رئیسی در یک برنامه تلویزیونی رژیم در مورد مسائل روز صحبت کرد. اما صحبت های وی بجای روشن شدن خطوط حرکت دولت وی در افکار عمومی هزاران سوال دیگر ایجاد کرد. وی در این. سخنرانی در مورد افغانستان شروع به کلی گویی کرد و موضع رژیم و اینکه چه کار خواهد کرد صحبتی به عمل نیامد و به قول معروف مردم نفهمیدند که خواست و ترجیح رژیم در روی زمین و دنیای واقعی در مورد افعانستان چیست؟
الان به هر حال طالبان بر افغانستان تسلط پیدا کرده است و مسئله مقاومت در مقابل وی هم چندان جدی نیست و معلوم نیست که بالاخره رژیم طالبان را به رسمیت خواهد شناخت یا نه؟ با توجه به ۱۰۰۰کیلومتر مرز مشترک و خطر جدی برای رژیم چه برنامه ای در پیش دارد. امروز گروهی را تحت عنوان مقاومت افغانستان به جلوی سفارت پاکستان در تهران فرستاده بود و انها شعار “مرگ بر پاکستان ” سرمیدادند.
رئیسی در این شوی تلویزیونی گفت: «جمهوری اسلامی همواره بهدنبال برقراری صلح و آرامش در افغانستان، قطع خونریزی و برادرکشی در این کشور و حاکمشدن اراده مردم در آنجاست.از دولتی که برخاسته از رأی مردم افغانستان باشد، حمایت میکنیم و همواره حسن همجواری اقتضا میکند اراده مردم افغانستان را بر آنجا حاکم بدانیم و این دولت میتواند با جمهوری اسلامی روابط خوبی داشته باشد. سیاست خارجه ما اقتضا میکند به دنبال آن باشیم که حاکمیت مردم مسلمان افغانستان بر این کشور باشد؛ امنیت این کشور، امنیت ما هم است.”!!!!! انشای نوشته شده را به خوبی و بدون غلط خواند.
بالاخره مردم نفهمیدند این طالبان که رژیم قبلاانرا یک گروه بنیادگرای اسلامی میدانست در صورت تسلط به افغانستان رژیم چه برنامه ای دارد؟ ایا او راتحمل میکند. ایا با او بعنوان یک حکومت مستقل کنار. خواهد امد یا نه؟ موضع ولی فقیه چیست؟
در مورد برجام هم حرفهای رئیسی باز هم نشان دهنده ارزو ها و تمایلات اخوندی بود و به کلی گویی های همیشه روی اورد و گفت که باید منافع مردم ایران تامین شودو مذاکره را برای مذاکره نمیخواهیم.
مردم نفهمیدند که بالاخره مدیریت برجام به چه نهاد و یا گروه و یا فردی سپرده شده است، شورای امنیت یا وزارت خارجه یا شخص رئیسی و خامنه ای؟ کی و چگونه انرا از سر خواهند گرفت ؟ البته اخوند جلاد رئیسی فکر میکند که وقت دارد و میخواهد با خریدن وقت فیل هوا کند و شاید بتواند امتیازات بیشتری بگیرد که این هم یکی از اشتباهات اوست.
سردرگمی، نه راه پس و نه راه پیش داشتن اخوندهای حاکم بر کشورمان، تصادفی نیست. در فاز سرنگونی چنین موضوعات مهمی راه حلی ندارد و گذار زمان هم انرا حل نخواهد کرد. بار گرانی بر دوش مردم میهنمان کمر انها را خم کرده است. بیماری. کرونا روزانه جان هزاران تن از مردمان را میگیرد و رژیم بدنبال اعزام ۳۰هزار زائر به عراق برای اربعین است زیرا مسئله دیگری را نمیتواند حل کند. باور کنید اگر میتوانست مسائلی را حل میکرد که به زندگی ۸۵میلیون جمعیت ایران بستگی دارد، طبیعتا به ان روی میاورد. بله این ناتوانی رژیم به همراه مقاومت مردم، سرنوشت محتوم سرنگونی این رژیم را در چشم انداز بسیار نزدیکی قرار داده است. به امید ان روز