مصطفی پورمحمدی، وزیر سابق دادگستری و وزیر اسبق كشور درباره نقش سعید امامی در قتلهای زنجیرهای سخن گفته است .
پورمحمدی باور دارد سعید امامی در قتلهای دهه 70، نقش عاملیت نداشت و حداكثر میتوان او را مشاور پروژه دانست كه چنین خوانشی مخالف روایت رایج، یعنی نقش تعیینكننده امامی در آن رویداد است.
پورمحمدی درباره جایگاه وزارت اطلاعات در جمهوری اسلامی گفت: «وزارت اطلاعات از نیروهای اصیل، پای کار انقلاب، باانگیزه و هوشمند تشکیل شده است. الان نمیخواهم بگویم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی آنطور نیست، من دارم آن دوره را تصویر میکنم که جزء قویترین سرویسهای اطلاعاتی جهان بود و این مورد قبول سرویسهای قوی بود که ما را جزء قویترینها به حساب آوردند.
وی افزد: آمریکا در آن تاریخی که من آنجا بودم، اعلام کرد جزء چهار کشوری که بیشترین نفوذ و جاسوسی را در داخل آمریکا انجام داده است، بهخصوص جاسوسی علمی، یکی جمهوری اسلامی است. من نمیخواهم از خودم بگویم و نمیخواهم اعتراف کنم که چه کارهایی کردهایم یا نکردهایم،
پورمحمدی ادامه داد: وزارت اطلاعات چنین وضعیتی داشته است؛ اولا وزارت اطلاعات سال 63 تشکیل شده و این نکته تاریخی مهمی است. قبل از آن سه جا اطلاعات بوده؛ اطلاعات امنیتی که بیشتر در سپاه بود، ضدجاسوسی و اطلاعات جاسوسی بیشتر در نخستوزیری و یکسری اطلاعات امنیتی که در کمیته و دادستانی بود؛ یعنی کمیته با دادستانی هرکدام بخشهای اطلاعاتی داشتند و مکمل بخش سپاه در فعالیتهای اطلاعات امنیتی بودند؛ اما نخستوزیری بیشتر در آن بخش ضدجاسوسی یا خارجی کار میکرد. پس ما چند نهاد اطلاعاتی داشتیم که عمدهترینش سپاه، نخستوزیری، کمیتهها و بعدش هم دادستانی بودند. اینها مجموعه اطلاعاتی ما بودند. سال 63 اینها باهم ترکیب شدند.
وی افزود: تمام نیروهای این مجموعه آمدند وزارت و وزارت اطلاعات را تشکیل دادند و نیروهایی که در اطلاعات بودند، معمولا نیروهای یکمقدار باهوش، با فراست بیشتر و با ضریب هوشی بیشتر بودند،
پورمحمدی گفت: من جزء نیروهای وزارت یا حتی نیروهای اطلاعاتی قبل از وزارت هم نبودم؛ من کادر قضائی و قاضی و دادستان بودم و گفتم که وقتی از دادستانی خراسان کنار گذاشته شدم، چند ماه کاری نداشتم پس از آن از سوی آقای ریشهری دعوت شدم و آمدم وزارت اطلاعات. من 12، 13 سال در وزارت اطلاعات کار کردم، سه سال هم نبودم، حدود 16 سال میشود. ما تندترین نیروهای چپ را که جزء سران نیروهای اصلاحطلب بودند، در وزارت اطلاعات داشتیم و تعبیری بود در وزارت اطلاعات که هفتخطها اینجا جمع هستند؛ تعبیر شماتیکی بود، هم همه خطوط و هم معنی هفتخط به معنی رایج عامیانه مردمیاش. با همه این موضعگیریها که حتی در وزارت هم این نظرات ابراز میشد، اینطور هم نبود که پنهانکاری بکنند؛ یعنی این مواضع روشن بود، بچههای لانه جاسوسی که لانه را گرفته بودند، در اطلاعات نخستوزیری بودند و همه به وزارت آمدند؛ یعنی با گرایشهایی که داشتند، رئوس اصلاحطلبان، مشارکت و مجاهدین انقلاب و اینها را تشکیل میدادند».
قتلهای زنجیرهای خودسرانه نبود
او در پاسخ به این پرسش كه آیا عالیخانی و خسرو تهرانی هم از همین تیپ بودند، پاسخ داد: «آقای خسرو تهرانی نخستوزیری بود، اما آقای عالیخانی از بچههای سپاه بود. در بحث قتلهای زنجیرهای که شما بحث خاصتان خودسربودن بود، نه آن بخش وزارت اطلاعات هیچ خودسر نبودند. شاید مدیرانش یکسری تصمیمات بد میگرفتند، ما داشتیم جاهایی که خود من موضع و انتقاد داشتم که بیخود کردید این تصمیم را گرفتید.
وی اظهار کرد:اینجور نبود که از دست رها باشد؛ حتی این داستان قتلهای زنجیرهای در سیستم اتفاق افتاد، جانشین امنیت؛ یعنی معاونت امنیت، جانشینش مدیر این پروژه بود که گرایش چپ داشتند؛ یعنی جایی نبود که پنج نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند. اینها برای خودشان تحلیلی داشتند و فکر میکردند طبق آن تحلیل باید به نظام خدمت کنند و اصلاحطلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات دهند؛ تحلیلشان هم این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاحطلبها میچسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال60 و جنگهای خیابانی را تکرار و تجربه کنیم. اینها گفتند ما عملیات پیشدستانه انجام بدهیم تا این اتفاقات نیفتد و اتفاقا مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند؛ یعنی نسبت به آقای خاتمی که رئیسجمهور شده بود، نظر مثبت داشتند و طرفدار آقای خاتمی بودند».
نقش سعید امامی در قتلها
پورمحمدی در پاسخ به اینكه آیا مدیر پروژه قتلها سعید امامی نبود، گفت: «اینکه مشخص بود آنهایی که دستگیر شدند و اعتراف کردند، گفتند که آقای سعید امامی، مشاور وزیر بود و نهایتا بهعنوان مشاور از ایشان استفاده کرده بودند. مدیر پروژه که نبود، مدیر تصمیمگیری نبود، نه مقام تصمیمگیری داشت، نه مقام طراحی و اجرا داشت، حداکثر با ایشان مشورت کردند که ما از ایشان سؤال کردیم، گفت نه، من در این کار نبودم، تا آخرین لحظه هم حرفش این بود که من نبودم.
پورمحمدی گفت: به آن آقایان که میگفتیم تعبیری که میکردند، میگفتند ما اجازه هم داریم که هرچه تلاش کردیم ما اجازهای ندیدیم، ولی تلقی و نظر خودشان این بود که ما رفتیم و اجازه هم داریم و از این حرفها، ما گفتیم کیست و بعد هم چنین چیزی ثابت نشد که توانستند اجازه بگیرند. اینکه فکر کنیم جماعتی همینجوری خودسر آمدند و انجام دادند به این شکل که نبود، اینها تحلیل داشتند، الان هم یکی از شگردهای قوی دستگاه اطلاعاتی این است که فضا را جوری طراحی میکنند که آدمها بر اساس آن طراحی به تصمیماتی میرسند.
وی افزود: از این جهت میتوان گفت وزارت اطلاعات مجموعه گستردهای با احساس مسئولیت و فداکاری، جاننثاری و پایکاربودن است و البته محیطهای قدرت پنهان محیطهای خطرناکی است، محیطهای اشتباهخیزی است، محیطهایی است که اگر کنترل نشود، مشکلساز خواهد شد.
پورمحمدی گفت: مردم میگویند حفاظتها و حراستهای دستگاههای بیرون سختگیری میکنند، ندیدند حفاظت وزارت اطلاعات را که چگونه عمل میکند، هیچ پروا ندارد و مراعات هیچکس را نمیکند، خیلی جدی و خشن است و مراقبت شدید وجود دارد؛ یعنی کنترلهایی که هیچ مجاز نیست افراد بیرون بشوند، تمام نیروهای اطلاعاتی و خانوادههایشان تحت کنترل شدید هستند که لازمهاش هم هست، نمیشود که دستگاه اطلاعاتی رها شود. آنجا کانون قدرت پنهان است و حتما باید مراقبتهای شدید نسبت به آنها اعمال شود». افتاب نیوز