همانگونه که انتظار می رفت، در پی سُخنان دو پهلو و مُبهم رهبر جمهوری اسلامی در باره بُحران هسته ای و مُذاکره با آمریکا، نزدیکان و گُماشتگان او برای دامن زدن هر چه بیشتر به آشُفتگی و گل آلود کردن آب برای ماهیگیری به نفع سیاست همیشگی “نظام”، آستینها را بالا زده و معرکه گرفته اند.
حُروف اضافه ای که برای مثال پاسدار نقدی، سرکرده اوباش بسیجی، بی درنگ پس از سُخنان آقای خامنه ای بین کلمات او گذاشته، در خدمت تقویت رویکرد دوگانه وی قرار دارد و زیر آن خط تاکید می کشد. این پایور ارشد نظامی – امنیتی کسانی که ارزیابی خوش بینانه ای از ژست آقای خامنه ای ارایه کرده اند را “واداده و پشیمان” نامید و تصحیح کرد که آنها “سعی می کنند واژه “نرمش قهرمانانه” را از کُل سُخنان ایشان جُدا کنند و از آن به عُنوان تکرار صُلح امام حسن یاد کنند”.
رهبر جمهوری اسلامی از طریق سُخنان اخیر خود تلاش می کند فضایی بین دو ریل قطار به طور مُوقت برای خویشتن ایجاد کند. او به باند رقیب برای مُذاکره بُرد – بُرد چراغ سبز نشان می دهد. مفهوم شرط “بُرد – بُرد” نیز در این میان بر کسی پوشیده نمانده و همانا نزدیک نشدن به مرزهای قُدرت مُستبدانه آقای خامنه ای و همدستانش را در خود جای داده است. اگر حُجت الاسلام روحانی موفق شود بدون آنکه هزینه ای به “مقام مُعظم” تحمیل شود، تحریمها را کاهش و فشار تحمُل ناپذیر خارجی را تخفیف دهد، وی به داخل این قطار خواهد پرید.
حالت دیگر آن است که طرفهای خارجی “نظام”، لبخند دوستانه و گُفتار مودبانه را برای باز کردن گره بُحران ماجراجویی هسته ای آن کافی ندانند و خواهان اقدامات عملی و تدبیرهایی از جانب حُکومت گردند که با نوشیدن جام زهر برابری کند. در این صورت آقای خامنه ای روی رکاب قطار دیگری که از جهت مُخالف می آید خواهد پرید و سینه جلو خواهد داد که از پیش گفته که “به مُذاکره با آمریکا خوشبین نیستم”.
از این روست که ولی مُطلقه و “تصمیم گیرنده نهایی سیاستهای کلان”، توپ “نرمش قهرمانانه” را به زمین رییس قُوه مُجریه افکنده و خود را در این صحنه فقط تماشاگر مُعرفی می کند. با اینحال این بدان معنا هم نیست که آقای خامنه ای و باند او دستکم در فاز ابتدایی پروسه “نرمش”، کنار گود می نشینند و مُنتظر می مانند. برعکس، آنها برای کسب اطمینان از حفظ “خط قرمز” هایشان، به گونه فعال در آن به مُداخله “غیرسازنده” خواهند پرداخت.
هیچکس جُز آقای خامنه ای در قاب تابلوی “نرمش قهرمانانه” قرار نمی گیرد. دستیابی به هر گونه تفاهُم واقعی با آمریکا و اُروپا و برداشتن گامهای عملی برای تنش زدایی از مُناسبات خارجی، مشروط به موافقت وی در این پهنه و آمادگی برای عقب نشینی در پهنه سیاست داخلی است. اگر در نرمش مورد اشاره رهبر جمهوری اسلامی چیزی “قهرمانانه” وجود داشته باشد، چشم پوشی داوطلبانه یک مُستبد قُرون وسطایی از جایگاه، قُدرت و منافعی است که در چنگ دارد. دو پای گُریزی که پاسدار نقدی به “رهبر” قرض داده، تصمیم این “قهرمان” پنبه را نیز در این باره آشکار می سازد.