اطلاعيه مطبوعاتي – 18 فوريه 2019
فتواي مدرن قتل و ترور؟ – اشپيگل يا ”دادگاه انقلاب اسلامي” ملايان؟
مقاله اشپيگل 16 فوريه 2019 تحت عنوان ”زندانيان شورش” مجموعه اي از اكاذيب و افترائات شرم آور عليه شوراي ملي مقاومت و مجاهدين خلق ايران و يك خيانت آشكار به آزادي بيان و بيطرفي مطبوعات است كه با نقض وخيم اصول حرفه اي به نحو رقت باري به ديكتاتوري مذهبي و تروريستي حاكم بر ايران امداد ميرساند و راه را براي ترور و خونريزي ملايان هموار ميكند. رژيمي كه جاسوسان و تروريستهاي گشتاپوي آن در 2018 سراسر اروپا ازفرانسه و آلمان و بلژيك تا اتریش و آلباني، دانمارك و نروژ را در نورديده اند. عفو بين الملل 2018 را سال شرم رژيم ايران با 7000 دستگيري سياسي ناميده است. اين بردگي و حقارت درمقابل رژيمي كه صداي خردشدن استخوانهايش در مقابل قيام مردم ايران بگوش ميرسد بخاطر منافع حقير اقتصادي براستي عبرت آميز است وهرگز از خاطرمردم ايران محو نخواهد شد.
روشنگريها و مكاتبات نمايندگي شورا با اشپيگل در 10 ماه گذشته(از مي 2018 تا فوريه2019) و مدارك ارسالي براي اين مجله يك كتاب قطور مي شود كه جاي هيچ شبهه اي در جانبداري اشپيگل باقي نميگذارد و نشان ميدهد كه نويسندگان آگاهانه انبوهي دروغهاي فاحش عليه مقاومت ايران رديف كرده اند. حقيقت اينست كه كلاس رولوتيوس در اشپيگل تكثير شده است. ما با انتشار اين مكاتبات[1] همه آزاديخواهان و مدافعان آزادي بيان را در آلمان به قضاوت فرا ميخوانيم. قبل از اينكه به كرنولوژي و سوابق و پروسه نوشتن اين مجموعه اكاذيب در اشپيگل بپردازيم ذكر سه نكته ضروري است:
اول. زمانبندي انتشار اين مقاله بخوبي اهداف كثيف آنرا نشان مي دهد. طبق نامه معاون سردبير خارجي اشپيگل آقاي فن رور به ما، اين مقاله قرار بود در 24 نوامبر 2018 منتشر شود. اما بنظر مي رسد كه بنا به فرموده درج اين مقاله به زماني موكول شده است كه رژيم ايران نياز بيشتري به آن داشته باشد. كنفرانس ورشو و تظاهرات ايرانيان كه خشم و سوزش رژيم را بنحو بي سابقه اي برانگيخته است نياز به مرهمي از سوي اشپيگل داشته است. استقبال فوري و بي سابقه رسانه هاي حكومتي در ايران از مقاله اشپيگل اين نياز هماهنگ شده را بخوبي بر ملا كرد. خبرگزاري رسمي ايرنا با تيتر ”روایت تکان دهنده اشپیگل از شکنجه روحی اعضای مجاهدين در کمپ آلبانی”، خبرگزاري مهر وزارت اطلاات با تيتر ” تمربنات مجاهدين در آلباني” هفته اي سه بار بريدن گلو با چاقو”، خبرگزاري فارس سپاه پاسداران با تيتر ” گزارش اشپيگل از پايگاه مجاهدين: اعضاي اين سازمان كشتار را تمرين ميكنند”، خبرگزاري ميزان قضاييه جنايتكار آخوندي با تيتر ”مجاهدين در آلباني بريدن گلو با چاقو، در آوردن چشم و پاره كردن دهان را تمرين ميكنند” و پايگاه خبري حاميان ولايت با تيتر ” گزارش تكان دهنده اشپيگل از توجش مجاهدين” و صدها رسانه حكومتي ديگر با تيترهاي مشابه ترجمه مقاله اشپيگل را به فارسي منتشر كردند.
دوم. سوژه اصلي اين مقاله اعضاي سازمان مجاهدين در آلباني است. كساني كه رژيم قصد نابودي آنها را در عراق داشت اما با كارزار موفق مقاومت توانستند امن و سالم و سازمانيافته از عراق خارج شوند. همچنان كه در كرونولوژي مقاله كه ذيلا آمده ملاحظه ميكنيد در 14 نوامبر معاون سردبير خارجي اشپيگل به ما اطلاع داد كه قصد نوشتن مقاله اي در اين مورد را دارد ما دوبار او را دعوت كرديم كه از محل اقامت مجاهدين در آلباني ديدار كند اما هيچ پاسخي نشنيديم. اين شرم آور است كه بروش كليساي قرون وسطي و آخوندهاي حاكم بر ايران قربانيان خود را بدون حضور وكيل و بدون استماع دفاعيات آنها و حتي بدون رويت آنها محاكمه و اعدام كنيد اين شرم دمكراسي و مطبوعات آزاد در قرن 21 ام است. 2500 عضو سازمان مجاهدين در آلباني غيابا توسط رژيم ايران محكوم به اعدام شده و سوژه ترور اين رژيم هستند، حالا اشپيگل هم دقيقا مانند ملايان همين افراد را با كثيف ترين اتهامات بصورت غيابي محكوم ميكند. اين مانند صدور فتواي قتل و ترور بنظر ميرسد. اين اشپيگل است يا دادگاه انقلاب اسلامي.
سوم اين مقاله با يك انگيزه كثيف سياسي، تلاش ميكند چهره مجاهدين خلق را جنايي جلوه دهد. به همين خاطر همه ادعاهاي خود براي پايبندي به كسب اطمينان از واقعي بودن فاكتها را زيرپا ميگذارد. هنوز جوهر معذرتخواهي سردبير اشپيگل بعد از كيس كلاس رتوليوس در 20 دسامبر 2018 خشك نشده است كه در آن نوشته بود: « مطالبمان توسط چشمان زيادي خوانده ميشود. بخش اسناد و چك فاكتهاي رسانه ما بايد متون ما را چك كرده و اشتباهات را موشكافانه در مي آورد. امروز ما ميدانيم كه اين سيستم داراي حفره است.» اما امروز داستان بسيار وخيم تري در اشپيگل تكرار شده است كه جان هزاران عضو مجاهدين در داخل و خارج ايران را بخطر مي اندازد. بسياري از ادعاهاي دروغ مطرح شده در اين مقاله نه تنها با هيچ منبع مقاومت ايران براي تعيين صحت و سقم در ميان گذاشته نشده اند، بلكه حتي به ساده ترين صورت از طريق اينترنت هم مورد تحقيق قرار نگرفته است چيزي كه قطعا تصادفي نيست.
كرنولوژي و سوابق تدوين يك دروغ نامه در اشپيگل
- 1. اشپيگل آنلاين در 11 مي در مقاله اي به قلم حسنين كاظم تحت عنوان ”مجاهدين خلق در ايران: دوستان جديد آمريكا” به ذكر يك مشت دعاوي دروغ عليه مجاهدين و مقاومت ايران پرداخت و نوشت: اين جنبش ”پايه اي در داخل كشور” ندارد، در گذشته بصور ”ماركسيستي و استالينيستي” ظاهر شده و برخي ”جداشدگان” به آن اتهام مناسبات ”سكت گونه” مي زنند .
- 2. متعاقبا نمايندگي شورا در جوابيه اي ضمن پاسخ به اين دروغها نوشت: ”سوالي كه بي جواب مانده اين است كه اگر همانگونه كه مقاله مدعي شده مجاهدين خلق واقعا هيچ حمايتي در بين مردم ندارند و اگر يك سكت و يك نيروي بي اهميت هستند چرا اصلی ترین نگرانی رژیم هستند؟ چرا هدف اول سرکوب در ایران هستند؟چرا درخواست رژیم از طرف حساب های بین المللی اش محدود کردن مجاهدین است؟و بالاخره چرا به گفته سازمان های اطلاعاتی آلمان هدف اصلی اطلاعات غلط رژیم آخوندی حتی در کشور آلمان هستند؟” برغم پيگيريهاي مكرر اين نمايندگي حتي يك جمله از جوابيه ما منتشر نشد.
- 3. روز يكشنبه 30 سپتامبر خانم لويز هومريش به صورت سرزده به محل اقامت پناهندگان ايراني عضو مجاهدين PMOI در آلباني مراجعه و خواستار صحبت با آقاي فريد توتونچي از مشاوران حقوقي ساكنان شد. وي براي جلب اعتماد گفته بود در آلمان با آقاي جواد دبيران در ارتباط است. او گفته بود براي تهيه گزارشي در مورد پناهندگان سوري به آلباني رفته و از فرصت استفاده كرده و ميخواسته به محل اقامت مخالفان ايرانيان نيز سري بزند و قرار است 2 اكتبر آلباني را ترك كند. واضح بود كه ساكنان با ورود چنين فرد ناشناسي بدون اطلاع قبلي موافقت نمي كردند.
- 4. تحقيقات بسرعت نشان داد كه خانم هومريش به هيچوجه يك خبرنگار معمولي نيست مدت زيادي در ايران بسر برده و با ارگانهاي سركوب و امنيتي در ارتباط بوده است. او در سالهاي 2016 و 2017 در تهران ”تحصيل” كرده است و در ژانويه 2018 نيز در ايران بوده است. عقل سليم حكم نميكرد مجاهديني كه هدف اصلي ترور رژيم هستند به چنين فردي با چنين رفتار مشكوكي اعتماد كنند. رژيمي كه با پول ملت ايران و با كثيف ترين حيله هاي اخلاقي پرساندبرگ وزير شيلات نروژ را به دام مي اندازد مونيكا ويت افسر اطلاعات ضد جاسوسي ارتش آمريكا را عضوگيري ميكند، عبدالحميد س. مترجم افغاني ارتش آلمان را به خدمت مي گيرد و جاسوسان وزارت اطلاعات يكي بعد ازديگري در اين و آن كشور فاش ميشوند. وقايع بعدي نشان داد كه احتياط مجاهدين تا چه اندازه درست بوده است.
- 5. تحقيقات بعدي نشان داد كه سناريوي ”پناهندگان سوري” يك فريب بيشتر نبوده و خانم هومريش با يك برنامه حسابشده و براي توطئه عليه مجاهدين به آلباني سفر كرده است وي در روز اول اكتبر با شماري از مزدوران شناخته شده وزارت اطلاعات كه سابقه و جزئيات مزدوري آنها بارها منتشر شده است ديدار كرد. افرادي مانند احسان بيدي، حسن حيراني و منوچهر عبدي كه بخشي از سوابق آنها را در آدرسهاي زير مي توانيد ببينيد:
- 6. متعاقبا وي در بعد ازظهر روز 2 اكتبر كه بصورت مخفيانه از ضلع ديگري به محل اقامت حفاظت شده پناهندگان عضو مجاهدين نزديك شد كه توسط پرسنل حفاظت آلبانيايي به وي اخطار داده شد و او مجبور به ترك محل شد.
- 7. در 12 اكتبر 2018 نمايندگي شوراي ملي مقاومت در نامه اي به سردبيري مجله اشپيگل، آقاي اشفتن كلوسمان، خانم باربارا هانس و آقاي اولريش فيشتنر ”رفتار غير حرفه اي و سئوال برانگيز” خانم هموريش” كه مي تواند باعث سوء استفاده فاشيسم ديني حاكم بر ايران از اشپيگل بعنوان ابزاري عليه اپوزيسيون ايران به كار گرفته شود” در ميان گذاشت و با تشريح جزئيات و يادآوري مقاله 11 مي اشپيگل آنلاين از اين سردبيري خواست ” اجازه ندهيد بار ديگر اشپيگل به تريبوني براي رژيم ايران و مزدوران بدنام آن عليه مردم و مقاومت ايران قرار گيرد”.
البته طبق معمول ما هيچ پاسخي از امپراطوري پوشالي و پر از نخوت و تكبر اشپيگل جوابي نگرفتيم. اشپيگل فراموش كرده است دوران برده داري مدرن با سوء استفاده از بنر تقدس مطبوعات گذشته است. مقاومت ايران همان جنايات خميني تحت بنر اسلام و شيعه كه هزار بار از بنر اشپيگل نشينان قدرتمند تر بود با پرداخت سنگين ترين بها درهم دريدند.
- 8. روز 14 نوامبر معاون سردبير خارجي اشپيگل در نامه اي كه براي رفع تكليف براي آقاي دبيران نوشته بود نوشت ” همكار ما (خانم) لوئيزا هومريش از اوايل سپتامبر چندين بار تلاش كرده است تا به شما دسترسي پيدا كند – متاسفانه چندان موفقيتي نداشته است. از آنجا كه ما مقاله در مورد سازمان ”مجاهدين خلق” را اكنون ميخواهيم منتشر كنيم از شما بصورت مبرم تقاضا ميكنم به سئوالات زير تا سه شنبه 21 نوامبر ساعت12 پاسخ دهيد ”
آقاي سردبير براي درست كردن اين كلاه شرعي آنقدر عجله داشته كه تقويمش را هم نگاه نكرده كه ببيند سه شنبه 20 نوامبر است و نه 21 نوامبر. در اين نامه انبوهي اتهامات عليه مجاهدين در قالب 10 سئوال مطرح كرده بود كه حتي وزارت اطلاعات و رسانه هاي انها از طرح آن شرم مي كنند. در اولين سئوال مي نويسد ”بنا به تحقيقات ما (مجاهدين خلق) در آلباني اجازه ندارند از تلفن دستي، ساعت و يا تقويم استفاده كنند”. بنظر مي رسد تقويم آقاي معاون سردبير را هم مجاهدين به زور از او گرفته اند كه تاريخها را اشتباه كرده است.
- 9. در همان روز 14 نوامبر نمايندگي شوراي ملي مقاومت در آلمان به معاون سردبير پاسخ داد” من نامه امروز شما را دريافت كردم و در حال تهيه جواب هستم و وقتي آماده شد برايتان ميفرستم. سپس من ميخواهم از شخص خود شما براي بازديد از محل اقامت پناهندگان ايراني در آلباني دعوت كنم. اما عجالتاً ميخواهم توجه شما را به موارد زير جلب كنم و براي توضيح هر يك از اين موارد همراه با اسناد و مدارك افزوده در دسترس شما هستم”و با ضميمه كردن 13 سند متقن كه جواب همه مزخرفات مقاله 16 فوريه اشپيگل در آن موجود است نوشت” من تأكيد ميكنم در صورت بي طرفي ژورناليستي به دور از سوءنيت و طرح و برنامه هاي ديكتاتوري ديني حاكم بر ايران ، من هيچ مانعي نمي بينم كه شما به محل اقامت پناهندگان ايراني در آلباني برويد و از همه جا بازديد كنيد و با هر كس كه ميخواهيد صحبت كنيد تا حقايق بطور دست اول برايتان روشن شود. تنها مرز سرخ براي ما وزارت اطلاعات رژيم ايران و نيروي تروريستي قدس و اقدامات جاسوسي و تروريستي آنهاست”.
- 10. متعاقبا نمايندگي شورا در 18 نوامبر 2018 در نامه اي 6600 كلمه اي با انبوهي ضمائم و آدرسهاي دقيق به 10 سئوال اشپيگل كه بوي گند انگيزسيون قرون وسطي آن محيط زيست را آلوده كرده بود پاسخ داد. در اين نامه بار ديگر نمايندگي شورا از او دعوت ميكند كه از محل اقامت پناهندگان عضو مجاهدين در آلباني ديدن كند و مي نويسد ” واقعاً تعجب آور است كه اشپيگل چگونه به چنين دروغهايي كه نه با منطق و نه با عقل و نه با شرايط مشخص و ساختار انساني مجاهدين سنخيت ندارد اعتبار مي دهد. اينها دروغهاي ملايان و مزدوران افشا شده آنهاست. همانطور كه 14 نوامبر به شما نوشتم مي توانيد شخصاً به محل اقامت پناهندگان عضو مجاهدين برويد و از نزديك با آنها صحبت كنيد تا ببينيد چه اندازه رژيم موفق شده است اشپيگل را با اين قبيل سؤالات در دام ببرد”
- 11. اگر فاشيسم ديني حاكم بر ايران روح رولوتيوس را بر اشپيگل حاكم نكرده بود سه ماه( 14 نوامبر2018 تا 16 فوريه2019) فرصت زيادي بود تا نمايندگان امپراطور قدم رنجه ميكردند و به محل اقامت مجاهدين در آلباني ميرفتند. اما آنها ترجيح داده اند خميني گونه بنويسند كه مجاهدين ” سه بار در هفته بسیاری از آنها تمرين ميكنند كه گلوها را با چاقو از هم بدرند، دستها را بشكنند، چشم ها را با انگشت از حدقه در بياورند و دهانها را پاره كنند”. مفتيان هامبورگ نشين حتما مي دانند كه اين كلمات فتواي ترور و اعدام و شكنجه مجاهدين است، اما بنظر ميرسد نميدانند كه آن دوران گذشت كه اين اصل اعتبار داشت: ”دروغ هر چه بزرگتر باشد مردم بيشتر باور ميكنند!”
- 12. در 19 نوامبر آقاي ماتيو فون روهر براي آقاي دبيران نوشت ” بهترين تشكر بخاطر نامه تان و بخاطر پاسخ هايتان. ما آنها را در گزارشمان در نظر خواهيم گرفت”. اين جوابيه جوابهاي ما را در آدرس زير[2] درسايت كميسيون خارجه شوراي ملي مقاومت به زبان آلماني مي توانيد ببينيد و قضاوت كنيد كه اشپيگل تا چه اندازه اين جواب ما را در نظرگرفته است. عليرغم اين پاسخ با جزييات، مقاله مي نويسد ” بعد از يك ايميل چالشي حاوي اتهامات جداشدگان سخنگوي شوراي ملي مقاومت در آلمان پاسخ داد و عملا همه چيز را تكذيب كرد”. براستي كه وقتي پاي غرض ورزي هاي كثيف سياسي و منافع حقير اقتصادي در ميان است، وقاحت با قدرت غير قابل تصوري جاي شرم را ميگيرد.
- 13. در 24 نوامبر همانروزي كه اشپيگل بايد مقاله خودرا منتشر ميكرد و بابت آن به ما ضرب الاجل داده بود معلوم شد كه اشپيگل مطالبش را با وزارت اطلاعات ملايان به اشتراك مي گذارد. در حاليكه اشپيگل مقاله را منتشر نكرده بود انجمن نجات يك شعبه شناخته شده وزارت اطلاعات مصاحبه غلامرضا شكري با اشپيگل را به زبان فارسي منتشر كرد. غلامرضا شكري همان كسي است كه در مقاله 16 فوريه اشپيگل مدعي شده است مجاهدين او را 24 سال پيش زنداني وشكنجه كرده اند.
- 14. مقاله براي اينكه اين تناقض بزرگ را ماستمالي كند كه چرا شكري 24 سال بعد از شكنجه شدن توسط مجاهدين همچنان در اين سازمان مانده است، مينويسد در اين دوران تحت مغزشويي قرار داشته است. اين در حاليست كه حداقل از سال 2003 تا 2016 شكري مانند همه ساكنان كمپهاي اشرف و ليبرتي دهها بار بطور خصوصي بدون حضور هيچ يك از مجاهدين با افسران آمريكايي، نمايندگان كميسارياي عالي پناهندگان، نمايندگان صليب سرخ بين المللي ديدار كرده است و به سادگي مي توانست به آنها بگويد مي خواهد كمپ را ترك كند همچنان كه شمار ديگري اين كار را كردند و او بخوبي از اين امر مطلع بود. اما حالا كه نامبرده به استخدام وزارت اطلاعات درآمده است يادش آمده كه 24 سال پيش شكنجه شده است. متن مصاحبه مندرج در سايت وزارت اطلاعات به روشني توسط خبرنگار اشپيگل تنظيم شده است و مقاله 16 فوريه 2019 بخشي از همان مطالب را درج كرده است. جالب است كه اين مزدور در مصاحبه با اشپيگل تصريح ميكند كه ” به منظور درخواست بازگشت به وطنم به سفارت ایران مراجعه کردم ” اما اشپيگل 16 فوريه از ترس آبروريزي اين جمله را درج نكرده است.
- 15. نمايندگي شورا با حسن نيتي كه بعدا معلوم شد در مقابل يك بنگاه مدرن دروغپردازي هيچ جايي ندارد اين مصاحبه را ترجمه و براي معاون سردبير فرستاد و نوشت” من ميخواهم شما را مطلع كنم كه امروز سايت «انجمن نجات» كه بخشي از وزارت اطلاعات رژيم ايران است به نقل از «انجمن نجات مركز كرمانشاه» (يك استان در غرب ايران) مطلبي تحت عنوان «مصاحبه روزنامه آلماني اشپيگل با غلامرضا شكري» براي شيطان سازي از PMOI درج كرده است. در حاليكه اشپيگل چنين مصاحبه اي منتشر نكرده اين يك سوءاستفاده آشكار از نام اشپيگل است” و افزود” اين فرد كه در خدمت وزارت اطلاعات رژيم ايران است قبلاً در 26 آوريل 2017 توسط مقاومت ايران افشا شده بود و ميتوانيد در URL زير ببينيد و جداگانه هم برايتان ضميمه ميكنم
دراين نامه ضمن بيان جزئيات و مدارك بيشتر آمده بود” فكر ميكنم اذعان غلامرضا شكري به مراجعه اش به سفارت رژيم در آلباني براي بازگشت به ايران در مصاحبه اي كه به اشپيگل نسبت داده است جاي ترديد باقي نميگذارد. شركت در كمپين دروغ و افترا عليه PMOI بخشي از معامله براي بازگشت به ايران بوده است.”
- 16. نمايندگي شورا در 25 نوامبر در ايميل ديگري به معاون سردبير نوشت” من در ادامه نامه ام در 24 نوامبر به اطلاعتان ميرسانم كه سايتهاي شناخته شده وزارت اطلاعات رژيم ايران از جمله ياران ايران ، آوا و اينترلينك با تزوير آشكار«به نقل از اشپيگل» مصاحبه غلامرضا شكري عليه PMOI را منتشر كردند و در آدرسهاي زيرين ميتوانيد ببينيد”
http://aawa-association.com/index.php/sport/sport-news/football/5421-2018-11-24-10-14-49
- 17. اشپيگل آنلاين در تاريخ 23 ژانويه نيز بار ديگر به انجام وظيفه پرداخت و با سوء استفاده از يك دعواي سياسي در اسپانيا فرصت را براي تاخت و تاز عليه مجاهدين مغتنم شمرد و مجاهدين را ”سكت” و ”شخصيت پرست” توصيف كرد كه ”در ايران از پشتوانه كمي برخوردار است” و بخاطر حضور در عراق” ايرانيها نه فراموش كرده اند و نه مي بخشند”.
- 18. روز اول فوريه نمايندگي شورا در نامه اي ضمن پاسخ به اين اكاذيب نوشت ” چيزي كه مردم ايران نه فراموش ميكنند و نه مي بخشند، جنايات جنگي و جنايات اين رژيم عليه بشريت مانند قتل عام زندانيان سياسي كه يادآور كوره هاي آدم سوزي هيتلر است. اما مقاله ترجيح ميدهد آنها را ”فراموش” و بر فاشيستهاي حاكم ”ببخشد”. نوازش كردن ملايان از حساب مردم ايران و رنج و خون صدها هزار زنداني سياسي شكنجه شده و اعدام شده حقيقتا نفرت برانگيز است.
اگر مناسبات مقاومت ايران عميقا دمكراتيك نبود هرگز نمي توانست در قبال سركوب وحشيانه و تروريسم و زد وبند بسياري از قدرتهاي غربي با فاشيسم ديني و برچسب تروريستي مقاومت كند، تكرار اتهامات سخيفي مانند كيش شخصيت و اقتدارگرايي و مناسبات غير دمكراتيك وفرقه اي، چرخ سرنگوني فاشيسم ديني كه با پيشتازي مجاهدين براه افتاده را متوقف نميكند. روندي كه در ايران براي سرنگوني ملايان شروع شده غير قابل بازگشت است”.
نمايندگي شوراي ملي مقاومت، بارديگر وجدانهاي آزاد را به داوري در باره اين نقض شديد بي طرفي و آزادي مطبوعات فرا ميخواند. سكوت در برابر اين انگيزيسون قرون وسطايي، خدمت به فاشيسم ديني حاكم بر ايران است كه تا كنون 120 هزار تن از آزاديخواهان را اعدام كرده است
نمايندگي شوراي ملي مقاومت ايران- آلمان
29 بهمن1397(18 فوريه 2019)
[1] https://www.ncr-iran.org/de/
[2] https://www.ncr-iran.org/de/news/10267-vergeltung-fuer-den-erfolg-des-iranischen-widerstandes-in-warschau-wiederholung-von-relotius-im-spiegel-diesmal-durch-das-geheimdienstministerium-der-mullahs