هر عملکردی و هر تصمیمی بر حسب قانونمندی حاکم بر شرایط مستولی عمل میکند و چیز تازه یا منحصر بفردی نیست و به حیطه خاصی مختص نمی شود و قانون عامی است.
انسانها همیشه و در هر شرایطی، چه در زندگی روزمره و عادی شغلی، خانوادگی، انتخاب نوع زندگی… و چه در شرایط سیاسی، مبارزاتی، جنگ و یا هر بحرانی دیگر، اغلب به نقطه ای میرسند که باید انتخاب کنند. شرایط و مختصاتی هم که انسانها را وادار به این تصمیم و امر انتخاب میکنند متفاوت است. علل ذهنی، عینی و درونی در کنش و واکنشهای همزیست یا در جهت تضادعمل کرده و در نتیجه محصول این کنشها و واکنشها، یعنی امر انتخاب، به واقعیت میپیوندد و حصول مییابد.
اسعتفای غیر مترقبه دو تن از اعضای شورای ملی مقاومت، اقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی، اگر چه موجی از شگفت زدگی را با خود به همراه داشت اما این شگفت زدگی از بابت نفس خود عمل استعفا نبود بلکه انچه که بیشتر سبب شگفتی شد نوع و زمان اعلام این تصمیم بود.
نفس استعفا از این بابت شگفت نیست چرا که مسیر پر تلاطم مبارزه ای سخت و بی امان کسی یا کسانی در وسط راه برا اساس یافته ها و توانائیشان مسیر عوض میکنند و راه دگر مبروند. این موضوع انچنانکه شاهد ان هستیم در دموکراتیکترین و ازادترین سیستم های موجود نیز صورت گرفته، میگیرد و خواهد گرفت و قائده مثتثنائی هم نیست. و طبیعی است که “انتخاب” این دو فرد برای خروج و استعفای از شورای ملی مقاومت از این قانونمندی تبعیت میکند.
اما، هر چند این مستعفین در استعفانامه خود به بر شماری دلایل “انتخابشان” در قالب «توضیح کوتاه به عموم» به ذکر بعضی از این دلایل پرداخته اند ولی انچه که مسلم است دلایل بر شمرده مطمئنا نه تنها همه واقعیت نمیتواند باشد بلکه بسیاری از انها نیز میتواند بر عکس خالی از حقیقت باشد. با کمی تامل در دلایل اعلام شده این دو فرد و مروری به بعضی انتشارات در وبلاگهای اضداد مقاومت و لحن پاسخگوئی به سوالات بعضی از دوستان فیس بوکی از جانب اقای قصیم، به نظر میرسد که این دلایل ذکر شده، طبق سنت معمول، برای تطهیر خود عنوان شده باشد.
قصد این نوشتار کوتاه ورود به بحث مختصات وشرایط تعیین کننده چنین تصمیمی و دلایل اتخاذ ان نیست. در همین رابطه فرض را بر ان میگیرم که انچه سبب این تصمیم حضرات شده واقعی است. و یا به عبارت دیگر، انچه همه خوبان دارند، این دو تن یکجا دارند.
اما نکته ای را که در رابطه با این موضوع خاص نمیتوان به سادگی از ان گذشت تناقضات مشهودی است که در بیانیه این اقایان و روش اعلام استعفا به چشم میخورد. به نظر میرسد که بیانیه شتابان، تحت تاثیر عوامل تاثیرگذار و تسریع کننده صادر و اعلام شده است. والا کسانی که «بیش از نیم قرن در داخل و خارج ایران, درسفر و حضر, و روزگار تبعید با آزادیخواهان و کوشندگان راه آزادی ایران, از خانواده های سیاسی گوناگون , افتخار همراهی و همرزمی» داشته اند انتظار میرفت که در این مدت طولانی کمی هم از پرینسیپهای اخلاقی، انقلابی، صداقت و مسئولیت پذیری را نیز میاموختند و پاس میداشتند. و بالطبع از ارزشهائی که قائدتا افرادی با داشتن چنین صفتهائی که اقایان به خود منسوب کرده اند، بهره میجستند و بر اساس ان در اعلام استعفایشان عمل میکردند. چرا که همین صفتها و ارزشها است که در واقع وجه تمایز بین الگوهای انقلابی-دموکراتیک با لومپنهای انتقامجو محسوب میشود.
در این صورت نیازی نبود که دشنه را تا دسته در پشت «همراهان دیرینه» خود فرو کنند وسپس روی انها را از دور ببوسند.
با این تفاصیل شک دارم که این اقایان درک ان را داشته باشند و متوجه این امر نیز شده باشند که بر اساس همان قانونمندی حاکم بر پدیده ها هویت ایشان هم پس از این عملکرد، تغییر خواهد کرد. انها دیگر “دکتر کریم قصیم و دکتر محمد رضا روحانی نیستند” و نخواهند بود. هویت این دونفر قبل از تصمیم به استعفا در ان میادینی که خود از ان نام برده، وقسمت اعظم ان در شورای ملی مقاومت، ساخته، پرداخته و شکل گرفته بود. خارج از این محیط انها کسانی دیگر خواهند بود.
پس جای ان دارد که از این اقایان سوال کنیم: به کجا چنین شتابان؟! مطمئن باشید به هرکجا که روید و روی اورید بر اساس توصیف خودتان، که مدت نیم قرن را در چنین مداری گذرانده اید، جایگزین اینده هر چه که باشد به مداری بس پائین تر قرار خواهد گرفت. امیدواریم که فقط به ان درجه از نزول نرسید که در لجنزاری که دیگران را به قعر کشید گرفتار شوید.!
ولی ظاهرا و انچه که از شواهد و قرائن بر میاید به نظر میاید که پوست خربزه زیر پایتان گذاشته اند، خود را دریابید.
ای کاش زمان زمزمه این اهنگ گذشته بود، ولی تکرار میشود…
کاش میبستم چشامو، این ازم بر نمیآد!
…
خنجر از پشت میزنه, اون که همراه منه!
21 خرداد
مجتبی قطبی