افسانه اسکویی
صحنه های شروع سقوط رژیم دراین روزها چنان پرشتاب پیش می رود که باید برای رسیدن به اخبار این تحولات وقت کافی وچندین گوش وچشم دیگرهم داشت.
همنوایی شاه وشیخ درکودتاهای ۱۲۹۹ ،۱۳۳۲، ۱۳۵۷ بدون دنیای مجازی برای استعمارراحت وبی هزینه پیش می رفت .
این روزها موضوع تجزیه ایران به عنوان یک مطلب بسیارجنجالی توسط تیم استعمار،استبداد و ارتجاع ” اپوزیسیون نما” مطرح می شود.جای سوال دارد که آیا ”تمامیت ارضی” توسط شاه و شیخ مطرح کنندگان درحقیقت نوعی کلاه گذاشتن بر سرمردم ایران نبوده ونیست، واقعا روشن نیست که شخص رضاشاه وپسرش محمدرضا پهلوی به دستوراربابانشان چه قسمت هایی را ازایران جدا کرده بودند ؟
دست نشاندگی رضا قزاق درکودتای ۱۲۹۹ وبه تخت سلطنت نشستن اودرکنار آخوندهای زمانش و نماینده استعمارژنرال ادموند آیرون ساید بر کسی پنهان نیست.
ازجمله مناطقی که پهلوی اول ،بدون جنگ وخونریزی به موجب امضای پیمان ننگین سعد آباد در۷ تیر ۱۳۱۶حراج کرد وبرای همیشه ازایران جدا شد :
۸۰۰ کیلومترمربع اراضی مرغوب کوه آرارات به ترکیه،
۳هزار کیلومترمربع دشت ناامید به افغانستان ۱۳۱۷
و نهایتآ اروند رود را به عراق داد!
جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی و اعطای آن به روسیه که امروز جزو قلمرو ترکمنستان محسوب میشود نیزبه همین قراربود.
وبدنبال آن جدایی مناطق «بولاغباشی»، «جوزر»، «قوریگل» ایران توسط ترکیه
جدایی روستاهای «سیرو» و «سرتیک» و برخی مراتع متعلق به کردهای «جیکانلو»ایران
رضا شاه تنها مجری سیاستهای دولت انگلیس بود که او را به قدرت رسانده بود، و این خدمات برای سرعت بخشیدن به کاراستعمارگری انگلیسها بود.
اگرجدایی بحرین ازسرزمین مادری اش ایران توسط محمدرضاپهلوی آیا خیانت به حاکمیت ارضی وملی ایران به حساب نمی آید پس چیست؟
رژیم خمینی با تصمیم آمریکا ،انگلیس،فرانسه و آلمان غربی در گوآدولوپ ، بعنوان ولیعهد واقعی شاه، جایگزین نظام پهلوی شد که درخوش خدمتی به آنها نفت وگازومعادن کشوررابه حراج گذاشت، خاک رابه امارات فروخت ، آب را به عراق ، دریای خزررا به روسیه ، خلیج فارس به چین ، بندرچابهار را نیزبه هند واگذارکرد.
آیا جداکردن قسمتی هایی ازایران توسط وطن فروشهایی مانند شاه وشیخ به عنوان مزدوران اجنبی نامش تجزیه نیست؟ پس چرابه خاندان پهلوی ایرانساز!!!!گفته می شود؟
آیا نسبت تجزیه طلبی به اقوام کوردوبلوچ و…دادن تنها وفقط وفقط بهانه ای برای سرکوب مردم این اقوام توسط رضا خان و پسرش و خمینی و خامنه ای نبوده ونیست؟
قرارداد تقسیم آب هیرمند، به عنوان یک واقعه تاریخی، این اولین گام خیانتی است که درزمان رضاشاه و تحت مدیریت انگلیسیها برداشته شد ودومین گام آن در دوران محمد رضا شاه اما این بار تحت حکمیت آمریکاییها انجام شد.
اینک سالهاست بر اثرهمان خیانت پدر و پسر دربخشش این قسمت از خاک ایران به افغانستان که سرچشمههای رود هیرمند نیز در آن قرار دارد، علاوه بر خشکیدن رود هیرمند و ایجاد شدید پدیده ریزگردها و آلودگی محیط زیست، خشکسالی و از بین رفتن دامها و مزارع مردم آن خطه نیز موجب فقر مضاعف و آوارگی و کوچ اجباریشان شده است و همچنان مسئله حقابه هیرمند، موضوع اختلاف دیرین و ۹۰ ساله ایران و افغانستان پا برجاست.
چرا که هویت ملی فقط درپرچم وفرهنگ وزبان مشترک وسرود وشهروند بودن دریک سرزمین مشترک خلاصه نمی شود.
آیا ”تمامیت ارضی” کشورکه دقییقا توسط دیکتاتوری شاه وشیخ مزدوران استعماری به غارت داده شده را می توان با یک سرود ملی مشترک فراموش کرد؟
آیا رژیم ضداسلامی و ضد ایران وایرانی و ضد انسانی را با نواختن سرود ای ایران ای مرز پر گوهردرونزوئلا دراستقبال ابراهیم رئیسی ازدژخیمان قتل عام ۶۷ را می توان مطهرکرد؟
واین داستان سردراز دارد…
بله، هرگز حکومت های دیکتاتوری که در آن مقامی مادامالعمر، موروثی و غیرمنتخب وجود دارد که بر سرنوشت مردم حاکمیت دارند نه می خواهند و نه می توانند مدافع منافع مردم وحفظ تمامیت ارضی این سرزمین باشند.
سلطنت یکی از قدیمیترین اشکال دیکتاتوری است. همچنین ولایت فقیه، یا انواعی از رئیس جمهور دائم (مانند بشاراسد درسوریه وخامنه ای درایران ) همگی از انواع حکومتهای دیکتاتوری هستند اما این آخری نوع مذهبی اش را هم برپیشانی اش دارد.
پس شعاری که فرزندان آزادیخواه ایران زمین درخیابانها فریاد می زنند ”مرگ برستمگرچه شاه باشه چه رهبر” ریشه در ۱۲۰ سال تاریخ مبارزاتی مردم ایران برای آزادی واستقلال ایران زمین داشته و همچنان هم تا سرنگونی این رژیم دارد .