روز ٣٠ اکتبر ٢٠١۵/ هشتم آبان ١٣۹۴، حمله راکتی به کمپ پناهندگان لیبرتی که در آن اعضای سازمان مجاهدین خلق مستقر هستند، منجر به کشته شدن ٢٣ نفر انسان بی دفاع شد.
ساعاتی بعد از وقوع حادثه، خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) با انتشار یک گفتوگوی مفصل که با «وثیق البطاط» رهبر «جیش المختار»، مدعی شد که این گروه مسئولیت حمله به کمپ لیبرتی را بر عهده گرفته است. پخش این مصاحبه جعلی با رهبر کشته شده جیش المختار خود میتواند دلیل مضاعفی برای اثبات این ادعا باشد که مسبب این حمله جمهوری اسلامی است که می خواهد دستان خود را از این حمله تروریستی پاک کند.
سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران که با دولت عراق همکاری نزدیک و تنگاتنگی دارد، در پشت این اعمال تروریستی قرار دارد.
جدای از هر نیت غیرانسانی و ضد قوانین بینالمللی که ممکن است مسببان این جنایت داشته باشند، انفعال و ایزوله بودن جامعه جهانی در انتقال اعضای سازمان مجاهدین به یک کشور امن خود عامل اصلی از دست دادن جان این پناهندگان در جهنمی به اسم لیبرتی است. بایکوت لیبرتی و امتناع از پذیرش اعضای سازمان مجاهدین خلق، با وجود اینکه این سازمان از لیست تروریستی کشور آمریکا نیزخارج شده، بهانه لازم را به متجاوزان در حمله مداوم به لیبرتی خواهد داد.
خواست فوری انتقال دو هزار و دویست تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق که هر لحظه در زیر خطر حملات تروریستی دولت های متخاصم از جمله جمهوری اسلامی هستند، باید به خواسته فوری و بدون قید و شرط تمامی احزاب و سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی تبدیل شود. حمله به لیبرتی، حمله به اپوزیسیون برانداز جمهوری اسلامی است که سر سازش با حاکمیت ندارد. حمله به لیبرتی، حمله به تک تک کسانی ست که در سنگرهای مختلف و در جای جای جهان با جمهوری اسلامی به مبارزه برخاستهاند.
دیروز حمله تانکها و حمله به شرف، امروز شلیک راکت به لیبرتی و فردا ترور فردی افراد و شخصیتهای مخالف جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف، نقشه راهی ست که تروریسم دولتی جمهوری اسلامی از دهه ۶٠ با ترور رهبران نویسندگان و فعالان اپوزیسیون در داخل و خارج کشور پیش گرفته و آن را با کیفیتهای مختلف ادامه داده است. تروریسم دولتی جمهوری اسلامی در پی حذف مخالفان خود به هر قیمتی است و ظاهرا کارت قرمزی هم از طرف دولتهای غربی در این زمینه نگرفته است.
همه احزاب و سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی جدای از هر نقدی که ممکن است به سیاستهای سازمان محاهدین خلق داشته باشند و جدای از هر نوع خط کشی تئوریک و پراتیک که با این سازمان دارند، باید با اقدامات وسیع خود به مقابله با تروریسم دولتی جمهوری اسلامی بروند و ماهیت آن را در مجامع بینالمللی افشا کنند. گام اول این کار جدای دفاع از ساکنان غیرنظامی لیبرتی که منتظر انتقال به کشور ثالت طبق قوانین کمیساریای عالی پناهندگان هستند، دفاع از موجودیت خود این سازمانهاست. هر گونه سکوت، مسامحه، سازش و ساده رد شدن از این جنایت که در حق ساکنان لیبرتی انجام شده، دودش اول از همه به چشم اپوزیسیونی میرود که در مقابل این جنایت به بهانههای اختلافات تئوریک و یا اینکه اولویتهایش چیز دیگری است، سکوت میکند و خود را مصون میپندارد و یا احتمالا در حاشیه امن میبیند.
من، مینو همیلی، در درجه اول به عنوان یک زندانی سیاسی سابق که تعدادی از بهترین همبندیهایم از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند و تیرباران شدند و بخشی از آن ها هماکنون در لیبرتی ساکن هستند، اقدام فعال را در جهت مقابله با تروریسم دولتی جمهوری اسلامی، ضروریترین اقدام ممکن برای محکوم کردن حمله به ساکنان لیبرتی میدانم. و موارد زیر را در اقدام سریع برای نجات ساکنان لیبرتی ضروری میبینم.
١- اقدام مشترک اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در فشار به کشورهای پناهنده پذیر برای پذیرش ساکنان لیبرتی.
٢- مقابله با تروریسم دولتی جمهوری اسلامی و افشای اقدامات آنها در راستای حذف فیزیکی اعضای اپوزیسیون.
٣- ایجاد همبستگی در سطح وسیع برای فشار به دولت عراق که خود ناقض قوانین بینالمللی در دفاع از این پناهندگان است.
در ضمن به عنوان یک فعال حقوق پناهندگی، حمله به کمپ لیبرتی و عدم دفاع دولت عراق از این اردوگاه پناهندگی را نقض قوانین بینالمللی میدانم. کمپ لیبرتی تابع قوانین کمیساریای امور پناهندگان سازمان ملل است و تحت نظارت این سازمان اداره میشود.
عملی کردن این اقدامات خود میتواند علاوه بر نجات جان ساکنان لیبرتی، مصون ماندن اعضای اپوزیسیون را در خارج از کشور از حملات تروریستی جمهوری اسلامی حفظ کند.
مینو همیلی
سوم نوامبر ٢٠١۵