آنچه در طول هفته های گذشته پیش آمد، نمایانگر آن است که نظام پلید جمهوری اسلامی به تعیین تکلیف نهایی بین المللی و سپس فیزیکی خود، بسرعت نزدیک می شود. تمامیت نظام ولایت فقیه و بویژه خامنه ای تصمیم قطعی خود را گرفته است که از ترس مرگ، خودکشی نکند و جام زهر اتمی را تا آخر ننوشد.
سخنرانی تهدید آمیز آخوند روحانی در سازمان ملل در روز 25 سپتامبر 2014 و سپس مطالبی که وی در کنفرانس مطبوعاتی اش در نیویورک مطرح کرد، نشانگر نقطه عطفی است که رژیم از آن عبور کرده است.
اگر جمهوری اسلامی در سال 1376 – با استفاده از اوج ظرفیتهای تغییر خود – توانست آخوند شیاد محمد خاتمی، رئیس جمهوری نظام ولایت فقیه، را به روی کار آورده و وی نیز توانست با طرح دهان پرکن « گفتگوی تمدنها » در سازمان ملل، دست کم رژیم را برای یک دوران به تثبیت نسبی بین المللی برساند و غربی ها را بدنبال سراب وجود ظرفیتهای اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی بکشاند، ولی سخنان آخوند حیله گر، حسن روحانی در صحن سازمان ملل، نشانگر به بن بست رسیدن تمامیت نظام جمهوری اسلامی و تهدید آشکارای جامعه ی بین المللی و در راس آن آمریکا بود.
روحانی در سخنرانی اش در سازمان ملل علنا اعلام کرد که اگر جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناسید و ما را وارد بازی نکنید و بخواهید شرایط خاور میانه را برای ما نا امن کنید، ما نیز جهان را برای شما نا امن خواهیم کرد.
سخنان حسن روحانی در سازمان ملل: وقتی فضای خاور میانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی می شود……من اعلام می کنم اگر امروز کار را به کاردان (جمهوری اسلامی) نسپاریم، فردا جهان برای هیچ کس امن نخواهد بود.
پیش تر نیز بارها مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی آمریکا و غرب را به جنگ نامتقارن – و یا بهتر بگوییم عملیاتهای تروریستی – در خاک این کشورهای، تهدید کرده بودند.
روحانی در بخش دیگری از سخنانش در سازمان ملل، آمریکا و غرب را در صورت عدم تمدید مذاکرات و حذف تحریمها به جنگ تهدید کرده و می گوید نظام ما از شما متنفر است. وی در ادامه پس از شاخ و شانه کشیدن های غیر دیپلماتیک بر علیه جامعه ی جهانی می گوید که ما به شکل قاطعانه تصمیم داریم که برنامه ی هسته ای خود را در خاک ایران ادامه دهیم!
سخنان آخوند روحانی در سازمان ملل: وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان می رسد….. وقتی تحریم آغاز شد، نفرت عمیق از تحریم کنندگان هم شروع می شود…..ما به ادامه ی برنامه ی هسته ای “صلح آمیز” خود، که شامل اعمال حق غنی سازی و سایر حقوق هسته ای در خاک ایران – “در چهارچوب مقررات بین المللی ” – است، مصمم هستیم!
آخوند روحانی که در حیله گری، پلیدی و شیادی و نیز آتش افروزی در منطقه، فرزند خلف خمینی ضحاک است، در کنفرانس مطبوعاتی خود در نیویورک، در پاسخ به سئوال یک خبرنگار در ارتباط با حمایت رژیم از گروه تروریستی های تروریستی از جمله حزب الله لبنان می گوید: حزب الله یک گروه نظامی تروریستی نیست. حزب الله بخشی از دولت ملی لبنان است.
طی روزهای گذشته نیز خبرگزاری ها اعلام کردند که حکومت ایران رسما خبر از ارسال گسترده ی تسلیحات به دولت لبنان را داد. در پی آن نیز امروز خبرگزاری ها از ارسال مقادیر قابل توجه ای تسلیحات از ایران به سوریه خبر دادند.
شواهد موجود نشانگر آن است که نظام تروریستی وتروریست پرور جمهوری اسلامی در صحنه ی بین المللی خود را برای یک رویارویی گسترده ی نظامی آماده می کند. از این رو بیش از هر چیز رژیم می خواهد خط مقدم خود در مقابل اسرائیل را تقویت کرده و آتش افروزی خود در سوریه را بالا ببرد تا تهدید مستقیم از روی حاکمیت در ایران را از خود دور کند.
همزمان همانگونه که خامنه ای در آغاز سال 1393 در سخنرانی خود در مشهد مشخص کرده بود، رژیم بیش از پیش نیازمند بالا بردن فضای اختناق، خفقان و سرکوب در داخل است ولی در عین حال نیز خود را برای رویارویی نهایی با قیام های قهرآمیز مردم آماده می کند.
شکست دکترین آقای اوباما و آغاز پایان دوران مماشات با جمهوری اسلامی
شکست مذاکرات سه جانبه ی وزرای خارجه ی آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم در نیویورک و لغو شدن اجلاس هسته ای 5+1 و رژیم در نیویورک گویای آن است که طرفین به هیچ وجه اشتراک نظر و اشتراک منافع نداشته و در تقابل با یکدیگر قرار گرفته اند.
سخنان تهدید آمیز دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس خطاب به رژیم در سازمان ملل، خطوط درخواستی غرب از ایران را به شکل آشکارا و رسمی مشخص کرد.
دیوید کامرون 4 موضوع مشخص که خواسته های غرب از رژیم می باشد تا نظام جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسند، را مطرح کرد.
این چهار پیش شرط مطرح شده از سوی وی به این شرح است: اول دست کشیدن رژیم از دخالت در امور عراق و جنگ داخلی سوریه. دوم دست کشیدن رژیم از تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای و اینکه جام زهر هسته ای را به شکل کامل بنوشد. سوم، عدم حمایت رژیم از سازمان های تروریستی بین المللی (اعم از حزب الله لبنان، حماس و…) و چهارم باز کردن جامعه ای ایران و رعایت حقوق بشر در داخل ایران.
سخنان نخست وزیر انگلیس در سازمان ملل: رهبران ایران می توانند ….. به تضمین یک عراق با ثبات تر و جامع تر و یک سوریه با ثبات تر و جامع تر کمک کنند و اگر رهبران ایران آمادهچنین کاری هستند باید از مشارکت آنها استقبال کنیم…….. ما با ایران اختلاف نظرات شدیدی داریم. حمایت ایران از سازمان های تروریستی و برنامه اتمی اش تهدیدی برای مردم ایران است. تمامی این مسائل باید تغییر کند…..مانند همیشه انگلیس در زمینه تحقق آزادی، دموکراسی و عدالت (در ایران) نقش خود را ایفا خواهد کرد.
آقای اوبا نیز که با تکیه بر حمایت سنای آمریکا – که اکثریت آن طی دو سال گذشته در دست حزب دموکرات آمریکا بوده است – توانست در نهایت 4 ماه دیگر نیز مذاکرات بی نتیجه ی هسته ای 5+1 با رژیم را تمدید کند. اما با توجه به انتخابات 4 نوامبر 2104 کنگره و سنای آمریکا در این کشور و رویگردانی بخش زیادی از مردم آمریکا از حزب دموکرات، بی تردید می توان این پیش بینی را داشت که جمهوری خواهان در آمریکا، هم اکثریت کنگره را از آن خود کنند و هم اکثریت سنای آمریکا را.
در نتیجه با توجه به فاصله ی عمیق بین رژیم و آمریکا در مذاکرات هسته ای، آقای اوباما نه دیگر تمایلی خواهد داشت که این مذاکرات را تمدید کند و نه حتی کنگره و سنای آمریکا این اجازه را به وی خواهند داد.
پس به این جمعبندی میرسیم که اگر چه حدود یک ماه و نیم به 3 آذر 93 برابر با 24 نوامبر 2014، یعنی تاریخ پایان مهلت مذاکرات هسته ای چهارماهه باقی مانده است، ولی از هم اکنون می توان به شکلی شفاف شکست مذاکرات را در چشم انداز دید.
در نتیجه چنانچه که در گذشته نیز گفتم: «با شکست مذاکرات رژیم با غرب و بطور مشخص آمریکا و شکست دکترین آقای اوباما در ارتباط با مماشات با رژیم – بدلیل شرایط حساس کنونی و نزدیک شدن رژیم به سلاح هسته ای – جبهه مماشات در غرب از نفس افتاده و یا به شکل چشمگیری تضعیف می شود و بخشی از آن نیز از دور خارج خواهد شد. جبهه مماشات در غرب دیگر فرصت بازی های سیاسی گذشته با ایران را ندارد و در نتیجه به همان میزان که رژیم به نقطه تعیین تکلیف نهایی نزدیک می شود، مماشاتگران غربی نیز تعیین تکیلف می شوند».
موقعیت و شرایط مقاومت در عرصه بین المللی
در مقاله ای تحلیلی با نام «چشم انداز سال 1393 – وضعیت رژیم و شرایط مردم و مقاومت» که در 15 فروردین 1393 نوشته بودم، گفته بودم که: «آنچه در چشم انداز شش ماهه دوم امسال (سال شمسی) و پس از شکست رسمی مذاکرات با رژیم می تواند ظهور کند، تقویت چشم گیر سیاسی تغییر رژیم در ایران و رویکرد متفاوت غرب و آمریکا با راه حل سوم خانم مریم رجوی است. به عبارتی بهتر تغییر دموکراتیک در ایران از طریق مردم و مقاومت ایران و سرنگونی تمامیت نظام پلید جمهوری اسلامی با باندهای غالب و مغلوبش.
با توجه به صفحه شطرنجی شرایط داخلی و بین المللی رژیم و بن بستهای پیش روی این نظام ضد مردمی، در طول سال جاری نگاه جهان به مقاومت ایران به عنوان یگانه آلترناتیو سازماندهی شده و توانمند، تغییری چشم گیر خواهد داشت.»
حضور صفی از سخنرانان متشکل از مقامات سیاسی آمریکا در گردهمایی صد هزار نفره ی یاران مقاومت در پاریس در تابستان گذشته و حمایتهای این شخصیتهای مطرح سیاسی آمریکایی از مقاومت ایران و نیز نگاه، توجه و انعکاسات گسترده ی سخنرانی های خانم مریم رجوی از سوی تلویزیونها و خبرگزاریهایی چون تلویزیون آمریکایی فاکس نیوز، سی ان ان، العربیه و…..طی ماههای گذشته، نشانگر بوقوع پیوستن این چشم انداز بود.
مختومه اعلام شدن پرونده ی 17 ژوئن 2003 مقامت ایران در تاریخ 17 سپتامبر 2014 از سوی قوه ی قضاییه ی فرانسه را نیز می توان یکی از بزرگترین پیروزی های سیاسی این مقاومت در عرصه ی بین المللی دانست که راهبند حقوقی – سیاسی علیه این مقاومت را از میان برداشت.
ارسال نامه ی سرگشاده و مطبوعاتی 47 نماینده ی کنگره ی آمریکا به جان کری، وزیر امور خارجه این کشور در تاریخ 19 سپتامبر 2014 و درخواست آنان برای دخالت سریع و مستقیم دولت آمریکا برای تامین حفاظت و امنیت مجاهدین قهرمان مستقر در کمپ لیبرتی (زندان شبهه اوین با نام لیبرتی) نیز خود گویای فصل جدیدی ازگسترش حمایت مقامات سیاسی آمریکا از مقاومت ایران است.
حضور آقای صالح رجوی – برادر آقای مسعود رجوی – در تظاهرات هزاران نفر از یاران مقاومت مقابل مقر سازمان ملل نیویورک در روز 25 سپتامبر 2014 و سخنرانی ایشان در آن روز، مبین شرایط جدید مقاومت در عرصه ی بین المللی و بویژه در آمریکا است.
بی تردید سفر آقای صالح رجوی از فرانسه به آمریکا به درخواست مقامات سیاسی و دوستان مقاومت در این کشور صورت گرفته و به تایید وزارت امور خارجه ی این کشور باید رسیده باشد. که این خود گویای فصل جدیدی از شرایط بین المللی پیش روی این مقاومت ایران می باشد.
پس بی سبب نیست که چنین چشم اندازی به وجود بیاید که با شکست رسمی مذاکرات هسته ای در یک ماه و نیم آینده، مسیر سیاسی بین المللی مقاومت مردم ایران – به عنوان یگانه آلترناتیو سازماندهی یافته و بدیل نظام پلید جمهوری اسلامی – به سمتی باز شود که شاهد دعوت رسمی خانم مریم رجوی از سوی نمایندگان مردم و قانونگذاران آمریکایی و سفر ایشان به آن کشور باشیم. در این صورت بی تردید رویکرد جدید سیاسی جامعه ی جهانی نسبت به طرح راه حل سوم یعنی تغییر دموکراتیک در ایران به شکل چشمگیری بوجود خواهد آمد.
نتایج داخلی شکست مذاکرات
تاثیرات شکست مذاکرات هسته ای در داخل ایران را می توان بطور خلاصه اینگونه بر شمرد: شکاف عمیق در راس، بدنه و زیر مجموعه ی تمامیت نظام جمهوری اسلامی، تحریمهای شکننده برعلیه سیستم نفتی و بانکی رژیم از سوی آمریکا و غرب، عبور مردم از تمامیت حاکمیت و بویژه از باورمندیهای بیهوده به وعده های توخالی آخوند روحانی و در پی آن ورود جامعه به یک فضای روانی در راستای پذیرش پرداخت هزینه برای سرنگونی تمامیت نظام اهریمنی جمهوری اسلامی از طریق توسل به حرکتهای قهرآمیز، خواهد بود. ورود جامعه ایران به این فاز، خود زمینه را برای یک انقلاب توده ای و سرنگونی اهریمنان حاکم آماده خواهد کرد.
مجتبی فتحی
19 مهر 1393
11 اکتبر 2014