انتظارها این بود که دولت تدبیر و امید این «ره ترکستان» را نپیماید و با رفتاری بر پایه اندیشه و علم سیاست به کشورداری بپردازد و از رفتارهای مخرب و کاریکاتورگونه بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۹۲ درسهای لازم را بگیرد.
متاسفانه گویا این اتفاق نیفتاده و دولت حسن روحانی نیز مشکل را نه ساختاری که در افراد میبیند و گمان میکند که با تغییر وزیر، مشکلات حوزه تحت امر او مرتفع میشود، اما تجربه ثابت کرد که چنین نیست و مشکلات ساختاری ناشی از ناکارآمدی با جابهجایی و جایگزینی وزرا نهتنها رفع نمیشود بلکه ممکن است تشدید شود.
اگر رئیس دفتر محترم ریاستجمهوری ناراحت نمیشوند و باز مانند همیشه مطبوعات و رسانهها را مقصر قلمداد نمیکنند، باید گفت که این دیکته بارها و بارها نوشته شده و نمره تجدیدی گرفته و تنها نتیجه آن رفوزه شدن است که گمان نمیرود این مردودی دیگر بر گردن اصحاب رسانه باشد.
روحانی دیروز در مجلس و در بخشی از سخنانش گفت: «آنها که میگویند ابر تورم داریم یا دروغ میگویند یا اقتصاد ایران را نمیفهمند». باید از آقای روحانی پرسید که شرایط امروز کشور اگر «ابر تورم» نیست پس چیست و اگر چیز دیگری است، آن را برای مردم تحلیل کنند و اسم دیگری بر شرایط اقتصادی جاری کشور بگذارند که ما هم همان صدایش کنیم.
اگر فرض را هم بر این بگذاریم که شرایط در حالت ابرتورم نیست، دیگر نمیتوان باور کرد که شرایط موجود برای اکثریت جامعه و بهویژه دستمزدبگیران سخت نیست و آیا این سختی و رفع آن با جابهجاییهای مکرر وزیران امکانپذیر است؟
دلیل تلاش روحانی برای حل مساله هستهای این بود که دریافت باید مشکلات دولت- حکومت را در حوزه دیپلماسی با جهان برطرف کند. این چالش هنوز هم پابرجاست و اوضاع داخلی کشور زمانی حل خواهد شد که مشکلات با جامعه جهانی حل و فصل شود و این اولویت سیاست خارجی و امنیت ملی کشور است.
پس بهتر است که رئیس جمهور در فاصله دو سال و اندی تا خرداد ۱۴۰۰ تلاش خود را صرف حل مشکلات بیرونی کشور کند چرا که مشکلات درونی ایران با مشکلات خارجی پیوند مستقیم دارد و با استیضاح و برکناری این وزیر و آن وزیر حل نخواهد شد. تابناک