در یک خبر تکاندهنده و غم انگیز روزنامه حکومتی فرهیختگان خبر از خودکشی 10 نفر ظرف 14 روز، تنها در روستای «قلعهرش» در شهرستان سردشت آذربایجانغربی را داد.
روزنامه حکومتی فرهیختگان:
اینجا روستای «قلعهرش» در شهرستان سردشت آذربایجانغربی است.
فضای خفقانآوری در این روستا حاکم شده و «قلعهرش» بوی مرگ میدهد، فضای رعبانگیزی که در کوچهها حس میشود، امید و انگیزه ادامه زندگی را از هر رهگذری میگیرد. در چند کوچه، اعلامیهای که عکس جوانی بر آن خودنمایی میکند روی در و دیوار به چشم میخورد.
در دو هفته ۱۰ نفر خود را با طناب از درخت حلقآویز کردهاند که از این میان شش نفر نجات پیدا کرده و چهار نفر فوت شدهاند.
هیچ مسئولی از ما حمایت نمیکند که برای بررسی این موضوع کاری انجام بدهیم و هیچ پولی برای تشکیل کارگروه و ایجاد کمیته و… به ما داده نمیشود.» اینها را ژیان بیگزاده یکی از فعالان مدنی شهرستان سردشت در حالی به فرهیختگان گفت که هنوز هیچ خبری از ورود نماینده این شهر، فرماندار و دیگر مسئولان به این موضوع نیست.
اپیدمی خودکشیهای دنبالهدار در سردشت استان آذربایجانغربی این روزها به بحث اصلی مردم سردشت و نقل محافلشان تبدیل شده است.
۱۰ نفر در شهرستان سردشت در ۱۴ روز اقدام به خودکشی کردهاند که از این تعداد چهار خودکشی منجر به مرگ بوده است. اگرچه تب خودکشی در این شهرستان پیش از این یعنی شش سال پیش نیز شیوع پیدا کرده بود، هنوز هم نهادهای رسمی به این بحث ورود نکردهاند و هیچ مسئولی تا امروز راجع به این موضوع و علتهای احتمالی کارگروهی تشکیل نداده است.
فقر و نبود امکانات مهمترین عامل خودکشیها
اگرچه خودکشیهایی که در شهرستان سردشت اتفاق افتاده ۱۰ مورد بوده اما شش مورد از آنها تنها مربوط به یک روستا به نام «قلعهرش» است که درمجموع هزار و ۴۰۰ نفر جمعیت دارد. این روستا که در جنوب این شهرستان واقع شده شش سال پیش نیز با چنین موضوعی درگیر بوده و چنین اتفاقاتی در آن تازگی ندارد. کمتر از شش سال پیش بود که چهار زن در همین خطه خودسوزی کردند و دو نفرشان فوت شدند. اما گویا جنس خودکشیها در این شش سال تغییر کرده و حالا همه این افراد به جز یکی از آنها، خود را حلقآویز کردهاند. در این میان دختر ۲۶سالهای خود را به داخل آبشار «شلماش» پرت کرده و فوت شده است.
جوتیار یکی از فعالان مدنی این شهرستان راجع به جزئیات این ماجرا به فرهیختگان گفت: «ما از سه هفته پیش که هنوز تعداد خودکشیها پنج نفر بود چند کارگروه و یک کمیته تشکیل دادیم که با حضور جامعهشناسان و روانشناسان این موضوع را بررسی کنیم.» جوتیار ادامه داد: «البته وقتی هیچ مسئولی از ما حمایت نمیکند ما نمیتوانیم به نتیجهای برسیم چون دعوت از افراد صاحبنظر در این حوزه نیازمند پرداخت هزینههایی به استادان است.» ژیان بیگزاده نیز یکی از افراد دیگری که در این کارگروهها فعالیت دارد و بهعنوان فعال مدنی در این شهرستان حضور دارد، راجع به این موضوع به خبرنگار ما گفت: «در مدارس این شهرستان هیچ معلم یا مربی پرورشی برای موضوعات اجتماعی وجود ندارد.
هیچ روانشناس یا مشاوری در مدارس ما در هیچ مقطعی نیست و دانشآموزان هیچکس را ندارند که با او از مشکلاتشان صحبت کنند.» این فعال مدنی سردشت افزود: «از آنجا که هنوز تحقیقات گستردهای صورت نگرفته نمیتوانیم علت این موضوع را پیدا کنیم ولی تا جایی که ما متوجه شدهایم فقر و نبود امکانات از انگیزههای اصلی این خودکشیها بوده است.»
پدر و برادرم اجازه ندادند خواهرم طلاق بگیرد
خواهر یکی از کسانی که اقدام به خودکشی کرده به فرهیختگان گفت: «خواهر من تنها شش ماه بود که ازدواج کرده بود و ۲۱ سال داشت. همسرش مدام به او میگفت دختر دیگری را دوست دارد و دیگر نمیخواهد زندگی با او را ادامه بدهد.» او ادامه داد: «خواهرم بارها با برادر و پدرم راجع به این حرفهای شوهرش صحبت کرد و خواست از او حمایت کنند اما پدر و برادرم بهشدت با او برخورد کردند و گفتند باید هرطور شده با او زندگی کنی.» او افزود: «یک روز متوجه شدیم خواهرم خودش را از درخت حلقآویز کرده و فوت شده است. من علت این اتفاق را برادر و پدرم میدانم زیرا آنها هیچ حمایتی از خواهرم در مقابل همسرش نکردند.» او گفت: «سومین روز خواهرم بود و هنوز مراسم تمام نشده بود که خبر فوت دختر ۲۰ ساله دیگری به ما رسید و باز در مراسم سوم او بودیم که یکی از دختران ۱۷ ساله این روستا خود را حلقآویز کرد.»
روستای مرگ
به هر حال خودکشیهای زنجیرهای در حالی در شهرستان سردشت و بهویژه در روستای «قلعهرش» ادامه دارد که بار دومی است که چنین تبی در میان این مردم شیوع پیدا کرده است. اگرچه رسول خضری نماینده این شهر در مجلس شورای اسلامی حاضر نشد راجع به این موضوع صحبتی کند، از او و مسئولان دیگر این شهرستان انتظار میرود پیش از آنکه تعداد این خودکشیها به دهها نفر افزایش پیدا کند، چارهای بیندیشند و نگذارند تعداد بیشتری در کارنامه خودکشی این شهر ثبت شود. از قرار دادن ساعات پرورشی در مدارس گرفته تا دعوت صاحبنظران در علم روانشناسی و جامعهشناسی در کارگروههایی که برای بررسی این موضوع تشکیل شدهاند.
کاش حداقل این بار که پای مرگ جوانان یک روستا آن هم به دلیلی نامعلوم در میان است مسئولان بررسی این موضوع را سریعتر در دستور کار قرار بدهند، گرچه واژه «سریع» خیلی هم در این موضوع کاربرد ندارد تا همین امروز نیز خودکشیهای جوانان این شهرستان از تعداد انگشتان دست تجاوز کرده و شاید سالها بعد از این روستا بهعنوان روستای مرگ نام برده شود.