برگرفته از سایت مجاهدین خلق ایران
فروش اعضای بدن
این روزها گستره فقر در میهن اسیرمان ایران شرایط زندگی و تغذیه را در بسیاری از مناطق کشور تا آنجا فاجعهبار کرده است که بسیاری از اقشار فقیر و ضربهپذیر در کمال ناباوری برای امرار معاش و گذران زندگی به فروش اعضاء بدن و فروش فرزندان خود روی آوردهاند.
بهعنوان نمونه سایت حکومتی روز نو ۱۳آذر ۹۷ در ارتباط با این بحران انسانی در رژیم چپاولگر آخوندی اینچنین اعتراف میکند:
«سفره مردم روزبهروز کوچکتر میشود و مشکلاتشان روزبهروز بزرگتر؛ فرق نمیکند که جوان باشی یا میانسال، زن باشی یا مرد، مجرد باشی یا متأهل، وقتی مشکلات روی سرت آوار شد چارهای نداری جز اینکه هر آنچه در چنته داری را به حراج بگذاری و در این بین کم نیستند افرادی که تنها دارایی آنها کلیه سالمشان با یک گروه خونی محبوب است! تا چند سال پیش آگهیهای مربوط به فروش کلیه را چاپ شده تنها روی دیوارها یا معابر عمومی میدیدیم! آگهیهایی که کمکم فروش قرنیه چشم و سایر اعضای بدن نیز روی آنها خودنمایی میکرد اما امروزه به لطف فضای مجازی، دیگر نیاز نیست برای پیدا کردن یک کلیه سالم خیابانهای شهر را زیر پا گذاشت، تنها با یک جستجوی ساده در یکی از پیامرسانها میتوانید با سیل افرادی که برای فروش کلیه اقدام کردهاند روبهرو شوید که رنج سنی آنها از ۲۰سال آغاز میگردد و به ۴۰سال ختم میشود! کسانی که مشکلات مادی را تنها دلیل برای فروش عضوی از اعضای بدن خود میدانند و پرواضح است که کمرشان زیر بار گرانی خم شده است!».
تبلیغ و تشویق فروش اجزای بدن در رسانههای حکومتی
وجه ضدانسانی و بهغایت دردآور این فاجعه آن زمان بیشتر روشن میشود که بدانیم این پدیده شوم و ضدانسانی هر روز ابعاد تازهتری در شهرهای سراسر کشور و در میان اقشار مختلف و تمامی ردههای سنی بهویژه در میان نسل جوان به خود میگیرد تا آنجا که رسانههای حکومتی تحت عنوان کبد فروشی در خیابان، بهراحتی از آن مانند یک مسألهای پذیرفته شده در جامعه صحبت میکنند:
«خرید و فروش کلیه سالهاست که باب شده، اما فروش تکههایی از کبد، قرنیه چشم، اجاره دادن رحم و… جدیدترین راه و روش برای درمان درد بیپولی است. خرید و فروش کلیه در کشور، نهتنها مخفی نیست بلکه آنقدر آشکارا شده که میتوان سر اعضای مختلف آنقدر چانه زد تا به توافق نیز رسید».(سایت حکومتی شیعه نیوز ۸اردیبهشت ۹۷)
نگاهی به چند نمونه از اعترافات رسانههای حکومتی که صحبتهای دردناک و تکاندهنده جوانان هموطن را که فقط برای زندهماندن و گذران زندگی، مجبور به فروش اعضای بدن خود شدهاند عمق فاجعه و جنایتکاری اوباش حاکم بر میهنمان را روشنتر میکند.
– خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۴بهمن ۹۷ در مطلبی تحت عنوان «همدستی فقر و تلگرام برای حراج تکهای از جان» صحبتهای یک مادر دردمند هممیهن را اینچنین بازتاب میدهد:
«۲فرزند داریم و شوهرم کارگر بوده و اجارهنشین هستیم، او بهشدت مخالف فروش کلیهام است، اما چارهٔ دیگری نمانده و برای پرداخت بدهی ۳۰میلیون تومانی مجبور به این کار هستم، از طرفی همسرم کار میکند و اگر او به جای من کلیهاش را بفروشد، نمیتواند کار کند و بچههایم گرسنه میمانند».
– روزنامه حکومتی آفتاب یزد ۱۲آذر ۹۷ با عنوان «تب داغ کلیهفروشی در فضای مجازی» گوشهای دیگر از درد و محنت یک پدر هممیهن را بازتاب میدهد: «من زن و یک دختر ۹ساله دارم و برای مشکلات مالی اقدام به فروش کلیه کردهام، نیاز من به ۶۰میلیون تومان پول است. کار من دولتی و ۲۴ساعتی است اما یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان درآمد ماهیانه من است! من در یکی از شرکتهای بنیاد مسکن کار میکنم و هر جا رفتهام و برای وام اقدام کردهام به من گفتهاند باید ۱۰میلیون سپرده داشته باشی تا چند ماه بعد بتوانی روی آن وام بگیری! الآن ۸ماه است که دنبال وام هستم اما موفق نشدم که وام بگیرم… پول را برای خرج خانه و گذران زندگی میخواهم. مشکلات زندگی من حاد است و من حتی برای پرداخت اجارهخانه هم دچار مشکل هستم».
اعضای بدن به قیمت زندگی
– روزنامه حکومتی آرمان۱۰آذر ۹۷ تحت عنوان حراج به قیمت زندگی صحبتهای یک هموطن محروم شهرستانی را که برای معالجه فرزندش به تهران رفته است را اینگونه بازتاب میدهد: «فرزندم بیماری نادری دارد. دکترهای متخصص هر کدام یک نظر درباره بیماریش میدهند و کسی نمیداند مشکل اصلی فرزندم کجاست. در تهران و اطراف شوش در خانه یکی از بستگان زندگی میکنیم. نمیتوانستم با ۳بچه و همسرم هر ماه به تهران بیایم و به بندرعباس برگردیم. ماه گذشته کلیهام را فروختم که نصف پولش را دلال برد و حالا میخواهم بخشی از کبدم را شخصاً بفروشم تا هزینه درمان فرزندم کنم. در بندر دستفروشی میکردم… در تهران هم دستفروشی میکردم اما مشکلات دستفروشی در این شهر زیاد است، چندبار جنسهایمان را از ما گرفتند و راستش را بخواهید خسته شدهام. میدانم عمل کبد و طول درمانش سخت است اما با مریضی فرزندم و با مشکلات مالی هم اصلاً زندگی راحت نیست».
– سایت حکومتی روز نو ۱۳آذر ۹۷ در ارتباط با فروش کلیه صحبتهای یکی از جوانان هموطن را اینچنین درج کرده است:
«مشکل مالی دارم. من به ۲۰میلیون پول نیاز دارم و قیمتی هم که برای کلیهام در نظر گرفتهام همان ۲۰میلیون است. من شاگرد نجار هستم و اگر بخواهم این مبلغ را وام بگیرم نیاز به ضامن دارد که من ندارم از طرف دیگر چطور باید وام را پرداخت کنم وقتی درآمد ماهیانهام ۶۰۰هزار تومان است؟! هر چقدر که کار میکنم قسط و بدهیهایم پایانی ندارد!».
اینها نمونههایی از وضعیت دردناک زندگی جوانانی است که برای زندهماندن و گذران زندگی، مجبور به فروش اعضای بدن خود شدهاند. و البته این در حالی است که دزدان حاکم بر میهن با چپاول منابع کشور، سالانه میلیاردها دلار از درآمدهای کشور را یا برای تنور جنگ و ترور هزینه کرده و یا با سیاست غارت و چپاول از طریق باندهای مافیایی آخوندی و آقازادهها، به جیب میزنند.
امروزه خرید و فروش اعضای بدن در اغلب کشورها بسیار مذموم و در اغلب کشورها مطلقاً ممنوع است. در این کشورها پیوند اعضای بدن فقط و فقط توسط افراد درجه اول بیمار با عنوان هدیه انجام میشود و اگر فردی به هر دلیل ـ ولو خیرخواهانه ـ بخواهد اندامش را به فرد بیماری هدیه کند مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و مجازات خواهد شد. علت روشن است. اگر راه پیوند کلیه و کبد و چشم و… باز شود مسیر تاجران خون و کاسبان بیرحم حریم انسان گشوده خواهد شد و این حرمت و حریم انسان است که قربانی و معامله میشود. اما در حکومت آخوندی نه تنها این کار مذموم و ناپسند نیست که توسط بنگاههای دولتی و نیمهدولتی تبلیغ و تشویق هم میشود. باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به سپاه پاسداران ضدخلقی مینویسد:
«امروزه پدیده کلیهفروشی ماهیت جامعه ما را در سطح جهان خدشهدار کرده، چرا که فروش کلیه در همه جای دنیا ممنوع است. این اتفاق روزانه در ایران رخ میدهد و بهرغم اینکه شمار افراد مرگ مغزی در ایران، از سایر کشورهای منطقه بیشتر است، اما متأسفانه هنوز پیوند عضو از مرگ مغزی آمار بالایی ندارد».
فروش قلب
این منبع در ادامه، ابعاد رو به گسترش و بسیار وخیم این پدیده شوم و ضدانسانی را که حتی تا فروش قلب هم پیشرفته است برملا کرده و اضافه میکند:
«حالا این پدیده از کوچه و خیابانهای شهر به سایتها و دنیای مجازی کشیده شده است و با یک جستجوی کوتاه در اینترنت میتوان بهراحتی کلیه هم خرید و هم فروخت! اما این پایان داستان نیست؛ حالا که دست در کلیه فروشی زیاد شده، برخی به فروش کبد، قرنیه، استخوان، مغز استخوان، رحم و… رو آوردهاند که فروشنده کمتری دارد تا بلکه شانس بیشتری هم در فروش داشته باشند. اما عمق فاجعه آن جاست که گاهی در لابهلای این آگهیها آگهی فروش قلب نیز دیده میشود».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی موسوم به عصر شهروند ۱۵آذر ۹۷ با عنوان افزایش شمار فروشندگان کلیه در ایران اینچنین اعتراف میکند:
«مشکلات اقتصادی سالهای اخیر به قدری بر ۳دهک پایینی جامعه و همچنین شمار زیادی از دریافتکنندگان یارانه ۴۵هزار و ۵۰۰تومانی ماهانه در ۳۱استان کشور فشار آورده که بعضی برای برونرفت از مشکلاتی که با آن روبهرو هستند و هر سال نیز وضعیت بدتر را برایشان رقم میزند، دست به مهاجرت از کشور یا پناه آوردن به حاشیه کلانشهرها یا فروش اعضای بدن خود زدهاند تا بخشی از کولهبار مشکلات خود را کاهش دهند. خرید و فروش کبد و کلیه و این موضوعات، مثل خرید و فروش پایاننامه و رحم جایگزین، چیز جدیدی در اقتصاد و فرهنگ و سلامت ایران نیست و مسبوق به سابقه است. اما در سالهای اخیر، شاهد روند فزاینده خرید و فروش علم و اعضای بدن در ایران آن هم بهصورت علنی و در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی معروف و غیرمعروف هستیم. ظرف یک سال اخیر، بیش از ۵۰۰تن از فروشندگان کلیه در ۳۱استان کشور با ارسال درخواستهایی به نگارنده این سطور، خواستار یافتن نیازمندان دریافت کلیه در مقابل وجه درخواستی شدهاند! هر ماه نیز بر این تعداد افزوده میشود که جای تأمل و تأسف دارد».
این منبع در ادامه ضمن اذعان به بحرانهای مرگباری که رژیم غرق در بحران آخوندی را بهکام خود کشیده است به گسترش روزافزون این پدیده شوم در ماههای پیش رو اشاره کرده و اضافه میکند: «ما در حالی وارد سال ۱۳۹۸ میشویم که بر اساس آن چه در لایحه بودجه سال ۹۸ دولت پیشبینی کرده است، بودجه بسیاری از وزارتخانهها بهخصوص وزارت بهداشت کاهش یافته و با توجه به کاهش قیمت نفت و تحریمهای سخت آمریکا و تبادلی پولی پرچالش با خارج، دولت در آستانه کمبود بودجه قرار دارد. رکود تورمی سالهای اخیر که در سال ۹۷ با افزایش ۴۰۰درصدی قیمت ارز و محصولات و خدمات، مردم و بهخصوص قشر آسیبپذیر را در بدترین شرایط اقتصادی قرار داد، میتواند ماه به ماه بر شمار متقاضیان اهدای کلیه بهمنظور رفع مایحتاج ضروری خود بیافزاید».
نتیجه اینکه: بیشک این وضعیت وخیم، تنها در شرایطی تغییر خواهد کرد که عامل همه این سیهروزیها از پهنه ایران زدوده شود و در این هم تردید نیست که آن روز دیر نیست.