نعمت فیروزی
رسانه بیبیسی از زمان تأسیس خود در ۱۹۲۲ میلادی، هرگز یک رسانه بیطرف نبوده است. این رسانه در طول قرن گذشته، همواره بلندگوی رسمی سیاست های کلان بریتانیا وابزار پیشبرد منافع ژئوپلتیک استعمار کهن در جهان بوده است. در تاریخ معاصر ایران، نقش بیبیسی در حمایت از کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت دکتر محمد مصدق، سندی انکارناپذیر برماهیت استعماری و ضد دمکراتیک آن است.
همه با این جمله کد رمز کودتا آشنا هستیم. «اینجا لندن است واکنون ساعت “دقیقاً” ۱۲ نیمهشب است.» جمله ای که در پس آن تاریخی از رنج و سرکوب را برای مردم ایران به ارمغان آورد و هنوز هم ادامه دارد.منظور از این یادآوری، بازخوانی مجدد تاریخی نیست، که فرصتی دیگر می طلبد. هدف این است که فراموش نکنیم با چه موجودیتی و با چه ماهیتی طرف هستیم. مردم ایران البته بی جهت مدال آیت الله را بر گردنش نیاویخته اند! رسانه بی هیچ شرم وحیایی که چانه به چانه آخوندها دروغ میگوید، در بزنگاههایی که رژیم به دلایل مختلف در نقطه حضیض قرار دارد به امداد رژیم میشتابد و سعی میکند به شیوههای مختلف، رژیم را از گوشه رینگ خارج کند، یا فلش را به جانب دیگری و عمدتاً مقاومت و مجاهدین برگرداند. این سمت گیری و دروغپردازی سیستماتیک، نه اشتباه تحلیلی، که بخشی از «سیاست مماشات» است.
هاناآرنت هشدار می دهد: «دروغ سیاسی وقتی که قدرت، رسانه را در اختیار میگیرد خطرناکتر میشود، زیرا به جای حقیقت، واقعیتی ساختگی را جا می اندازد.» در طول حاکمیت آخوندی، بیبیسی همیشه خط زرد حمایت و جانبداری از ملاها را در اخبار و تحلیلی هایش برجسته کرده است. به موارد زیر توجه کنید:
-در روز مرگ خمینی، او را «آیتالله صلح وعرفان» نامید؟
-در کوران قیام ۹۸، وقتی جوانان ایران به گلوله بسته میشدند، صحبت از «خشونت دوطرفه» می کرد؟
– در دوران قیام ۱۴۰۱نیز با یر به یر کردن و یکی دانستن جنایت گله پاسداران و بسیجیان رژیم، و دفاع مشروع جوانان در کف خیابان آن هم بادست خالی، عملا حق را به ولی فقیه مفلوک نظام میداد تا روضه “اشداء وعلی الاشرار” بخواند و سگان هار امنیتش را به جان قیام آفریَنان بیندازد.
-در ژانویه ۲۰۲۰، پس از سرنگونی عمدی هواپیمای اکراینی توسط سپاه پاسداران، بیبیسی فارسی آن حادثه را رو در روی خانواده های قربانیان، هم چانه تلویزیون رژیم، “اشتباه” توصیف کرد. (رعنا رحیم پور)
– ترورهای خارج از کشور را حق رژیم تلقی کرد!: «سازمانهای امنیتی در تمام جهان «علیهالسلام» نیستند و چرا جمهوری اسلامی نباید مخالفان سیاسی خود را به قتل برساند؟»( فرناز قاضی زاده)
– داشتن سلاح اتمی را برای رژیم بازدارنده می دانست: «داشتن سلاح هستهای هر خوب و بدی داشته باشه یک عامل بازدارنده نظامی است و کسی به دارنده چنین سلاحی حمله نمیکنه». (سیاوش اردلان)
حالا پر واضح است که موج گسترده حمایت بین المللی از مقاومت سازمانیافته مردم ایران، هر رسانه دوست ملاها را خشمگین می کند. وقتی مقاومت اینچنین صحنه به صحنه، افتخارآفرینی میکند و دیپلماسی انقلابیاش پرچم غرور ملی را بر فراز مجامع بینالمللی برافراشته، وقتی این دیپلماسی هوشمندانه راه را برای مقاومت آتشین نبرد کانونهای شورشی در درون مرزها هموار و مشروع میسازد، وقتی ۵۶۰ نمایندهٔ دو مجلس انگلستان از طیفهای مختلف سیاسی سپاه پاسداران را سزاوار لیستگذاری تروریستی میدانند، و از طرح ده مادهای مقاومت ایران به رهبری مریم رجوی حمایت میکنند، این یعنی راه رفتن روی سلسله اعصاب رژیم. باید حق داد که بی بی سی دردش بیاید. و صدایش دربیاید و احساس تکلیف کند! و به “جهاد تبیین” بپردازد تا به مخاطبین بفهماند که: «مجاهدین بدتر از رژیماند!» چرا؟ زیرا سرعت تحولات و سرعت پیشروی مقاومت در وانفسای شکست بازیافت سلطنت، حقیقتا آنها را به وحشت انداخته است. لذا از عمق فلاکت احساس تکلیف می کند که به یاری آن بشتابد و با به صحنه آوردن “عره و عوره و شمسی کوره” از دنبالچه های شاهی و شیخی خارجه نشین، تحت عناوین مختلف تحلیل گر و کارشناس، مانع تاثیر پیشروی مقاومت شود.
فضاحتهای جریانواری که در بالا آمد، یک نمونهاش برای بیآبرو کردن یک رسانه کافی است، به بیبیسی که میرسد عکس میشود؛ یعنی اگر جایی را پیدا کنیم چنین فضاحتهایی در کار نباشد، باید به بیبیسی بودنش شک کرد. اما این پرسش بنیادین را در ذهن مطرح می سازد که چرا بیبیسی چنین آشکار خود را در معرض بیاعتباری قرار میدهد؟ پاسخ روشن است: هراس از یک آلترناتیو مستقل، مردمی، سازمانیافته و انقلابی. حکمران فخیمه بازمانده از امپراتوری استعمار کهنه از شنیدن شعار استقلال بدنش کهیر می زند! برای همین خودش را به آب و آتش می زند با هرکس که دم دستش رسید به رژیم امداد رسانی کند. مهم نیست طرف کیست و چه وزن سیاسی دارد؟ و چه در چنته دارد، مهم قار قار گفته های وزارت اطلاعات است.
اگر دقت کرده باشید برنامه اخیر بیبیسی، با ادبیاتی شگفتآور شبیه به بیانیههای وزارت اطلاعات رژیم، مجاهدین را «تروریست» و «منفور» معرفی میکند. و چهرههایی چون شهران طبری و امید شمس، مهره های شرایط درماندگی استعمار و ارتجاع، مأموریت می یابند این خط خبری را پیش ببرند. آنها در وقاحتی آشکار، مبارزین علیه استبداد دینی را بدتر از خود نظام توصیف میکنند، و علناً اذعان دارند که “همین رژیم از مجاهدین بهتر است”!
ملتی که چهل سال با سرکوب، فقر، فساد و دروغ زیسته، و اکنون در میانه میدان ایستاده، دیگر با تحریفها و پروپاگاندای یک رسانه خارجی، از مسیر خود منحرف نخواهد شد. اگر امروز بیبیسی فارسی اینچنین عریان به دروغپردازی متوسل میشود، نشان آن است که مقاومت، قویتر از همیشه، به حقیقتی بیانکار بدل شده است که از همه جا راهش را باز می کند.مارکتوایننویسندهانگلیسیگفت:« آنکه حقیقت را با رسانه خفه میکند، باید بداند حقیقت مثل آب، از هر ترک دیوار راهش را باز میکند.»
برای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت، افتخار بزرگی است که مورد هجوم همزمان بقایای سلطنت، رسانههای استعماری، و ماشین سرکوب آخوندی قرار گیرد. این فشارها، بیش از آنکه نشانه ضعف باشد، نشان از گرده داری و سترگی آن است و مهر تأییدی است بر درستی مسیر و عمق تأثیرگذاری اش.
عصر تاثیر گذاری یگانه مرجع روایت رسمی امپراطوری (بی بی سی) ، با گسترش و تکثیر وسایل ارتباط جمعی نیمه جان شد و با پیدایش اینترنت و صنعت دیجیتال به گور رفت، حالا دیگر مردم ایران خود داوران نهایی خواهند بود؛ و با “هر گوشی یک رسانه” راه را به سوی آزادی، نه از میان خاکستر سلطنت، بلکه از دل آتش مقاومت خواهند گشود.
امروز بیبیسی نه جام جهان نما و آینه ، که تبدیل به نقاب شده است؛ نقاب مشروعیتبخشی به همان فاشیسم دینی که جوانان ما را به خاک میکشد. ما اما این نقاب را کنار میزنیم. و با صدای بلند میگوییم:
اینجا لندن است؛ و این ، صدای فاشیسم دینی از لندن است.
اینجا لندن است، اما از درون ساختمان پر زرقوبرق بیبیسی، اکنون پژواک دیگری میپیچد؛ پژواک خون آلود دستگاه تبلیغات ولایت فقیه، با عطر گندیدهای از نفت و خون. اینجا صدای «فاشیسم دینی» را با لهجهٔ آکسفوردی مخابره میکنند.
برغم همه خون دل خوردن ها، اما ما را باکی نیست. تاریخ، نوار صوتی بیبیسی را در بایگانی خود ذخیره می کند. فردا، وقتی در دادگاههای مردمی، حساب «فاشیسم دینی» را برسند، افکار عمومی همان مردم لندن نیز، حساب از دستگاه فارسی زبان قارقارک لندن هم خواهند کشید . ازنظر آنها همیشه باید نیمهشب باشد تا تاریکی “دقیقا”سایه افکند و شرایط، مناسب شب “کودتا” باشد . ولی مردم ایران با مقاومتشان وکانون هایش، طلوع سپیده دمی را رقم میزنند که بساط شبپرستان شیخی را به شاهی ضمیمه می کنند.