ــ آغاز سال نو و فرا رسیدن بهار را به همه ی ایرانیان دلبسته و سرسپرده ی ” آزادی” شادباش می گویم!
ــ شادباش ویژه ام به ایرانیان آزادیخواهی که برای رهاندن میهنشان از ستم سامانه ی بی سامان آخوندی(جمهوری اسلامی) می کوشند.
ــ ویژه ترین شادباشم برای ایرانیان آزادیخواهی که در پیکار با ستمکاران چیره بر ایران همهی هستی شان را پیشکش کرده اند!
ــ در سالی که گذشت، من برای آزادی ایران، پیکار که جای خود دارد، چنان که باید و شاید نکوشیدم. جا دارد از ” آزادی” و از ” ایران ” از ژرفای جانم پوزش بخواهم!
ــ در سالی که گذشت، من بخشی از توانم را برای خودخواهی های گولانه ام سوزاندم! شماری را دلآزرده کردم، شماری را به خشم آوردم، شماری را سرزنش کردم بی آنکه بدانم چرا به جایی رسیده و کاری کرده اند که درخور سرزنش است!دربارهی رویدادهای گوناگون و کردهی دیگران، گزاره هایی پیش کشیدم و بَرساختم که بخشی از آنها از درستی همه سویه برخوردار نبودند!
ــ برای همه ی اینها، جدا از اینکه خودم یا دیگران چه اندازه ناروایی و کوتاهی داشته ایم، از همه ی کسانی که از من دلخور، و از آن دردناک تر و اندوهبارتر، دلچرکین شده اند، پوزش می خواهم! با این امید که پوزش فروتنانه ام را بپذیرند!
ــ در سالی که گذشت، زندگی من یکسره در نادرستی و کجرَوی و کمکاری و کوتاهی در انجام کارها سپری نشد. در این سال کارهایی کرده ام که بخشی از شرمساری هایم را میزدایند و من برای انجامشان گردنم را راست و سرم را بالا می گیرم! برای این بخش از زندگی ام به خودم شادباش می گویم!
ــ امسال را آغاز سدهی پانزدهم خورشیدی می نامند. گرچه برای من ایرانی اگر بخواهم از سامانه ی سراسری هخامنشی بشمارم، اکنون در سده ی بیست و ششم هستیم. هرچند می دانیم که سامانه های دیرینتری هم در میهنمان داشته ایم.
ــ فراز و فرود اینهمه سال را از آن خود می دانم و کارکرد نیک نیاکانم را می ستایم و بر نادرستی هایشان از روی خودپسندی و خویش بزرگ پنداری، مهر درستی نمی زنم.
ــ در این میان آرزو می کنم، سالنامه ام را یکسره ایرانی ببینم و آغازش را به پیش از دوهزار و ششسد سال بنشانم!
نوروزتان پیروز
به امید آزادی و آبادی ایرانزمین و بهی و فرّهی مردماش!
جمشید پیمان، پنجشنبه، 28 ـ 12 ـ 1399