آتنا دائمی ، فعال حقوق بشر که چندی پیش برای اجرای حکم هفت سال حبس بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود، در نامهای سرگشاده با بیان اینکه توسط مامور زن مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مامور مرد قرارگاه ثارالله سپاه تهران هم اقدام به استفاده از اسپری فلفل نموده، خبر از شکایت خود از آنها داده. خانم دائمی در این نامه اجمالا روند بازداشتش را شرح داده است. وی در این نامه تاکید کرده است که در راه زندان توسط این مامورین تهدید به پرونده سازی شده و به او گفتهاند “آشی برایت میپزیم که دیگر فکر بیرون آمدن از زندان را از سر بیرون کنی”. متن کامل این نامه درپی میآید.
بنا برگزارشها ساعت ۸ صبح روز ششم آذر ۹۵، آتنا دائمی فعال مدنی جهت تحمل ۷ سال حکم حبس در منزل پدریاش «با خشونت و تهدید» توسط ماموران قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
خانم دائمی در نامهای سرگشاده به شرح روند بازداشتش پرداخته است. این نامه در روز بازداشت نامبرده و در هنگام انتقال به بند نسوان (زنان) اوین نوشته شده است.
متن کامل نامه:
“من آتنا دائمی از داخل زندان اوین مینویسم. زندانی که شده جایی برای عاشقانی که جز انسان و انسانیت دغدغه دیگری ندارند و زندانی سیاسی، عقیدتی و امنیتی خوانده میشوند.
مجرمان حقیقی آزاد هستند. لطفا مزاحمشان نشوید که زنان و مردانی از جنس شرافت در سلولهای سرد و یخ زده زندان مشغول گذراندن حبس اند.
امروز ۶ آذر ۹۵ به خانهمان هجوم آوردند، نه در حال تجاوز به دانش آموزان بودم و نه در حال اختلاس و صدور حکم قتل و نه فراری، بلکه فقط خواب بودم! پدر و مادرم مسافرت بودند.
روز پنجشنبه ۴ آذر ۹۵ از دادگاه انقلاب تماس گرفتند و گفتند احضاریه را میخواهند ارسال کنند و آدرس خواستند. اما کسانی که با نام قرآن و دین اسلام مجوز هرگونه ظلم را برای خود صادر کردند، برخلاف عرف و شرعشان دروغ گفتند و به جای احضاریه ۳ مامور برای بازداشتم فرستادند. سه ماموری که زنان را در خیابان به جرم بد حجابی بازداشت میکنند تا مبادا اسلام به خطر بیافتد اما به حریم خصوصی من تجاوز کردند و نظارهگر بیحجابیام بودند تا مبادا فرار کنم! طبق قانون باید احضاریه می دادند و حداقل ۵ روز فرصت برای اینکه خود را به زندان معرفی کنم و اگر هم نمی رفتم میبایست ماموران زندان و اجرای احکام برای بازداشتم میآمدند، نه سه مامور از سپاه ثارالله.
در را باز کردیم و حکم خواستیم، حکمی نشان ندادند، گویی برای بازداشت یک جنایتکار فراری آمده بودند و به داخل خانه حمله کردند. مجدد از آنها حکم خواستم که به سویم حمله کردند. زنی که شرم دارم نام او را زن بگذارم، اقدام به ضربوشتم من کرد، وقتی خواهر کوچکترم دخالت کرد به سینه او هم کوبید.
مامور مرد هم که آبروی مرد را میبرد، اقدام به استفاده از گاز فلفل برای یک زن بی سلاح و دفاع نمود. با ۱۱۰ تماس گرفتم اما کجای ایران مجریان قانون طرف قانون را میگیرند؟ مرا بازداشت کردند و بدون خداحافظی از پدر و مادری که در سفر بودند، مرا با چشم بند و دستبند راهی زندان اوین کردند. در راه مدام تهدید به پرونده سازی کردند و گفتند: آشی برایت می پزیم که دیگر فکر بیرون آمدن از زندان را از سر بیرون کنی.
بدانید و آگاه باشید!
صدای آتنا دائمی با این کارهای ظالمانه و ناعادلانه شما خفه نمی شود. خود را خسته نکنید و فراموش نکنید که رمز ماست ایستاده مردن!
آتنا دائمی یک نفر است، اما هزاران آتنا دائمی در بیرون زندان، صدای مظلومیت زندانیان سیاسی خواهند بود.
شکایت از سه مامور متجاوز را تحویل قاضی اجرای احکام دادسرای اوین دادم، گفتند حق ضربوشتم نداشتند و قول پیگیری دادند. ببینیم و تعریف کنیم.
آتنا دائمی – ۶ آذر ۹۵
بند زنان زندان اوین”