«محمود صالحی» فعال کارگری پس از دو جلسه محاکمه در دادگاه انقلاب، در گفتگویی به آخرین وضعیت پروندهاش و همچنین وضعیت کارگران کردستان و ایران پرداخته است.
این عضو بنیانگذار «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری»، در بخشی از این گفتگو که از سوی «مهرداد امین وزیری» صورت گرفته گفته است: “طبقه کارگر ایران برای رسیدن به خواست و مطالبات خود جز مبارزه راه دیگری ندارد. این مبارزه هم هر روز وسعت بیشتری به خود میگیرد.”
دومین جلسه رسیدگی به پرونده «محمود صالحی» روز پنجشنبه ۲۹ مردادماه ۱۳۹۴، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست «قاضی سعیدی» به اتهام عضویت در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» برگزار شد.
نخستین جلسه دادگاه این فعال کارگری، شنبه ۱۷ مردادماه ۱۳۹۴، در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج برگزار شده بود.
پیشتر «محمود صالحی» در سهشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۴، به دنبال حمله نیروهای لباس شخصی به منزل او در شهرستان سقز، بازداشت و به اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شد.
بازداشت او در حالی روی داد که قبلتر حکم جلب وی از تهران صادر شده بود.
این فعال کارگری، پس از چهار روز بستری مخفیانه با نام مستعار در بخش دیالیز بیمارستان توحید سنندج، روز شنبه ۹ خردادماه سال جاری، با واگذاری “فیش حقوقی” به عنوان وثیقه از بازداشتگاه اطلاعات سنندج آزاد شد.
وخامت حال این فعال کارگری به حدی بود که خانواده وی تصمیم میگیرند سریعا او را جهت درمان فوری به مراکز درمانی منتقل کنند.
«محمود صالحی» با نارسایی کلیه به تک سلولی منتقل شده و در آنجا داروهایش به وی داده نشده بود. در پی آن کلیههایش از کار افتاد و در نهایت دوباره به بیمارستان منتقل شد.
پیشتر به خانواده این فعال کارگری اعلام شده بود که بازداشت «محمود صالحی» تا ۳۱ خردادماه ۱۳۹۴، جهت رسیدگی به پرونده تمدید خواهد شد.
متن کامل گفتگوی «محمود صالحی» با «مهرداد امین وزیری» عضو و مسوول بخش کارگری «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» را در پی میخوانید.
لطفا در ابتدا درباره خودتان بگویید؛ همچنین در مورد شرایط جسمی فعلیتان توضیح بدهید؟
– با درود و عرض ادب به خدمت شما عزیزان که این مصاحبه را ترتیب دادید. من محمود صالحی متولد سال ۱۳۴۱ شمسی، کارگر نانوا در استان کردستان هستم و اکنون در شهر سقز زندگی میکنم. همسر و دو پسر دارم و از سال ۱۳۸۸ به دلیل مشکلات جسمی از کارافتاده میباشم. وضعیت جسمی من به دلیل اینکه در سلول انفرادی هر دو کلیه خود را از دست دادهام، در بیمارستان امام خمینی سقز هر هفته دو بار یعنی روزهای شنبه و سهشنبه، همو دیالیز میشوم و تحت درمان قرار دارم.
آخرین حکمی که در دادگاه به شما ابلاغ شده چیست؟
– هنوز حکم جدیدی علیه من صادر نشده، اما در تاریخ ۱۷ مردادماه ۱۳۹۴ و همچنین ۲۹ مردادماه ۱۳۹۴، در دو نوبت در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی استان کردستان به اتهام تشکیل کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری که یک کمیته کارگری است، محاکمه شدم و هنوز رای علیه من صادر نشده است.
دلیل اعتراض شما چیست؟
– هنوز حکمی صادر نشده تا به آن اعتراض کنم، اما من به این اعتراض دارم که چرا در تاریخ ۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۴، بدون دلیل بازداشت شدم و مدت ۳۲ روز در سلول انفرادی بودم؟ اگر در سلول انفرادی کلیههای خودم را از دست نمیدادم، شاید چند ماه دیگر در سلول انفرادی میماندم.
آیا نام شعبه، قاضی و بازجوی خود را به یاد دارید؟ درباره دوران بازجویی و همچنین حکمهای خود بگویید؟
– در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی استان کردستان در شهر سنندج به ریاست قاضی سعید محاکمه شدم. هیچ متهمی و یا زندانی سیاسی نمیتواند بازجوی خود را بشناسد، چون در سلول انفرادی وقتی شما را جهت بازجویی میبرند، با چشمان بسته بازجویی میشوید. بنابراین بازجویان افرادی هستند که هیچوقت شناسایی نمیشوند. من تا به امروز دهها بار بازداشت شدهام و در سال ۱۳۶۵ و ۱۳۷۹ و ۱۳۸۵ به حکمهایی نیز محکوم شدهام و آن احکام را سپری کردهام و حال منتظر حکم جدید هستم.
آخرین بازداشت شما چه زمانی و دلیل عمده دستگیری چه بود؟
– در تاریخ ۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۴، توسط نیروهای اداره اطلاعات شهرستان سقز بنا به اظهارات آنان که از مرکز نیابت داشتند، بازداشت شدم و مدت ۳۲ روز در سلول انفرادی زندانی بودم. بعد از بازداشت سه اتهام به من اعلام شد؛ عضویت در حزب کمونیست ایران و کومهله، تبلیغ علیه نظام و عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
اتهام اول و دوم از طرف من رد شد و اتهام عضویت در کمیته هماهنگی را قبول کردم و در دادگاه هم کیفرخواست من همین اتهامات بود.
شرایط کنونی فعالین کارگری استان کردستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
– فشار بر فعالین کارگری تنها مربوط به استان کردستان نیست، این فشار در کل جامعه ایران وجود دارد؛ اما در کردستان چند برابر بیشتر است. مسوولان امنیتی تمام قدرت خود را برای سرکوب جنبش کارگری ایران به کار میبرند و سعی میکنند که این جنبش حقطلبانه را خانهنشین کنند؛ به همین دلیل هر روز در گوشه و کنار این کشور، فعالان کارگری مورد ضرب و بازداشت هستند، به شکلی که میتوانیم به صدها پرونده مفتوح کارگران اشاره کنیم.
برای بهبود هر چه بیشتر فعالیت کارگری در استان کردستان و ایران چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
– ما نمیتوانیم چیزی را پیشگویی کنیم. طبقه کارگر ایران برای رسیدن به خواست و مطالبات خود جز مبارزه راه دیگری ندارد. این مبارزه هم هر روز وسعت بیشتری به خود میگیرد. اگر در گذشته فعالان کارگری و کارگران آگاه، به اندازه انگشتان دست بودند، ولی امروز مسوولان امنیتی تمام قدرت خود را برای سرکوب این جنبش اختصاص دادهاند. این سرکوبها نشانه آن است که جنبش کارگری ایران یک جنبش آنلاین و روزانه در میدان عملی مبارزه حضور زنده دارند. با توجه به تمام این فشارهای جنبش کارگری میرود تا مهر خود را به تمام اعترضات عمومی بزند.
در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید؟
– تنها میتوانم این را عرض کنم که جنبش طبقه کارگر ایران یک جنبش رو به رشد است و هر چقدر فشار روی او بیشتر شود، باز هم به مبارزه خود علیه نظم سرمایه ادامه داده و میدهد. جنبش طبقاتی طبقه کارگر هر قدر طولانیتر شود، به همان اندازه رادیکالتر خواهد شد.
ممنون از وقتی که در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گذاشتید.
– من هم از شما سپاسگزارم برای وقتی که در اختیار من گذاشتید.
منبع: کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی