محمود نیشابوری: بادكنكي به بزرگي ايران

بزرگترين  شيادي و خيانت، در عصر معاصر

خميني دجال با آن همه شيادي و دجاليت، با انباني بزرگي از دغل و دروغ و فريبكاري، همچون بادكنكي غول آسا و توخالي كه پر از تبليغات، خرافات ، وعده و عيد و… فرا گوبلرزي،آن را پر كرده بود.

در ابتدا، همه چيزخبر از آزادي و بهروزي مي داد، همه كلمات و آرزو ها پر پر شد ه گذشته بار ديگر زنده شد. در ختان، گلها، زمين هاي خشك بار ديگر نويد آزادي را ديدند و سرمست از روزهاي خوش گذشته، خوشحال و شادمان شدند.

پرندگان خوش الحان، بر گشتند، پس از مها جرت طولاني، تا براي مردم تازه آزاد شده بخوانند و نغمه سرايي كنند.

اما، آهسته آهسته كلاغان بد تركيب و سياه جامگان و سياه دلان سر رسيدند و همه جا  را قرق كردند، و پادشاهي دجالان راه افتاد.

ديري نپائيد كه بادكنك خوشبختي تعيير  رنگ و شكل داد، گاهي بيضي، دايره ، مستطيل و همه شكل و همه رنگ، بر حسب كار برد دجاليت و مردم فريبي سياه دلان.

بادكنك شكل شمشير شد، شلاق و  همه آلات قتاله و..

فردا كه آفتاب لب  بام امد، درهمه نقاط شهر بلند گوها موزيك عزا را پخش مي كردند، سياه جامگان شلاق بدست در هر كوي و برزني جولان مي دادند، هر كس لبخند مي زد دستگير مي شد و فردايش زندان و اعدام.

اما با  همه فريب و نيرنگ و كشتار و جنايات اين نابخردان، نوك سوزني بر دل سياه بادكنك بزرگ و غول آسا فرو رفت و تركيد، صداي تركش اين بادكنك مخوف تمام وطن و حهانيان را  خبر دار كرد.

آري خميني جرثومه فساد و تباهي امپراطوري مادام العمر در سر داشت در زرورق اسلام و آزادي. اما در چنين ظلماتي شمع اميد و مقاومتي سترگ روشن شد، اميد ها زنده شد، ايستادگيها، گذشت و فداكاريها دگر بار جان گرفت، شمع سوخت رساني شد تمام ايران را روشن كرد و  جهانيان را با خبر، آخر آنها هزار اشرف را از دل سياهيها بيرون آوردند.

آري اين مقاومت سرشته بخون بود كه خميني را از ماه به چاه رسوايي افكند.

همه چيز از پس پرده ابهام فرو ريخت، نور اميد همه حا را فرا گرفت، بدون شك همين مقاومت سرشته بخون و مردمي رژيم جهل و جنايت آخوند ي را سرنگون خواهد كرد.

در آن شكي نيست.

محمود نیشابوری

2017 02 09