با افشای نام کاندیداهای وابسته به حاکمیت و جناح راست، یکی پس ازدیگری سوابق جنایات آنها افشاء می شود ازعلی اکبرولایتی گرفته تامحسن رضایی، مصطفی پورمحمدی و ..
یکی ازاین افراد که تاکنون بدلیل ماهیت پنهانکارانه اش کمتردرانظارعمومی ظاهر شده ونگارنده ازدوسال قبل در“اینجا” و“اینجا” و“اینجا” و “اینجا” و“اینجا” به نقش اساسی وی درمافیای مالی رهبری اشاره کرده بودم، محمدشریعتمداری است. فردی که شخصیت واقعی خود را با عنوان وزیر بازرگانی دولت خاتمی، پوشش ظاهری داده است تا اصلاح طلب جلوه کرده وکمترکسی به سراغ سوابق وفعالیتهای اطلاعاتی وامنیتی وی ونقش اصلی اش درسازمان مالی رهبری برود .
ناگفته ها درمورد این فرد بسیار زیاد است. ناگفته هایی که نه درویکی پدیای فارسی مشابه آنرا پیدامی کنید ونه دربخش زندگینامه پایگاه اطلاع رسانی وی که خود را به زمین و زمان زده تا وابستگی خود رابه خاندان جلیل روحانیت وخاستگاه رهبران سابق ولاحق آن یعنی خمین ومشهد برساند!
شریعتمداری برخلاف سایرکاندیدهای ریاست جمهوری ازجمله افرادی است که شخصیت واقعی وی را باید ازناگفته ها درمورد وی شناخت ونه ازاطلاعات منتشرشده توسط خود وی یا اعوان وانصارش، لذا برای مخاطبین علاقمند پیشنهاد می شود اطلاعات استفاده شده در مقاله حاضررا با دو مرجع قبلی مقایسه کرده تا با عمق مطلب آشنایی پیدا کنند.
محمدشریعتمداری دانشجوی دوره کاردانی الکترونیک ازیکی ازموسسات دست چندم بوده که درماههای آخرانقلاب دستگیروچند هفته ای را درزندان سپری می کند وی که آیت الله باقری کنی (عضومجلس خبرگان وقائم مقام دانشگاه امام صادق) وبرادرمهدوی کنی شوهرخاله اش می باشند، ازقبل این وابستگی بسرعت جایگاه خود را درنزد رهبری پیدا می کند.
محمدشریعتمداری پس ازپیروزی انقلاب درکمیته انقلاب اسلامی مرکز،درکناربرخی ازرهبران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی وظیفه سرکوب آزادیخواهان را بعهده داشته است وتیم های عملیاتی تحت نظروی درکشف ونابودی خانه های تیمی مجاهدین در تهران ازجمله حمله به اقامتگاه موسی خیابانی واشرف ربیعی بسیارفعال بوده اند.
به پاس خدمات امنیتی اش، درابتدای سال ۶۰ به به دفتراطلاعات وتحقیقات نخست وزیری (واحد جانشین ساواک منحله) منتقل وپست های قائم مقام خسرو(قنبری) تهرانی رییس دفترفوق ونیزمعاونت اداری ومالی را بطورهمزمان برعهده داشته است. مزید آگاهی دفترفوق تحت عنوان پوششی “معاون امورانقلاب”شناخته می شد.
با شروع به کاروزارت اطلاعات، باهمان سمت درکنارمحمدی گلپایگانی بعنوان جانشین اداری مالی مشغول بکارشده ویکی ازنیروهای وی، منصورارضی، مداح معروف می باشد که بعنوان رییس دبیرخانه اصلی وزارت اطلاعات شناخته می شد.
با شروع دوره ریاست جمهوری هاشمی ورهبری خامنه ای، وی نظیراصغرحجازی، محمدی گلپایگانی و….جزو نیروهایی بوده است که به بیت رهبری منتقل می شود وازآن هنگام تاکنون بعنوان مشاورمالی خامنه ای سرپرستی بسیاری ازنهادهای مالی و اقتصادی وتبیین خطوط مشی بخش اقتصادی بیت رهبری رابعهده دارد.
محمدشریعتمداری با انتقال به بیت رهبری درپاسخ به ضرورت شفافیت اقدامات اقتصادی ومالی نهادهای تحت نظارات رهبری از سوی دولت وقت و وزارت اقتصادی ودارایی، اقدام به تاسیس معاونت نظارت وحسابرسی بیت رهبری کرده تا ضمن دادن سرویس به رهبری درخصوص درآمدها وهزینه ها ونگهداری حسابهای بانکی، مانع نظارت وبازرسی نهادهای دولتی ازبیت رهبری گردد. وی درهمان ایام مسئولیتهای مختلفی نظیرعضویت هیات امناء اموال دراختیارولی فقیه یا ریاست بازرسی ونظارت بعثه رهبری وریاست شورای راهبردی حج وزیارت را نیزبعهده داشته است.
اما فساد مالی کلان بیت رهبری ازهنگام تصدی ریاست ستاد اجرایی فرمان امام توسط محمدشریعتمداری ومصادف با دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی یا ۱۳۷۳ ابعاد تازه ای به خود می گیرد بطوریکه نگارنده معتقد است فساد مالی خامنه ای با این انتصاب، روند جدی وسازماندهی شده ای را به خود گرفته که تاهم اکنون ادامه داشته ودهها برابرگردیده است. بعبارتی اگرتا آنزمان اموال مصادره ای یا بلاصاحب (فراریان وتبعیدیان ازکشوریا معدومین، سرمایه های کلان ناشی ازقاچاق موادمخدروکالا و…) دردست شریعتمداری قرارمی گرفت تا به هرنحوکه صلاح بداند به منسوبین رهبری و سرداران وابسته به شبکه اختاپوسی بیت رهبری درسپاه پاسداران واگذارشود، اینبارشریعتمداری با آگاهی کامل ودرهماهنگی با دادگاه انقلاب، به سراغ زمین های مرغوب اطراف شمال تهران می رود وبا پرونده سازیهای قبلی، زمینهای بسیاری راازچنگال مالکان بیدفاع آنها بنام “انفال یا اموال دراختیارولایت فقیه” درمی آورد. پیروان کیش بهایی ازعمده ترین سوژه های ستاد اجرایی فرمان امام بوده که زمینها وباغهای آنان درشمال شرقی تهران مصادره شده وسپس با تغییرکاربری وافزایش چند ده برابری به فروش رفته است.
درماههای قبل ازخرداد ۷۶، محمدشریعتمداری تحت نظرآیت الله ری شهری وبا همکاری جمعی ازمقامات امنیتی واطلاعاتی ازجمله حجت الاسلام روح الله حسینیان (خسروخوبان)، گروه جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی را باهدف داغ کردن تنورانتخابات ایجاد وبا کاندیداتوری آیت الله جنایتکار، ری شهری درانتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنند اما پس ازانتخابات چون دیگرآن حزب موضوعیتی نداشته وازدرون نیزبا انتقادات واعتراضاتی ازسوی افرادی چون احمدپورنجاتی روبروشده بود، خودبه خود منحل گردید.
درجریان توقیف نشریات وحبس روزنامه نگاران توسط سعید مرتضوی وسپس اذیت وآزارحامیان قربانیان قتل های زنجیره ای که به درگیری بین طرفداران خاتمی وخامنه ای انجامید، این محمدشریعتمداری وزیربازرگانی خاتمی بود که بعنوان عضوسوم یا مرضی الطرفین هیات بررسی کننده مسائل زندانها (شکنجه، دستگیریهای غیرقانونی و…) تعیین شده ودرهمان هنگام گفته شد که وقتی داوروسط چنین نزاعی محمدشریعتمداری باشد، سرنوشت آن ازقبل معلوم است.
این نکته نیزلازم به توضیح است که سرتیم بازجویی قتلهای زنجیره ای، مهدی قوام، همزمان ریاست حراست وزارت بازرگانی محمد شریعتمداری را بعهده داشت و پس ازبرکناری آنها که بدلیل انتشارجزوه ۷۰ صفحه ای وفیلم های شکنجه همسرسعید امامی توسط جواد آزاده وممنوعیت بکارگیری دروزارت اطلاعات ودوائردولتی صورت گرفت، شریعتمداری با گماردن مهدی قوام در پست مدیریت های شرکتی نظیرعضوهیات مدیره شرکتهای تابعه، حقوقی ومزایایی چند برابر برای وی منظورنمود.
محمدشریعتمداری دربخش مربوط به سابقه مدیریت خود دروزارت بازرگانی ضمن گزافه گویی های بیشمار،دو مطلب را ازقلم انداخته است. اول اینکه درزمان قائم مقامی وزارت بازرگانی ومربوط به دوره اول ریاست جمهوری هاشمی، علیرغم برخورداری وزارتخانه، ازوزیرنجیب وبا شرفی چون عبدالحسین وهاجی، این محمدشریعتمداری بود که با زدن پل به خامنه ای واستفاده ازحمایت وی امکانات کشوررابه سمت بیت رهبری ومنسوبین آن هدایت می کرد ودیگری اینکه وی شدیدا مخالف پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی WTO بود وآنرا یک برنامه استعماری ازسوی کاپیتالیزم آمریکا برای سلطه براقتصاد دنیا وکشورهای درحال توسعه می دانست اما وی ریاکارانه درکارنامه خود عضویت ایران بعنوان ناظردرآن سازمان را یکی ازافتخارات دوره مدیریت خود بربازرگانی آورده است.
وی پس ازبرکناری توسط احمدی نژاد درسال ۸۴، ازسوی رهبری بعنوان عضوورییس کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی درکنارافرادی چون علی اکبرولایتی، کمال خرازی، دریابان علی شمخانی انتخاب گردیده ولی تاکنون نه جایگاه مشخص ونه فعالیت مشهودی ازاین شورای راهبردی (استراتژیکی) دیده نشده است. بدیهی است که درصورتیکه آن شورا خود را موظف به ارائه گزارش فعالیتهای خود به رهبری قلمداد نماید، باید گفت که درواقع ایشان هم درنابودی اقتصاد کشورسهم وافری داشته است. مخصوصا بحث هدفمندی یارانه ها که ایشان بدون محابا ازاجرای طرح توسط احمدی نژاد حمایت وآنرا شجاعانه ترین تصمیم اقتصادی پس ازانقلاب نامید.
یکی ازموارد جالب مربوط به این فرد که درزندگینامه وی منعکس گردیده است، تحصیلات عالی وی می باشد. وی که متولد ۳۹ می باشد، دانشجوی دوره کاردانی بوده که بااستفاده ازواژه های گنگ آنرا کتمان کرده است ویکباره به فوق لیسانس خود درسال ۸۲ یعنی ۱۶ سال بعد اشاره می کند واینکه هم اکنون نیزدرمرحله پایان نامه و قاعدتا دفاع ازتزدکترای خود است درحالیکه هیچ ترتیبی براین مقاطع تحصیلی وی به چشم نمی خورد ومعلوم نیست وی مدرک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد ودکترای خود را ازکدام دانشگاهها اخذ کرده ومی کند. نگارنده به ضرس قاطع با توجه به رابطه خویشاوندی با مهدوی کنی، مدارک ایشان را صادره ازسوی دانشگاه امام صادق می دانم. درخصوص ماجرای دکترای وی، ایشان نیزفردی بنام دکترعباس زاده که استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ودرزمان مدیریت شریعتمداری بروزارت بازرگانی بعنوان مشاوروی بوده، باحقوق ومزایای بالا به انگلیس اعزام کرده ووظیفه پیگیری درس خواندن ونوشتن مطالب به نام ایشان را بدلیل تسلط به انگلیسی ومباحث درسی را برعهده وی می گذارند. جالب اینکه بدلیل پرداخت حق ماموریت ارزی به پوند وهزینه های بالای این باصطلاح مشاوروزیر، سروصدای مدیران دفترلندن کشتیرانی جمهوری اسلامی بلند شده بود که این چه ماموراعزامی است که اصلا دردفتر حضورندارد ولی دریافتی وی ازمدیربا تجریه ومتخصص کشتیرانی آنهم ازمحل بودجه آن شرکت بالاتراست؟!
محمدشریعتمداری ازدیگرفعالیتهای خود به تاسیس موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی علامه امینی دربابلسر با گرایش های مختلف دررشته های اقتصادی اشاره کرده ولی اعتراف می نماید که این طرح با شکست مواجه شده است! وی همچنین به تاسیس دانشکده علوم حدیث باهمکاری آیت الله محمدی ری شهری درشاه عبدالعظیم ازسال ۷۴ به بعد اشاره کرده است اما فراموش کرده است که نقش خود را درایجاد ” بنیاد مالی فواد ری” که یکی ازتراستهای عظیم مالی تحت نظرخامنه ای است را یادآوری نماید. سرمایه این نهاد مالی نظیرستاد اجرایی فرمان امام تا چند سال قبل حدود ۵۰ میلیارد دلار برآورد شد که باتوجه به افزایش سرمایه شرکتهای تابعه ونیزچاق شدن بسیاری ازبنیادهای مالی رهبری به یمن تحریم ها واستفاده ازرانت ودلارمرجع، اکنون به ۱۰۰ میلیارد دلاربالغ گردیده و ردپای آن دربسیاری ازمعاملات دولتی وغیردولتی ازواردارت ماشین های گرانقمیت (نمایندگی BMW) تا بانک وبیمه وفروش نفت و…را شامل می شود.
لازم به توضیح است که نشریه “شهروند امروز” تحت مدیریت محمدقوچانی دوسال قبل دریک سناریوی اشتباهی طی گزارشی تحت عنوان ” ناگفته هایی ازخیابان جردن” اقدام به افشای بخشی ازفعالیتهای مافیایی این تراست اقتصادی نمود که به توقیف آن منجرشد ولی مقامات نظام عنوان اتهامی توقیف را توهین به ریاست جمهوری ازطریق کاریکاتورو آگاهی یا همدستی جلال الدین فارسی درقتل امام موسی صدر عنوان کردند.
درسال گذشته خامنه ای با دریافت اطلاعاتی ازلابی رژیم درواشنگتن وعناصری باسابقه خدمت در رژیم، تصمیم به اعزام محمد شریعتمداری به آمریکا می گیرد تا با استفاده ازتجربیات اطلاعاتی وتسلط کامل برمنابع مالی، اقدام به سازماندهی لابی رژیم و رهبری دراین کشوربنماید که با افشاء مهاجرت این فرد به آمریکا، ماجرا لورفته محسوب و این فرد با شرکت درمراسم ترحیم مادرحسن روحانی اقدام به تکذیب هرگونه سفربه آمریکا می نماید. ضمنا فرزند ذکور وی نیز جزو آقازاده هایی است که درکنار آقازاده های لاریجانی ودیگرمقامات نظام درانگلیس تشریف دارند
محمد شریعتمداری درآخرین اقدام پس ازاعلام کاندیداتوری اقدام به بازدید ازخبرگزاری امنیتی یاشگاه خبرنگاران جوان کرده است. لازم به توضیح است که این خبرگزاری امنیتی دردوره اصلاحات با همکاری مشترک صداوسیما، وزارت اطلاعات وروزنامه کیهان تاسیس گردیده که وظیفه اعتراف گیری وتولید سناریوهای امنیتی را درسرکوب مردم بعهده دارد. بازدید محمدشریعتمداری ازاین موسسه با هدف اثبات سرسپرگی خود به مافیای امنیتی کشورصورت گرفته تا اطمنیان لازم از برخورداری ازحمایت آن خبرگزاری را درجریان انتخابات برای خود جلب نماید.