رفسنجانی یکی از ستونهای اصلی فاشیسم مذهبی حاکم بود و از هنگام به قدرت رسیدن خمینی، نزدیکترین دستیار او بهشمار میرفت و در همه جنایتهای خمینی نقش درجه اول داشت.
انفجار آمیا
رفسنجانی در تمامی ترورهای خارج کشوری رژیم چه در حیات خمینی و چه پس از آن نقش عمده داشت.
آسوشیتدپرس روز یکشنبه 19دی در گزارشی از مرگ رفسنجانی او را سیاستمداری مکار و میلیونر، دلال توافق تسلیحاتی ایران کنترا و مظنون انفجار آمیا در آرژانتین معرفی کرد و نوشت: «رفسنجانی رئیسجمهور سابق یک بازمانده سیاسی مکار و میلیونری بود که در میان قشر حاکم… باقی مانده بود. به گزارش تلویزیون دولتی وی روز یکشنبه در 82سالگی مرد».
این منبع افزود: «رفسنجانی ترکیبی از طنز مکارانه و سابقهیی در حرکات موذیانه هم در سیاست و هم در کار داشت».
به گزارش آسوشیتدپرس حضور او چه بهطور مستقیم و چه از طریق پشت صحنه به اشکال مختلف احساس میشد. او همچنین یک دلال در طرحهای مخفی همچون توافق تسلیحاتی ایران کنترا در سالهای 1980 بوده است و در پشت صحنه مسأله اتمی رژیم ایران، رفسنجانی خرید مخفیانه تکنولوژی و تجهیزات مربوطه از پاکستان و سایر جاها را هدایت کرد».
آسوشیتدپرس افزود: «چهره رفسنجانی ویژگیهای سیاهتری هم داشت. دادستانهای آرژانتین رفسنجانی را بهعنوان یکی از مقامهای مظنون رژیم ایران خواندند که با بمبگذاری 1994در مرکز یهودیان بوئنوسآیرس که 85کشته بر جای گذاشت مرتبط بود… برخی او را متهم کردند که در قتل لیبرالها و مخالفان طی ریاست جمهوریش دست داشته است…».
قتلعام بیش از سی هزار زندانی
رفسنجانی در آذر ماه 1367 در پی صدور چهارمین قطعنامه محکومیت رژیم در کمیته سوم مجمع عمومی مللمتحد بهخاطر قتلعام بیش از سی هزار زندانی سیاسی در زندانها برای کتمان این جنایتها به صحنه آمد و روز 11آذر67 به خبرگزاری رسمی رژیم گفت: «اعدامهای ادعا شده فقط شایعات تبلیغاتی هستند که هدفشان پوشاندن بحرانهای داخلی «دربطن سازمان مجاهدین خلق» و خارج کردن این سازمان از بنبست است». و در روز بعد به شکنجهگران ساواک خمینی در مورد موج محکومیتها گفت: «این تبلیغات کذب و عجیب و غریبی که در اروپا و کشورهای غربی مجاهدین به راه انداختهاند که چند هزار نیروهای اینها در ایران اعدام شده است. هدفشان این است که خودشان را از بنبست بیرون بیاورند». (روزنامه رسالت ارگان باند مؤتلفه 12آذر 1367)
نقش رفسنجانی در به کشتن دادن دانشآموزان در تنور جنگ خمینی
رفسنجانی طی سالهای جنگ عملاً نایب خمینی بود و در خرداد 67 بهعنوان فرمانده کل قوا در جنگ ضدمیهنی منصوب و در به کشتن دادن صدها هزار تن از اتباع ایران و به روی مین فرستادن کودکان و نوجوانان، مستقیماً دست داشت.
در سال 1366 بهدنبال مقاومت فزاینده دانشآموزان و خانواده آنها با اعزام اجباری به جبهههای جنگ ضدمیهنی، و کمبود شدید نیرو در سپاه، طرح پاسدار- دانشآموز در دستور کار رژیم قرار گرفت. رفسنجانی شخصاً بر اجرای طرح پاسدار دانشآموز نظارت کرد. وی در ملاقاتی با اکرمی، وزیر جنایتکار آموزشوپرورش رژیم و کتیرایی معاون جنگ این وزارتخانه در اوایل خرداد سال 1366 گفته بود که طرح پاسدارـدانشآموز بین سپاه و وزارت آموزشوپرورش پُـل میزند و سپاه بیشازپیش به داخل مدارس نفوذ پیدا میکند.
دفاع رفسنجانی از موج اعدامها
رفسنجانی پس از شروع اعدامهای گسترده در سال 1360 مکرراً و بهطور رسمی از این کشتارهای وحشیانه دفاع میکرد از جمله یک بار در 11مهر 1360 گفت: «بر طبق فرامین الهی 4حکم براینها (مجاهدین) لازمالاجرا است: 1ـ کشته شوند 2ـ بدار کشیده شوند 3ـ دست و پایشان قطع شود 4ـ اینها از جامعه جدا بشوند…» و بعد هم تأکید کرد: «اگر آن روز (منظور اوایل انقلاب است) 200نفر از اینها را میگرفتیم و اعدامشان میکردیم امروز این قدر نمیشد. اگر امروز با قاطعیت در مقابل این گروهکهای مسلح منافق و عمال آمریکا و شوروی نایستیم، سه سال دیگر به جای 1000نفر اعدام باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم» (روزنامه اطلاعات 11مهر1360).