محمد قرایی
خمینی دجال با شم ضد انقلابی که داشت بیش و پیش از بقیه سردمداران رژیم ولایی، متوجه آلترناتیو و دشمن اصلی خویش شد. روز ۲۲ خرداد ۱۳۵۹ مجاهدین خلق یک تجمع ۲۰۰ هزار نفری در استادیوم امجدیه تهران داشتند. سخنرانی تاریخی مسعود رجوی تحت عنوان ”چه باید کرد” برگزار شد. این سخنرانی و تجمع پرشکوه، تاثیرات شگرف و تعیین کننده ای در اعماق جامعه آن روز گذاشت. خمینی هراسناک از رشد چشم گیر مجاهدین سراسیمه گفت: ”دشمن ما نه آمریکا ست و نه شوروی و نه هیچ کس دیگر، دشمن همین جا در تهران، بیخ گوش ماست!”
زان پس؛ دستگیری، شکنجه و کشتار مجاهدین، اوج بی سابقه ای گرفت. در طول سالیان، صد ها هزار نفر از اعضا، هواداران و بستگان مجاهدین بازداشت، شکنجه و حلق آویز شدند. تنها در تابستان سیاه ۶۷ بیش از سی هزار نفر سر بردار شدند. آخوندها به دامن از ما بهتران آویختند. دولت های مماشاتگر حامی بند وبست با آخوندها، سازمان مجاهدین را در لیست سیاه خودشان قرار دادند. برسر رزمندگان ارتش آزادی در جوار مرزی بمب و موشک باریدند. علیه رهبری و پایگاه اصلی شان در اورسورواز پاریس کودتا راه انداختند. عمامه بسران از این همه طرفی نبستند. بر شیپور شیطان سازی از مجاهدین دمیدند. صدها کتاب و مقاله علیه رشید ترین، صادق ترین فرزندان مردم ایران نوشتند. هزاران بار نوشتند و گفتند مجاهدین تکه پاره شده و نابود شدند. هر بار اما مجاهدین ققنوس وار از خاکستر خویش سربرآورده، روئیدند و قد کشیدند. درخت تناوری شدند، بال و بر گشوده و میوه دادند.
رژیم فرتوت و تاریخ گذشته در حضیض ذلت و استیصال مدتهاست که برای مخدوش کردن چهره پاک سازمان مجاهدین دست به ساختن فیلم سینمایی و سریالهای تلویزیونی شده است. بخشی از آمار این نمایشنامه ها واین تشبثات درعوض فقط یک سال عبارتند از : ”به نام خلق”، ”تو میمانی”، ”شاخههای شکسته بلوط”، ”نفوذی”، ”تقاص”، ”پایان راه”، ”خشت خصم”، ”سازمان ترور”، ”سازمان”، ”مه شکن”، ”طرّاحی سوخته”، ”فراز چهلم”، ”آنچه گذشت”، ”دکوپاژ”، ”پدر طالقانی”، ”تروریست”، ”قبرهای پر سر و صدا”، ”توطئه و نفاق”، ”نفوذ”، ”شهدای ترور” و ”روایت رهبری و… و”.
همه این باصطلاح فیلمها و سریالهای مضحک که بدستور خامنه ای و با پول مردم ایران ساخته شده است مورد تنفر مردم آگاه ایران بوده و هست.
در این راستا و در ادامه همین دست و پازدن های عبث، روزهای اخیر خبری جنجالی در فضای مجازی وحتی در رسانه های رژیم منفور آخوندی به سرعت گسترش پیدا کرد.
صحنه سازی حیرتانگیز حکومت آخوندی با تصاویر ساختگی از حضور زنان مجاهد خلق با یونیفرم مشابه ارتش آزادیبخش درحال توزیع تراکت هایی راجع به باز پخش فیلم «سرهنگ ثریا» در خیابان های تهران دیده شدند. زنان ذوب شده ولایی پشت چراغ های راهنمایی جلوی ماشین های گذری را گرفته و تبلیغ می کردند این فیلم را نبینید! این فیلم را نبینید! منظورشان فیلم سرهنگ ثریاست که بدست خامنه ای ساخته شد و سال گذشته در جشنواره دهه زهر به نمایش در آمد. معلوم است بازار مکاره این چنین فیلم هایی بسیار کساد است. ویدیوهای متنوع پخش شده نشان می دهد مزدوران رژیم در یک تلاش مذبوحانه میمون وار در خیابان های تهران به جست و خیز پرداخته اند. بیچاره آخوندها دهه ها نام بردن از مجاهدین خط قرمزشان بود. کرور کرور پول خرج می کردند که به خلایق تلقین کنند که مجاهدین برای همیشه نابود شده اند. خروار خروار یاوه بافتند که مجاهدین هیچ گاه، پایگاه مردمی در داخل ایران نداشته و ندارند. بیچاره شب پرستان، آب در هاون می کوبند. موج خبری در شبکههای اجتماعی و اجتماعی شدن این موضوع با بازدید گسترده هموطنان، چنان ابعادی پیدا کرد که حتی رسانههایی هم که سانسور هر رخداد مربوط به مجاهدین رویه آنهاست، به این خبر و ارقام میلیونی استقبال از آن، بازتاب دادهاند. تا همین زمان بهخاطر استقبال گستردهٔ اجتماعی در ابعاد میلیونی، نمایش خیابانی نتایج معکوس برای ولایت ارتجاع ببار آورده است. کوه نمایش خیابانی این بار خامنه ای هم سرانجام موش زایید. تف سربالایی که عبا وعمامه آخوندها را نشانه گرفت.