بر اساس قانون فیزیک پاسکال، هر فشاری که بر نقطهای از یک جسم سیال که در حال تعادل است وارد شود عیناً به همة اجزای آن سیال منتقل می شود.
پس شاید چندان عجیب نیست که در جامعهای در بحران و در شُرُف تحولات و تغییر بنیادین که از قاعدهی «تغییر و تحول» پیروی می کند، فرصتطلبان سیاسی نیز به تحرک درآیند.
اومبرتو اِکو “Umberto Eco” در کتاب «سرگذشت جامعه سیال« مینویسد: “بحران در مفهوم جامعه، فردگرایی خودسرانهای را افزایش میدهد، مردم دیگر همشهری نیستند، بلکه رقبایی هستند که باید چهارچشمی مراقب آنها بود. این سوبژکتیویسم، ذهنیتگرایی، پایههای مدرنیته را تهدید کرده، آن را آسیبپذیر ساخته و موقعیتی بدون هیچ نقطۀ مرجعی ایجاد کرده است که در آن همه چیز به نوعی سیالیت تبدیل میشود. قطعیت قانون از بین میرود، نظام قضایی به عنوان دشمن در نظر گرفته میشود و تنها راهحل، برای افرادی که هیچ نقطۀ مرجعی ندارند این است که خود را به هر قیمتی در معرض دید قرار دهند و این انگشتنما شدن را بهعنوان یک ارزش در نظر گیرند…
یکی از این نوع فرد گرایان و فرصت طلبان فردی به نام علیرضا آخوندی است که اخیرا، بدنبال اعتراضات اخیر مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی به میدان آمده است. این فرد علیرغم اینکه امروز به عنوان مجری تجمع “شه زدگان” و سلطنت طلبان پا به میدان گذاشته است، سخنرانی میکند و به گردهمائی فراخوان میدهد.
علیرضا آخوندی کیست؟
علیرضا آخوندی ۴۳ ساله، متولد اصفهان، در سن ۱۱ سالگی به همراه پدر و مادر و برادرانش از ایران به سوئد آمد. دارای پسری ۹ ساله است و از همسرش جدا شده است.
او خود را ایرانی نمیداند و میگوید: “من یک سوئدی هستم و فقط پرچم سوئد را قبول دارم، در مورد موضوع پرچم شیر و خورشید، موضوعی فرعی است و کسانی که به این موضوع می پردازند سایبری هستند..!!!”
آخوندی از سپتامبر ۲۰۱۸ به عنوان نماینده پارلمان سوئد از حوزه انتخابیه استکهلم مشغول فعالیت است و به عنوان کارشناس بازار کار مشغول به کار است. آخوندی به قول خودش “۲۰سال پیش و به طور اتفاقی به سیاست و حزب سنتر راه یافته است.” او خود می گوید که اولین بار به حزب دموکرات مسیحی ها رأی دادم تا شاید برای پیدا کردن شغل به وی کمک کند. او اعتراف میکند که عرضه پیدا کردن کار را نداشته و میگوید: ”من بیش از۶۰۰ درخواست کار فرستاده بودم و جایی کار پیدا نمیکردم. نهایتاً توانستم در دفتر حزب سنتر در “سودرتلیه” واقع در جنوب استکهلم ، از شهرهای سوئد، مشغول به کار شوم”.
علیرضا آخوندی در سال ۲۰۱۲ سه شرکت را اداره می کرد که نهایتاً آنها را به ورشکستی کشاند. وی در مدت سه سال از پرداخت دستمزد به کارکنان شرکتها خودداری میکند که آنها مجبور میشوند برای هزینه معیشت خود از طریق ضمانت دستمزد از سوی دولت دریافت کنند .
در سال ۲۰۱۲، آخوندی، پس از ورشکستگی شرکت ”Face & Body Vällingby AB” ، از سوی اداره جرایم محیط زیستی سوئد مورد ردیابی قرار میگیرد. این شرکت با ۴۵ کارمند بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ فعال بود. آخوندی به دلیل عدم ثبت تراکنش های تجاری خود برای بیش از دو سال – از سال ۲۰۰۹ و به دلیل تخلفات حسابداری محکوم شد. اما این حکم به حبس تعلیقی و به ۵۰ روز جریمه نقدی تغییر پیدا کرد. آخوندی همین سیاست سیستماتیک به ورشکستگی کشاندن شرکتها را ادامه میدهد. وی در سال ۲۰۱۲ شرکت سهامی درمیکر”Dermacare i Sverige AB” و در سال ۲۰۱۳ شرکت سهامی وارداتی بروما ” Bromma Import AB” را به ورشکستگی کشاند.
یکی از کارکنان زن این شرکتها توضیح میدهد که وی از آخوندی دوبار به دلیل عدم پرداخت حقوقش شکایت کرده است. او وقتی خبر انتخاب آخوندی را به عنوان نماینده مجلس می شنود می گوید:
”آه چقدروحشتناک، این کاملاًدیوانگی محض است که اویک سیاستمدارشود.”
“اوواقعاًفردنفرت انگیزی است. گاهی اوقات ماپنج ساعت متوالی بدون وقفه روی ماساژکارمیکردیم – واین کارازنظرفیزیکی سخت است – وبعداو میآمدو فقط آنجامیایستادوسرمافریادمیزدکه پول کافی درنمیآوریم. من یکی ازکسانی بودم که طولانیترین زمان نزداوکارکردم،اما اکثرکارکنان بعدازیک ماه کارراترک کردند. واقعاسخت بود.”
به گزارش رسانه های سوئد دلیل عدم پرداخت حقوق کارکنان، تصمیم آخوندی و همسرش برای بستن شرکتها و اعلام ورشکستی بود که سه ماه قبل آن اخراج همه کارکنان را اعلام میکنند. این زن با زوج آخوندی به توافق رسیده بودند که ساعات معینی را در سالن آخوندی کار کند در حالی که بخشی از وقت خود را در سالن دیگری کار می کرد. وقتی که این زن شغل جدیدی پیدا کرد. تصمیم گرفت به طور کامل شرکت آخوندی را به نفع شغل جدید ترک کند. آخوندی از این تصمیم شدیدا عصبانی میشود و و حقوق وی را پرداخت نمیکند. به گفته این زن کارکنان زیادی مورد آسیب آخوندی قرار گرفته بودند اما جرات تعقیب وی را نداشتند.
آخوندی نه تنها از پرداخت حقوق کارکنان شرکت خوداری میکرد، بلکه از پرداخت هزینهای تلفن شرکت هم سرباز زده بود. در همین مورد شرکت مخابراتی Tele2 نیز از او به دادگاه شکایت میبرد که دادگاه آخوندی را مجبور به پرداخت ۴۰۰۰ کرون به شرکت مخابراتی کند.
طبق اطلاعاتی که در سایت خبرها24 ”Nyheter24” منتشر کرده است شرکت مرسدس بنز در پایان سال ۲۰۲۱ از آخوندی به دلیل عدم پرداخت مسافت پیموده شده و خسارت وارده به وسیله نقلیه ای که از سال ۲۰۱۸ تا ۲۸ دسامبر ۲۰۲۱ اجاره کرده بود به دادگاه شکایت برده بود. این دعوا در ابتدا منجر به یک حکم به اصطلاح غیبت شد. او ابتدا به پرداخت مبلغ ۲۹۲۷۵ کرون برای خسارت وارده به اتوموبیل، ۷۲۳۵ کرون برای کیلومتر اضافی و ۱۵۰۰ کرون برای هزینه در مجموع ۴۰۲۵۹ کرون محکوم میشود. علاوه بر این، طبق این حکم، آخوندی باید هزینه های حقوقی شرکت را به مبلغ ۱۰۸۰۰ کرون بازپرداخت کند. البته شرکت مربوطه این اتهامات خود را در سپتامبر ۲۰۲۲ پس گرفته و پرونده بسته میشود.
شما خود مجمل بخوانید از این محفل.
آیا به نظر شما چنین افرادی که در شارلاتانیزم و سیاهکاری اقتصادی سابقه درخشانی دارند میتوانند مورد اعتماد مردم ایران قرار گیرند؟
مارکوس ویکسل، نماینده پارلمان از حزب دموکراتهای سوئد در یک نوشته خطاب به علیرضا آخوندی مینویسد: “اگر من یک سوئدی-ایرانی منتقد رژیم بودم، از بی تفاوتی شما کاملا شرمنده بودم. البته شما میتوانید در تجمعات بایستید و سخنرانی کنید. میتوانید یک تظاهرات ترتیب دهید، … اما آنچه واقعا اهمیت دارد عمل است. شما هیچ کاری در پارلمان انجام ندادهاید وهیچ قدمی برای مردم ایران برنداشتهاید.”
مارکوس ویکسل با اقدام جالبی از جستجو در موتور وبسایت پارلمان به این نتیجه میرسد که آخوندی در تمام مدت دوران نمایندگی اش فقط یک بار به واژه ایران مرتبط بوده است.
آیا به نظر شما کسانی مثل آخوندی که خود را ایرانی هم نمیدانند، میتوانند سخنگوی مردمی باشند که بیش از عمر وی برای آزادی و دموکراسی مبارزه کردهاند، خون دادهاند و میدهند؟
مجتبی قطبی فعال حقوق بشر،
منابع: