در طی برگزاری “جنگ تقسیم قدرت” «انتخابات» میان جناح بندی های حکومتی»، و اکنون با اعلام تقریبی نتایج آن، دیگر نمیشود انکار کرد که همه باندهای تشکل دهنده رژیم فقط یک دغدغه دارند و آن حفظ نطام است به هر قیمت.
تحولات و حرکتهای رژیم در صحنه سیاسی پس از مدت کوتاهی از شکست استراتژیک “نظام” در دستیابی به جنگ افزار هستهای و عقب نشینی مفتضحانه آن در برابر طرفهای خارجی، خود روشنگر ناتوانی گروه روحانی- رفسنجانی در ایجاد حتی جزئیترین تغییر درمناسبات موجود جامعه اقتصادی-سیاسی ایران است.
از آنجائی که باندهای میانهرو و یا اصلاح طلبان قلابی از هر گونه برنامه عمل و ابتکار مستقل برای دست یافتن به هدف یاد شده بهرهای نبرده، این سیاست شکل میگیرد که انها را ناچارا به بازی در زمین حریف سوق دهد و مجبور کند که در زمین رقیب و بر اساس قواعد انها بازی کنند.
جنگ تقسیم قدرت، که از سوی رژیم و ایادی آنها در کنار گودال نشینها، لقب “انتخابات مجلس شورا و خبرگان” گرفته است، آشکارا بر این موضوع صحه میگذارد که جناحی که به عنوان “میانه رو” حکومتی از آن نام برده میشود، با تمامی توان و قوا با استفاده از عقب نشینی اجباری باند رقیب در مقابل غرب با عنوان “نرمش قهرمانانه”، امیدوارند با افزایش موجودیت و وزن خود در پروسه عقب نشینی در برابر طرفهای غربی، به وضعیت موجود و نگهداری توازن شکل گرفته در بافت سیاسی حکومت پس از “جام زهر” استمرار بخشند.
البته باند خامنه ای و تندروها نیز از این حرکت استقبال میکنند، چرا از یک سوکنترل و مهار باند رقیب را یس از نوشیدن “جام زهر” اتمی در زیر خیمه نظام آسانتر میکند، و از سوی دیگر هزینه های سیاسی کمتری را به آنها تحمیل خواهد کرد.
اما آنچه که در همین راستا (جنگ تقسیم قدرت) قابل توجه بود حرکت دورگودال نشینهائی است که با اسامی و عناوین “سیاسی”، “روشنفکر”، “هنرمند”، “ورزشکار” و… با رقص و رقاصی و شکلک در آوردنهای مضحک و همزمان مشمئز کننده، و حتما بلانسبت متعهدانه و مسئولانه،به بازارگرمی این بازار مکاره و نمایش دروغین و ریا و تزویر پرداختند.
آنها از کنار جنایتهای سی و چند سالهِ معرکه گردانان رژیم در سرکوب مردم و پخش و نشر تروریسم در اقصی نقاط جهان، که همچنان ادامه دارند، به راحتی گذشتند و به تبلیغ شرکت در نمایش از پیش طراحی شده سرکوبکنندگان خود اجرای نقش کردند و به ایز و التماسهای رهبران “عقدیتی و سیاسی” خود ندای لبیک سردادند.
اما قابل یادآوری است که تحولاّت مذبور سبب خواهد شد تا مردم به جان آمده نیز از روزنه و مفری که برای ابراز مطالبات خویش در زمینه اقتصادی، سیاسی و حقوق فردی و اجتماعی باز میشود بهره گیرند، آنها را عمیق تر کنند و با گشودن دریچهها رژیم را درتمامیتش مورد تهدید قرار دهند.
آنچه که مسلم است این نمایش انتخاباتی بروز برهم خوردن تعادل قوا علیه ولی فقیه ارتجاع و تزلزل هژمونی وی به نمایش گذاشت و این موضوع فتیله جنگ قدرت در میان جناهای تشکیل دهنده رژیم را بالا خواهد کشید.
خبرگزاری فارس در یادداشتی با عنوان “توهم ۸۸ به توهم ۹۴ تبدیل شد” نوشته است: “حقیقت این است که این پیروزی مجازی صرفا در همان فضای مجازی و برای چند روزی کاربرد دارد و در عالم واقع آنچه نصیب اصلاحطلبان و حامیان دولت شده چیزی جز ناکامی قابل توجه و شکستی غیرقابل باور نیست. چرا که اگر هدف غایی هر انتخابات را به دستگیری سکان اداره یک نهاد (مثل مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان) در نظر بگیریم، جریان اصلاحطلب و دولت در این انتخابات قاطعانه ناکام مانده است. مجلس خبرگان که جای خود دارد، برای اولین بار در تاریخ بعد از انقلاب است که یک دولت مستقر در نخستین دوره خود نتوانسته است گفتمان مجلس را با خود همراه سازد. حال اگر عدهای بخواهند نام چنین ناکامی بزرگی را پیروزی بگذارند، منطقی جدید و البته عجیب و غریب است.!”
مجتبی قطبی
28 فوریه 2016