گزارشی از توماس اردبرینک در روزنامه نیویورک تایمز به نقل از صدای امریکا
مریم سید امامی دو هفته ای بود از همسرش کاووس سید امامی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست، پس از دستگیری و اتهام جاسوسی خبری نداشت. حال از او خواسته شده بود به دفتر دادستان تهران بیاید تا سرانجام بتواند همسرش را ببیند.
مریم سید امامی حس کرده بود یک جای ماجرا ایراد دارد. او به جای ملاقات با همسرش در اتاقی که یک دادستان و چهار مامور اطلاعاتی سپاه پاسداران حضور داشتند ساعت ها مورد بازجویی قرار گرفت. به او گفتند همکاری می کنی یا تو هم سر از زندان در می آوری.
مریم سید امامی می گوید مامورها درباره دوستان او و همسرش و مهمانی هایی که در آن شرکت کرده بودند، می پرسیدند. به او عکس های خانوادگی نشان می دادند و می خواستند بدانند افراد در عکس ها چه کسانی اند و او چه فعالیت های محیط زیستی داشته است. مریم سید امامی با یادآوری آن چه به رامین و مهران، پسرانش، گفته بود به خاطر می آورد که جایی از او پرسیده بودند که آیا او جاسوس بود؟
وقتی سرانجام سوالات ماموران به پایان می رسد، به او اطلاع داده شد می تواند همسرش را ببیند. فقط یک مشکل وجود داشت: او مرده بود و به گفته مقامات زندان در سلولش در زندان خودکشی کرده بود.
رامین ۳۶ ساله که در ایران خواننده ای شناخته شده است در مصاحبه ای طولانی گفت: «باید برای او مجسمه می ساختند نه این که بگذارند در زندان بمیرد.»
رامین و مهران ۳۴ ساله می گویند تصمیم گرفته اند بی اعتنا به هشدارهای بازجویان در این باره صحبت کنند تا با افزایش فشار بر مقامات علت مرگ مشکوک پدرشان و دیگر زندانیان روشن شود.
مهران که تمام اتهامات جاسوسی علیه پدرش را تکذیب می کند، می گوید: «ما خواهان تحقیقاتی شفاف هستیم.»