ارژنگ داوودی زندانی سیاسی طی نامه ای از مردم ایران تقاضا کرده است که انتخابات نمایش اخوندها را تحریم کنند. داودی که هم اکنون در زندان بندرعباس بسر میبرد و تا کنون بیش از ۱۰ سال زندان را تحمل کرده است، در نامه خود در مورد تحریم انتخابات از جمله مینویسد : “انتخابات تحت سیطرهٔ فقیه مرتجع همان قدر فاقد اعتبار ملی و احترام بین المللیست که انتخاباتهای بر گزار شده در دوران سلطه شاهان قاجار و پهلوی. بنابرین ضروری مینماید به تأسی از پدران آزادی خواه خود برای رهایی از شر کلیت دستگاه جبّار شیخ بپا خیزیم و آن را همچون ۲ رژیم مطلقهٔ پیشین به قعر جهنم خود ساختهٔ استبداد پرتاب کنیم.”
متن کامل این نامه که در اختیار اتحاد انجمنها برای این ازاد قرار گرفته به شرح زیر است :
در تک این گود سیاه و سرد و طوفانی
من حراسم نیست چون میدانم
سرانجام پر از نکبت این تیره زبانانی که از قعر قرون آماده اند
و دل پر طپش نو اندیشان را
وصلهٔ عمامهٔ پوسیدهٔ خود میخواهند
تا که لا ینقطع از مردهی از گوره کفن
صبح تا شام سخن در بکنند
با یاد خدا
با درود به تمامی جان نثاران راه آزادی بشر
با سلام به تمامی انسانهای آزادی خواه، دموکرات منش و نیک اندیش جهان
و تجدید پیمان با تمامی جمهوری خواهان دموکرات و سکولار ایرانی
تراژدی انتخابات آزاد یا شعبدهٔ شیخ رمّال
رئیس جمهور ایران یا ملیجک سرکردهٔ امت میرزا پهلوی فقیه
هم میهنان
به منظور تضمین سلامت انتخابات در کشورهای دموکرات و کشورهای در حال گذار به دمکراسی، حتی در شرایط غیر بحرانی نیز به ویژه انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات منتهی به برگزینی مقام اول اجرایی کشورها با حضور ناظران سازمان ملل متحد به عنوان بالاترین مرجع مشهور جهانی بر گذار میشود. به همین دلیل نتایج به دست آماده محترم تلقی شده و از مشروعیت بین المللی بر خوردار میگردد.
در کشور استبدادزده ما، حکومت مطلقهٔ فقیه که از آغاز شکل گیری با بحران مشروعیت مواجه بود، همواره از سر این ترس که مبادا دست رژیم به طرزی غیر قابل انکار رو شود و زوزه مردم سالاری دینی نزد جامعه جهانی با استناد به گزارشات حقوقی ناظران بین المللی با قطعیت تمام رسوا گردد، از اعزام آنان به ایران جلوگیری نماید. شیخ علی معروف به خامنهای با وقاحت هرچه تمام تر موضوع نظارت بر انتخابات از سوی سازمان ملل را (توهین به شعور ملت) عنوان میکند ؟!
این در حالیست که اصولاً سماجت باند قرون وسطاییه حاکم و اصرار شیطانی آنان برای ماندن بر اریکهٔ قدرت دائمی حتی به قیمت نابودی ملک و ملت، نه تنها توهین به شعور آدمیان و جفا در حق ایرانیان که دهن کجی گستاخانه به ساحت آرمانهای آزادی، دموکراسی و سایر ارزشهای دنیای مدرن به حساب میاید.
یاد آور میشود از همان ابتدای کار یعنی به فاصلهٔ چند ماه پس از ادعای دروغین و بهت بر انگیز گانگسترهای انقلاب ربا، مبنی بر شرکت ۹۸% مردم در شبه رفراندوم نوروز ۵۸ اهالی دستگاه ارتجاعی شیخ که پس از ۳۴ سال و با وجود کهولت مفرط سنّ هنوز هم عطش قدرتشان سیری ناپذیر مینماید، علیرغم سوء استفاده از هیجانات ساده اندیشانهٔ انقلابی شدگان بعداز انقلاب؟! و بکار گیری انواع طرفندهای موزیانهای که از آن ببعد به صورت یک روال مرسوم در صحنه سیاسی کشور جنبه دائمی پیدا کرده، تعداد بسیار قلیل شرکت کنندگان در نمایش انتخاباتی مجلس مجعول خبرگان را با کاهش ۲۵% نسبت به مرحلهٔ قبل، متقلبانه حدود ۷۵% اعلام نمود که بلا فاصله مورد اعتراض شدید آزادی خواهان قرار گرفت.
از آن زمان تا کنون به منظور حفظ ظواهر امر همواره برگزاری مراسم برگزینی اعضاء خبرگان که از نظر جسمی فرتوت و از نظر ذهنی عقب مانده هستند، همزمان و در کنار نمایش انتخاباتی مجلس شورا انجام پذیرفته تا رسوایی ناشی از مشارکت بخش ناچیزی از مردم و جدیت آشکار اکثریت مطلق رای دهندگان با آخوندهای دربار فقیه یعنی مزدوران ملبس رژیم در هالهای از ابهام باقی بماند.
اینک که در اثر بی کفایتیها و ندانم کاریهای مجموعه ستمکاران حاکم بر تهران، کشور با انواع بحرانهای لاینحل مواجه گردیده، رژیم خود مخرب فقیه که به خاک مذلت اقتصادی، ورشکستگی کامل سیاسی، ناکارآیی مفرط مدیریتی و انزوای کامل بین المللی در غلطیده، از سر ناچاری و استیصال تصمیم گرفته همین طرفند کهنه و نخ نما را به مراسم نمایشی- فرمایشی تعیین و معرفی تدارکاتچی ابواب جمعی دستگاه سلطنت نهاد رهبری نیز سرایت داده و آن را در کنار مضحکهٔ انتخابات نمای شهر و روستا برگزار نماید تا به این وسیله با کشاندن رای دهندگان مناطق دور افتاده به پای جعبههای جادو جمبل شیخ، این فرصت را فراهم بیاورد تا باری دیگر تبحر کم نظیر در شعبده بازی و تخصص فوق العاده در ظواهر پردازی را به نمایش گذارده و حاکمیت دمکراتیک خود را هرچند در سایه سرد سرنیزه ولی با ابزار گرم دموکراسی تداوم بخشد.
غیر مترقبه نخواهد بود چنانچه طبق روال همیشگی، پس از اتمام شعبدهٔ انتخابات نما و باز شدن کیسه رمالی فقیه، دوید کاپرفیلد رژیم یعنی همون شیخ علی معروف به خامنهای که در طول دوره نمایش با سعی تمام و کوشش وافر مشغول خودسازیهای نشئه آور بود، توهم بزند، از کاه رشته کوه بسازد، سر مورچه را بزرگترین دایناسور تاریخ بنمایاند و هنرمندانه خود بگوید، خود بخندد، چهچهه سر دهد و باز هم همراه با نوعی لودگی تمام عیار مدعی شود که خیمه شب بازی کذایی [رفراندوم بود؟! رای به نظام بود ؟!]
البته در این حقیقت شکی نیست که وی چونان در چنبرهٔ تحجر گیر افتاده که پس از ۳۴ سال هنوز هم درک سیاسی لازم برای اداره کشور بزرگی چون ایران در مسیر جهانی شدن را پیدا نکرده، ولی در هر حالت چون این واقعیت زهر الود!؟ به او خوب تفهیم شده که رفراندوم تعریف خاصی دارد و به ویژه در شرایط اضطرار جاری، بایستی تحت نظارت مستقیم سازمان ملل برگزار گردد تا مشروعیت لازم را بیابد، کمافی السابق گلو پاره کنان سینه چاک میدهد، جر میزند، دبه میکند، طفره میرود و ضمن انکار هرگونه بحران در کشور آخوند زده ایران وقیحانه خواهد کوشید خر لنگ و نا کارای این رژیم پوسیده را رنگ کرده به جای گوره خری تیزپا به جهانیان بیندازد! غافل که از مدتها پیش دستان خدعهگرش حتی برای ده کورههای “کومور” و “بنین” هم رو شده است.
هم میهنان
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۴ یعنی از اواخر دوره سلطنت قاجار، بر گزاری انتخاباتهای ادواری در کشور ما نیز باب شد. ولی هنوز که هنوز است این یکی از مهمترین مواهب مدرنیته که قلب تپنده آزادی را به جنبش وا میدارد و به مثابه عامل تزریق مداوم خون تازه به رگهای جوامع مدرن و در حال توسعه تلقی میگردد، در میان دولتمردان مردم ستیز ایرانی نه تنها ارج شایسته و احترام بایستهٔ خود را نیافته بلکه شور بختانه همواره به طرزی آشکار به مزاح و تمسخر گرفته شده، به همین دلیل مشروعیت انتخاباتهای برگزار شده در طول این دورهی ۱۰۸ ساله همواره در داخل و خارج از کشور مخدوش و نتایج آنها با تردید فراوان همراه بود است.
با این اوصاف به ویژه در اوضاع و احوال فاجعه بار کنونی که به غیر از ابواب جمعی دستگاه چپاول گر فقیه، کاسه لیسان آزمند و مزدوران شارلاتان آن، همه ایرانیان در اقصی نقاط کشور به طرز رقت برانگیزی انواع بحرانهای روز افزون را با پوست و گوشت خود لمس میکنند، شرکت هر کدام از ما در هر یک از شعبدههای انتخاب نمای مافیایی فقیه به ویژه خیمه شب بازی جاری تحت عنوان بی مسمای [انتخابات ریاست جمهوری؟!] نمیتواند چیز دیگری باشد جز توهین به شخص رای دهند، تحقیر فرد فرد هم میهنان، نا سزا به شعور ملی همگان، بی اعتنایی به مبارزان راه آزادی و بی حرمتی محض به جنبش ۲۰۰ ساله آزادی خواهی ایرانیان.
هم میهنان
انتخابات تحت سیطرهٔ فقیه مرتجع همان قدر فاقد اعتبار ملی و احترام بین المللیست که انتخاباتهای بر گزار شده در دوران سلطه شاهان قاجار و پهلوی. بنابرین ضروری مینماید به تأسی از پدران آزادی خواه خود برای رهایی از شر کلیت دستگاه جبّار شیخ بپا خیزیم و آن را همچون ۲ رژیم مطلقهٔ پیشین به قعر جهنم خود ساختهٔ استبداد پرتاب کنیم.
کوله باری از خاری و خفت بر پشت
به مکافات خطاهاست که سرگردانیم
لوح پیشانی ما مهر کرا خورده
خدا یا شیطان
که نمیدانیم دنبال چه ایم
به دیاری همه خوف
در رژیمی همه دزد
و فقیهی چون جغد
ایران هرگز نمیمیرد
پیش به سوی انقلاب دموکراتیک ایرانیان
ارژنگ داوودی (معلم، شاعر، نویسنده و زندانی سیاسی تبعید در زندان بندرعباس)
۷ خرداد ماه ۱۳۹۲