آخرین مقاله وبلاگ نویس زندانی سیامک مهر (محمدرضا پورشجری) نویسنده وبلاگ “گزارش به خاک ایران” از زندان مرکزی کرج (ندامتگاه)
از بدو تشکیل رژیم جمهوری اسلامی در ایران، آخوندها و آیت الله ها و حجج اسلام، بطور پیوسته وبی وقفه مشغول تعریف وتوضیح و توجیه تئوری “ولایت فقیه ” بوده اند، ودر این کار بنابه طبیعت حرفه خود، دروغپردازی وعوام فریبی واستفاده ازاقسام سفسطه ومغالطه را وجهه همت خویش قراردادند. حتا اخیرا اکبررفسنجانی پس ازگذشت سی وچهارسال کشف کرده است که”نهاد ولایت فقیه وحدت مردم را تضمین میکند.” (1)یعنی همان کارکردی که همواره ازنظام پادشاهی انتظار می رفت وشاه را کانون وحدت ملی می پنداشتند.
دراین میان شاخص ترین فردی که درباره تئوری ولایت فقیه نظرات وعقاید شگفتی ابراز داشته است، آخوند مصباح یزدی است، وی به پیروی ازفکر وفلسفه گوهری اسلام وقرآن مبنی بربی حقوقی انسان ولزوم سلب آزادی واراده واختیار از او(2)، درتوضیح منبع حقانیت اصل “ولایت فقیه” اینگونه استدلال میکند که:”مشروعیت ولایت فقیه ناشی از تایید خدا واسلام و امام زمان است در حالی که مقبولیت آن توسط آرای مردم کسب می شود.” (نقل به مضمون) درواقع این اندیشه به نحوی توجیه تئوریک مهملی بنام “مردم سالاری دینی” هم محسوب می شود.
به هرجهت این دادگاه ازهرحیث بسیار شبیه باوری است که درچین باستان رواج داشته است:
” درچین باستان این اندیشه که حکومت ازسوی آسمان(ومردم) به خاقان وسران فئودال دربار او تفویض شده است برای خاقان بسیار ارزشمند بود وبه او مدد می کرد که مردم متصرفات خود وهمچنین سرکشان وعاصیان را به مردمی مطیع وفرمانبردار خویش تبدیل سازد. ولی درعین حال همین توجیه خاقان را به تنگنایی بسیار دشوار می افکند. هرفاجعه ملی وهربلای عام ارضی وسماوی میتوانست سرانجام ناشی ازتقصیرات وخطئیات او تلقی شود.اگر ملت دچار فقر وفلاکت شدید می شد ویا کشور دراثر ستیزه وجنگ داخلی دوپاره می گشت، خاقان مسئول شناخته می شد. درآخرین تحلیل، خشکسالیها و سیلها وطاعونها راسبب آن بود که خاقان از اوامرآسمانی سرپیچی کرده است واو بود که پیمان الهی راشکسته، یا دست کم درستایش آسمان وزمین، مراتب کمال احترام وخلوص را به جای نیاورده است.”(3)
همانطور که ملاحظه کردیم، تفویض حکومت ازطرف آسما ومردم توامان، مدلی است که به احتمال زیاد مصباح یزدی برای توجیه “ولایت فقیه” می پسندد. اما تجربه نشان داده است که الزامات و متعلقات آن را که خاقان چین ودرباریان وی خود رابدان متعهد می دانستند، آخوندها هرگز نمی پذیرند و دراین بازی چینی جر می زنند. به عبارت دیگر، درچارچوب فکری آیت الله ها، چنین توجیهی برای قدرت، نه تنها ولی فقیه رابه هیچ “تنگنایی بسیار دشوار” نمی افکند، بلکه باتوجه به این حقیقت که قرآن به راسخون(آیت الله ها) اجازه می دهد تابا تسلیم شدن به یک اراده مرموز(الله) ازخود سلب مسئولیت کنند، لذا می توان به هنگام ضرورت تمامی خاک را برسر مردم ریخت، یعنی هربلای آسمانی و زمینی را” امتحان الهی ” خواند و مردم را مسئول دانست. در چنین مواقعی آخوندها از مردم آسیب دیده طلب کارهم می شوند وهر فاجعه طبیعی را نتیجه گناهکاری بندگان می شمارند.
برای مثال کاظم صدیقی ( آخوندک نماز جمعه) دلیل زمین لرزه را، لرزش اعضا وبرجستگی های بدن زنها می داند وبی حجابی زنان را عامل اصلی زلزله می شناسد. ویا محسن قرائتی( اهریمنک متصدی ستاد اماله نماز) در یک سخنرانی علت زلزله شهربم را، بی توجهی مردم به پرداخت زکات می خواند! (نقل از حافظه)
به هرروی و علی رغم تلاش وکوشش بی امانی که معتقدان به ولایت فقیه در جهت توجیه واقناع اذهان به خرج می دهند، اما در نهایت امر آنچه تاکنون در تحمیل ولایت فقیه به یک ملت، آخوندها را یاری رسانده وآنها را موفق گردانیده که این نظریه را در عمل اجرا کنند، نه باور و استقبال مردم، بلکه همان سنت حسنه اسلامی یعنی زور و ارعاب وارهاب و تهدید وترور بوده است که در عربده” مرگ بر ضد ولایت فقیه” تبیین یافته و درواقعیت سرکوبی و خشونت و خفقان موجود در پس پشت این شعار، همواره خود رانشان داده است.
سوای این بحث صرفا نظری اما می دانیم که چینی ها درعمل، ولی فقیه و رژیمش را به شدت حمایت می کنند.
ازیک سو باآموزش پاسدارها وارسال وسایل سرکوب وشکنجه وشنود وباکمک های نظامی و انتظامی آخوندها را درمقابل مخالفان داخلی تجهیز میکنند واز طرفی درمجامع بین المللی و دیپلماتیک با آرا، موافق خود وبا همسویی سیاسی، ولی فقیه رادر برابر قدرت های بزرگ هیچوقت تنها نگذاشته اند.
در عوض ولی فقیه به چینی ها اجازه داده است تا با همدستی سرداران سپاه و فرزندان آخوندها ومقامات بانفوذ که به دلالی و واسطه گری مشغولند، بازارهای ایران را در زیر کالاهای بنجل خود دفن کنند وصنایع تولیدی وکارخانجات ایران را به ورشکستی بکشانند.
پروژه های منطقه عسلویه وپارس جنوبی ویا با شرکت در ایجاد بزرگراه شمال، دست چینی ها رادر غارت منابع ملی بازگذاشته اند.
یادداشت حاضر رابا این سخن به پایان می بریم که بگوییم اگرچه آخوندها و آیت الله ها چنانچه شخصی برفرض هزارقسم سفسطه بداند، آنها همیشه یک قسم بیشتر می شناسند و مانند شهرزاد که باهزار ویک شب قصه گویی، جان خویش را نجات داد، اینان نیز به کمک هزار ویک نوع دروغ و سفسطه و مغالطه وماله کشی، قدرت و نفوذ اهریمنی خود را که ازجهالت و تعصب عوام الناس کسب کرده اند، شاید که تا سالهای سال بر بخش هایی از جامعه، کم وبیش حفظ کنند… اما تردیدی نیست که شرایط اجتماعی و بویژه سیاسی امروز جامعه ایران، یعنی این شرایط احمقانه و کهنه و پوسیده وعقب مانده و اسلامی، به اندازه همان کالاهای چینی بی دوام و شکننده است وهمه می دانند که دیریا زود باید ازمیان برداشته شود.
پانوشت ها:
1_ روزنامه اطلاعات مورخ 28/10/91
2_این حقیقت را یکی از حجت الاسلام ها در ضمیمه روزنامه اطلاعات مورخ 9/11/91 اینگونه بیان میکند:
” انسان صلاحیت ندارد که برای تامین رفاه، اسایش، امنیت و سعادت زندگی دنیوی خویش قانون وضع کند… تنها کسی که می تواند قوانین و برنامه های کامل وهماهنگی را تنظیم کرده ودر اختیار بشر قرار دهد، خدای جهان آفرین و خالق انسان هاست” !
3_ تاریخ جامع ادیان_ جان بادیرناس_ ترجمه :علی اصغر حکمت
سیامک مهر(محمدرضا پورشجری)
نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران
زندان مرکزی کرج(ندامتگاه)
فروردین ماه 1392