یک پناهجوی ایرانی به نام ناصر بیات، پس از ۳۳ سال انتظار، خبر ردی وضعیت پناهدگیاش را از ادارهی مهاچرت کانادا دریافت کرد. او پس از دریافت این خبر با زدن رگ دست خود، اقدام به خودکشی کرد که پس از انتقال به بیمارستان کلمبیا نیووست منتستر، از خطر مرگ نجات یافت. این دومین مورد از خودکشی ایرانیان متقاضای پناهندگی در ونکوور است که طی کمتر از ۶ ماه، صورت گرفتهاست. در ماه دسامبر سال ۲۰۱۲ یک پناهجوی ایرانی دیگر به نام حسین بلوجی با پرتاب خود به زیر ریل قطار در ایستگاه کامرشیال ونکوور، جان خود را از دست میدهد.
شنیدهها حاکی از این است که ناصر بیات روز بعد در بیمارستان دیده نمیشود و بر اساس شواهد، احتمال دارد که از بیمارستان به زندان اداره مهاجرت برده شده باشد تا حکم اخراج او به ایران اجرا شود. خانم مژده شهریاری که اخیراً وکالت او را پذیرفته است، بهدلیل محرمانهبودن پروندهی موکل خود، اطلاعاتی در اختیار شهروند بیسی قرار نداد و تنها این خبر را تائید کرد. بر اساس شنیدهها، ناصر بیات یکی از اعضای قدیمی کنفدراسیون دانشجویی خارج از کشور بود که از سال ۱۹۸۰ در خارج از ایران به سر میبرد ولی در تمام این مدت، نتوانست پناهندگی بگیرد.
او یکبار در سال ۱۹۹۰ به ایران بازمیگردد و دستگیر میشود. بیات پس از بازجویی و شکنجه در ایران و احضارهای متعدد، سرانجام پس از ۲ سال موفق میشود تا از ایران فرار کند و تا سال ۲۰۰۱ در کشورهای اروپایی به سر میبرد.
او در حالی در سال ۲۰۰۱ وارد کانادا میشود که از اختلال روانی رنج میبردهاست. وی مدتی نیز در اتریش به دلیل بیماری PTSD بستری بود و پروندهی وی به عنوان بیمار دارای اختلال روانی ثبت میشود.
وی در دادگاه اول در کانادا دچار تزلزل روانی میشود و نه وکیل و نه قاضی دادگاه بیماری او را متوجه نمیشوند. در نتیجه در در دادگاه دچار اضطراب شدید میشود و نمیتواند گذشتهاش را درست توضیح بدهد. در حالیکه این نوع افراد میتوانند فرد دیگری را با خود به دادگاه ببرنند تا به جای او حرف بزند. در نتیجه در دادگاه اولیه مردود میشود.
ناصر بیات در سال ۲۰۰۲ با یک خانم کانادایی ازدواج میکند و از طریق او به عنوان همسر تقاضای اقامت میکند. وکیل او که در سال ۲۰۰۴ برای او تقاضای اقامت میکند، جوابی به او داده نمیشود. در همان سال همزمان براساس دلایل بشردوستانه اقدام میکند. در سال ۲۰۰۷ صاحب فرزند میشود و فرزند دخترش عقب مانده است. در سال ۲۰۰۹ تقاضای همسرش مبنی بر اقامت وی در کانادا، رد میشود. او اکنون دارای همسر و فرزند دختر ۶ ساله است ولی دختر او هنوز مثل کودک ۶ ماهه نیاز به دریافت غذا دارد و نمیتواند خودش از عهده خوردن غذایش برآید.
همسرش بعد از زایمان نتوانست بچه را نگهداری کند و نگهداری اصلی فرزند با پدر یعنی ناصر بیات بودهاست و تمام زندگی و دلخوشی ناصر همین فرزند دختر میشود. مشکلات روانی و فیزیکی بیات ادامه مییابد و سرانجام در نوامبر ۲۰۱۲ به عنوان معلول به حساب میآید اما کماکان پس از ۳۳ سال هنوز موقعیت اقامتی نامشخص دارد.
ناصر بیات صبح روز سهشنبه ۷ ماه می ۲۰۱۳، در خانهاش در شهر کوکیتلام، رگ دست خود را میبرد ولی پس از انتقال به بیمارستان نجات مییابد. از سرنوشت وی مبنی بر اخراجش به ایران تا آخرین ساعاتی که هفتهنامه شهروند بیسی به زیر چاپ میرفت، خبری دریافت نشدهاست.