اجلاس سه روزه شورای ملی مقاومت در روزهای – ۶و۷و۸ تیرماه، با حضور رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، برگزار شد.
در آغاز جلسه، سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر»، سرود رسمی شورای ملی مقاومت، خوانده شد. آنگاه خانم رجوی سخنان افتتاحیه خود را با ادای احترام به شهیدان حمله موشکی ۲۵ خرداد به زندان لیبرتی آغاز کرد.
وی به اعضای شورا، به ویژه رفقا، دوستان و خواهران و برادرانی که از راههای دور برای شرکت در اجلاس شورا و گردهمایی بزرگ مقاومت، حضور به هم رسانده بودند، خیر مقدم گفت و از اعضای شورا در اشرف و زندان لیبرتی که در شرایط بسیار دشوار، رو در روی دشمن ضد بشری و عوامل آن، بلاوقفه مسائل شورا را به گفته خودشان «از جمیع جهات» پیگیری می کنند، گفت:
این اجلاس، همزمان است با تحولات بزرگی که هم در ایران و هم در سطح منطقه در جریان است.
همه میدانید که در ایران یک نمایش انتخابات برگزار شد و البته ایرانیان آزاده در گردهمایی بزرگ مقاومت در ویلپنت، رأی حقیقی مردم ایران را که سرنگونی رژیم ولایت فقیه است، به گوش همه جهانیان رساندند. در این گردهمایی نمایندگان بیش از ۵۰ کشور حضور داشتند و همه آنها، رأی واقعی مردم ایران را در شعار جمعیت دیدند.
حالا این رژیمی که ادعا میکند، بیش از ۷۲ درصد مردم به آن رأی دادند، چه اشکالی داشت اگر پیشنهاد مسئول شورا را که از سه دهه پیش تکرار کرده بود، می پذیرفت؛ پیشنهادی که در آن خواستار اتنخابات آزاد، تحت نظر ملل متحد بر اساس اصل حاکمیت مردم شده بود. و فکر میکنم که اگر این پیشنهاد را می پذیرفتند دیگر نیازی به این همه رسوایی و حملات پی در پی موشکی به لیبرتی و به مجاهدان مستقر در آن جا هم نبود. البته روشن است که تا رژیم ولایت فقیه هست، هرگز از این ناپرهیزیهای نخواهد کرد.
اما در مورد انتخابات رژیم، نمایش انتخابات و مهندسی خامنهای بر سر خودش خراب شد و حاصل آن عبارت است از:
ـ تنزل جدی موقعیت خامنهای،
ـ تفرقه در جناح حاکم،
و بنبست سیاست انقباض و یکدست سازی رژیم. آنهم در شرایط فروپاشی اقتصاد کشور، بنبست برنامه اتمی و تنگنای تحریمهای بینالمللی، بنبست استراتژی صدور ارتجاع و فرو رفتن رژیم در یک جنگ محکوم به شکست، در سوریه.
اما از همه مهمتر، محاصره رژیم توسط یک جامعه ناراضی و آماده قیام است که باعث شد خامنهای بساط نمایش انتخابات را در همان دور اول جمع کند.
در چنین وضعیتی شکست ولیفقیه، آثار عمیق و همهجانبهیی دارد و رژیم را از چاله بحرانی که بهخصوص در دو سال آخر دوره احمدینژاد گریبانش را گرفته بود، به چاه بحرانهای بزرگتر میاندازد.
هر گزینه و چشماندازی که در چارچوب همین رژیم محدود باشد و هر مسیری که به یکی از جناحهای همین رژیم راه ببرد، به دلیل همین تناقض اساسی راهحل محسوب نمیشود.
اما از نظر ما، هم چنان که همواره گفتهایم، راهحل واقعی عبارتاست از تغییر و سرنگونی رژیم که شورای ملی مقاومت آن را نمایندگی میکند. یک آلترناتیو زنده و جوشان که حاصل رنجها و خونهای بهترین فرزندان مردم ایران است. درست به همین دلیل، آماج حملهها و فشارهای رژیم است.
معنای سیاسی حمله موشکی رژیم به لیبرتی آنهم درست چند ساعت قبل از اعلام نام رئیسجمهور جدیدشان بر همه روشن است. حملهها علیه شورای ملی مقاومت، هم چنان که همه دوستان و رفقا به آن اشراف دارند، و در این دوران شاهد بودند، در همه اشکال سیاسی و اطلاعاتیش هم درست همین معنا را دارد و هیچگاه به اندازه امروز رژیم ولایت فقیه به چنین حملات وحشیانه و رسوایی نیاز نداشته است.
همچنانکه میدانید عمده این حملهها دراین مدت متوجه مسئول شوراست که در سه دهه گذشته این ائتلاف را در سختترین شرائط داخلی و بینالمللی هدایت و تضمین کرده است.
دوستان عزیز!
از هنگام اجلاس قبلی تاکنون، رژیم ولایتفقیه، ده مجاهدخلق را در لیبرتی به شهادت رسانده است که دو تن از آنها از اعضای شورای ملی مقاومت ایران بودند، غلامحسین حاج صادقی، در زمره مجاهدان صدیقی بود که بهدلیل شرایط سخت لیبرتی جانش را از دست داد و یحیی نظری، در حمله موشکی به لیبرتی، به شهادت رسید.
در همین فاصله هم چنین، شماری از زندانیان سیاسی، توسط این رژیم، زجرکش شده و به شهادت رسیدهاند. به روان پاک همه آنها درود میفرستیم و برای ادامه راه پرافتخارشان تجدید عهد میکنیم.