:”کس نخارد پشت من جزناخن انگشت من ”.
مردم به استعمارگران با بیانیه ها ومحکومیت های مستمرنقض حقوق بشری علیه رژیم ۴۳ ساله ای که خمینی را مانند طالبان درافغانستان با جت های آمریکایی تا فرودگاه مهرآباد تهران درایرفرانس اسکورت کردند وحاکمیت را به بلشویک های اسلامی سپردند،می گویند: ” دوران تغییر را ما باید شکل بدهیم، ما باید تعیین کنیم، ما باید بنویسیم”.
استعماردرپس عوض کردن سوزن چرخ خیاطی مماشات برای رژیم است.سوزنی که این بارگلدوزی دیگری برای لباس نامريي شاه وشیخ بدوزد.حکومتی با نسخه مخلوطی شاه وشیخ با چاشنی سرود ”شاهنشاه ما زنده باد” وموزیک ”سلام فرمانده ”!
درحالی که مردم ایران درکف خیابان ها برای رسیدن به آزادی واستقلال ایران با خون خود لباس آزادی و استقلال ایران را می دوزند،استعمارنیزدرشکل های مختلف آزمایش شده قبلی، کودتای نرم ۱۳۵۷ درپس ساختن شوراها وائتلاف های مختلف باعناوین گوناگون درپی ترکیبی ازشاه وشیخ وقراردادهای پشت درهای بسته و…درمسابقه با مقاومت مردمی است.
مردم ایران برای رسیدن به آزادی واستقلال بیش ازدوماه درآستانه روزدانشجو۱۶ آذر۱۴۰۱خون می دهند خونی که لخته می شود وتن پوش سرخ فام آزادی و استقلال ایران می گردد.
ازسالیان بسیاردور،لااقل اززمان شروع جنبش مشروطه خواهی، درسرنوشت مردم ایران چهاربازیگرنقش داشته اند. مردم ایران وآزادی خواهان در یک طرف میزشطرنج وشاه وشیخ واستعماردرطرف دیگربازی می کردند.
صحنه هایی ازمیزشطرنج تاریخ ایران زمین
مردم ایران ضمن یادآوری قرارداد سن پترزبورگ ۱۹۰۷یا ۱۲۸۶، کودتای رضاخان ۱۲۹۹، کشتارانقلابیون ، به پادشاهی رساندن رضاخان ، قحطی بزرگ درایران ، کودتای ۱۳۳۲وبازگشت محمد رضا پهلوی به ایران ،( با انتخاب دکترمحمد مصدق ایران می رفت تا از استبداد هزار ساله نجات پیدا کند، اما با کودتای سیا وشعبان بی مخ ها و آخوند کاشانی ، شاه خدایگان شد ومجدد استعمار درصحنه میزشطرنج باشرکای شاه وشیخ دست برنده راداشت)،وقیام ضد سلطنتی ۱۳۵۷ونشاندن خمینی ”ولیعهد واقعی شاه ” برمرکب سلطنت ولایت فقیه، می گویند که مردم ایران خواهان جمهوری دمکراتیک هستند.
جنبش مشروطه ، یا مشروطه خواهی برای محدودکردن اختیارات پادشاه درنظام سلطنتی ونهادینه شدن حقوق اساسی مانند آزادی فردی،عدالت قضایی وحاکمیت قانون در۱۲۸۴ آغازشد .
قانون اساسی مشروطه در۸ دی ۱۲۸۵ به امضای مظفرالدین شاه رسید و چارچوبی برای قانونگذاری سکولار، دستورالعمل تازه قضایی و مطبوعات آزاد فراهم ساخت. قدرت دربارومراجع دینی کاهش و اختیارات بیشتری رابه مجلس داد که موضعی محکم علیه نفوذ استعمار به ایران باشد.
این جنبش باعث دگرگونی درنظام سیاسی ایران ازپادشاهی مطلقه به پادشاهی مشروطه گردید وبا شکست استبداد صغیروپایان حکومت آخرین پادشاه حکومت پادشاهی مطلقه ، محمدعلی شاه در۱۲۸۸ به پایان رسید.
متاسفانه متمم قانون اساسی مشروطه که توسط شیخ فضل الله نوری نوشته شده بود با امضای محمدعلی شاه به قانون مشروعه تبدیل شد. قانون اساسی ایران ازآثارهنری پیوند شاه وشیخ درخدمت به استعمارتا امروز ادامه دارد.
حالا نوبت بازی استعمارروس وانگلیس بود که برسرحاکمیت ایران با یکدیگر رقابت می کردند.این دوکشور در اوجگیری جنبش مشروطه ورشد مقاومت ضداستبدادی مردم ایران که تهدیدی برای منافع هردوقدرت محسوب می شد به اتحاد رسیدند.آنها می دانستند که وقتی کارها به دست نیروهای مردمی ومستقل بیافتد هردوقدرت ضررمی کردند.
به همین دلیل امپراتوری روسیه وامپراتوری بریتانیا باهدف مانع شدن ازرشد نیروی مقاومت وانقلابی درایران بدون حضورایران قراردادی را درسن پترزبورگ با هدف تقسیم ایران درروز ۸ شهریور ۱۲۸۶ (۳۱ اوت ۱۹۰۷) امضا کردند.این قرارداد ننگین درزمان محمدعلی شاه وصدراعظمی میرزاعلی اصغرخان اتابک ملقب به امین السلطان بسته شد وبا اعتراض مردم وآزادی خواهان مواجه شد.درهمان روزاتابک توسط مجاهد تبریزی عباس آقاصراف آذربایجانی عضوانجمن نمره ۴۱ فدایی ملت ، به ضرب سه گلوله کشته شد.
قتل عام مردم ایران درقحطی بزرگ ۱۲۹۶-۱۲۹۸ زمینه برسرکارآوردن رضا قزاق
بزرگترین فاجعه ای که منجربه فروپاشی جامعه ایرانی، تسلط استعماربریتانیا برایران ،تشکیل حکومت های وابسته ،کودتا علیه دولت های مردمی شد.اسناد این قتل عام انسانی همچنان درردیف اسناد طبقه بندی شده وسری دولت انگلستان قراردارد.
دولتی که متهم اصلی این هولوکاست عظیم است زمینه ای رابرای سربازپیاده اش رضاقزاق آماده می کند که پس از کشتارانقلابیون، ورسیدن به انتهای دیگر صفحه شطرنج ترفیع می یابد ونه تنها به درجه وزیری بلکه با حمایت انگلیس ها وروس ها وآخوندها به درجه پادشاهی هم می رسد.
قرارداد ۱۹۱۹(۱۲۹۸) بین دولت بریتانیا با وثوق الدوله بسته شد که طبق آن تقریبآ تمامی امور کشوری ولشکری ایران ، زیرنظرمستشاران انگلیسی وبا مجوزآنان صورت می گرفت.این قرارداد به سبب مخالفت های داخلی واعتراض های ایرانیان ومخالفت های خارجی ومغایرت آن با قانون اساسی مشروطه،هرگزبه اجرادرنیامد.
ملتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرارآن وبردگی خواهد بود
ژوزف گوبلزوزیرتبلیغات دولت نازی هیتلربه خامنه ای و رضاپهلوی پیشنهاد می کند که ”دروغ هرقدر بزرگتر باشد، باورآن برای توده های مردم راحت تراست .دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچکس جرآت وفکرتکذیب آن را نکند.”اوگاهی دروغ هایی می گفت که خودش هم آزآنها می ترسید حالا شاه وشیخ چنان بزرگ دروغ می گویند که خودشان هم باورمی کنند که واقعیت دارد.
خامنهای درصحبت های ۵ آذربا دجالیت خمینی گونه و بیمانند شخصیتهای ملی ایران را یک بسیجی جنایتکار جا می زند!ووقیحانه می گوید:” درتبریز شیخ محمد خیابانی او یک بسیجیه. درمشهد محمد تقی خان پسیان اونهم همینجور، در رشت میرزا کوچک خان جنگلی .”!
رضاپهلوی درسالروزمشروطیت می گوید:مشروطه یک واقعه تاریخی نبوده است که درنقطه ای ازتاریخ تمام شود. اونوشت:”مشروطه خواست همیشگی ماست وهمیشه ادامه دارد”!.
رضاپهلوی انگارنمی داند که رضاشاه ( پدربزرگش ) درخوش خدمتی به استعمار چند تن ازپایه گذاران مشروطه را به شهادت می رساند. ازجمله : سرداراسعد بختیاری، فرخی یزدی ملقب به تاج الشعرا، میرزاده عشقی، واعظ قروینی ادیب، کمال الملک هنرمند…
کلنل محمدتقیخان پسیان، فرمانده نیروهای مقاومت ایران درهمدان، هنگام اشغال ایران به دست روس ها، باید هم با سپاه اشغال گر روس میجنگید وهم با رضاخان.
هنگامی که ستارخان برای دفاع از انقلاب مشروطه و استقلال ایران، پنجه در پنجه محمدعلیشاه و امپراتوری روس و انگلیس انداخته بود، «رضا ماکزیم» با مسلسل ماکسیم از پشت دیوارهای تبریز به سوی ستارخان و مجاهدان تبریز شلیک میکرد ودر محاصره تبریزشرکت داشت.
وقتی تاریخ راندانیم فاتحان وقیحانه تاریخ را تحریف می کنند.آن طورکه رضا پهلوی نابودی مشروطه را به گردن همه مردم بجز خانواده پهلوی می اندازد!
براستی که مشروطیت با طویله خواندن مجلس وکودتا ودیکتاتوری و تک حزبی کردن مملکت میسر نبود!
تشکیل سازمان مخوف ساواک و درنهایت کودتای ۲۸ مرداد که باعث شد مشروطه و دموکراسی برای همیشه در ایران از بین برود و پایههای قیام ۵۷ پی ریزی گردد.
انقلاب مشروطه برای اولین بار بصورت مدون حاکمیت مردم ایران را به رسمیت شناخت . بدون شک اگر قانون اساسی مشروطه مجال اجرایی داشت، هیچ محل و موضع و مکانی برای قدرت گرفتن یک مشتی آخوند بیسواد در سال ۵۷ پیدا نمی شد.
به وضوح می بینیم که شاه وشیخ هردو از دشمنان و پایمال کنندگان انقلاب مشروطه بوده که با قرائتهای متفاوت خواهان تداوم وساخت قدرت مطلقه بودند وهستند.
شعارملی ”مرگ برستمگرچه شاه باشه چه رهبر” که درانقلاب نوین مردم ایران درخیابان های ایران فریاد زده می شود،ریشه تاریخی دربیان نفی استثمارواستعمار ۱۲۰ساله ای دارد که از جنبش مشروطه خواهی برای آزادی واستقلال ایران شروع وتوسط استعمارواستبداد وارتجاع زیرپاگذاشته شده است .
وجود ارتباطات خبری به مرورزمان حربه عدم آگاهی انسان ها را ازدست استعمارودیکتاتورها و سمندرهای خودسازگرفته است. جوانان ایران با علم به اینکه می دانند ممکن است به خانه برنگردند به کف خیابان ها می روند تا سرنوشت خود را بسازند: ” دوران تغییر راخودشان باید شکل بدهند، خودشان باید تعیین کنند، خودشان باید بنویسند”.
افسانه اسکویی