سال ۱۴۰۰ در ایران بدلیل نکبت اخوندها بعد از کرونا و فقر و گرسنگی و فساد، بی ابی هم به مصیبتهای مردم اضافه شد. به قول معروف تا “اخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود”
رژیم مانند همیشه مشکلات و بحرانها در کشور را یا به گردن مردم و یا طبیعت و کمبود بارندگی و میاندازد. اما به گفته خود مقامات رزيم بیشتر این مشکلات به مدیریت غیر علمی و غلط مربوط میشود. بسیاری از مناطق در گذشته مشکل اب نداشتند اما بدلیل ۴۰سال حکومت نکبت بار اخوندها و عدم خرج برای زیر ساختها و به تاراج بردن پول مملکت اینک همه استانهای ما کم و بیش با مشکل بی ابی و تشنگی روبرو هستند.
خوزستان بر روی نفت خوابیده است اما اکثر مردم این استان از اب الوده و کثیف استفاده میکنند و در برخی از روستاها همین اب الوده هم کمیاب است.!!!!
جامعه ۲۴ در یک گزارشی از وضعیت بی ابی در سه استان خوزستان، اصفهان و چهارمحال بختیاری چنین مینویسد:
“تنش بی آبی در خوزستان سرانجام در تیرماه ۱۴۰۰ نخستین اعتراضات آبی را در این استان رقم زد. اعتراضاتی که به گفته ساکنان عرب این استان «مظاهرات سلیمه» یا اعتراض مسالمت آمیز، اما در برخی مناطق به خشونت گراییده شد و به گفته مقامات رسمی دست کم یک نفر در این اعتراضات کشته شد اگرچه برخی منابع غیر رسمی نیز از فوت سه نفر در این اعتراضات خبر میدادند.
بجز بی ابی، سیل سال ۹۵ و ۹۸ و همچنین وقایع آبان ۹۸ برجستهترین این وقایع بود که در نهایت تابستان ۱۴۰۰ هم خشکسالی به این استان رسید تا خوزستانیها پیش از این از کم شدن سهم آب مردم و دادن این سهم به شرکتهای بزرگ حاضر در خوزستان، بیکاری، تورم، گرانی، آلودگی هوا، آلودگی آب معترض بودند کاسبه صبرشان لبریز شده و در تابستان ۱۴۰۰ با کم شدن آب کرخه و خشک شدن هورها و زمینهای کشاورزی و به خطر افتادن حیات دامها به ویژه گاومیشها اعتراض آنها به خیابان کشیده شود.
این اعتراضات که با تصاویر تأثر برانگیز گاومیشهای تشنه در کنار هورهای خشک و نیمه خوزستان ومشکل کمآبی رودخانههای خوزستان به ویژه کرخه منجر به بروز مشکل کمبود آب کشاورزی و آب شرب در مناطق روستایی، منجر به اعتراضاتی در شهرهای شادگان، امیدیه، سوسنگرد، ماهشهر و منطقه زرگان اهواز در ۲۵ تیر ماه آغاز شد و در ادامه به سایر شهرها چون بستان، خرمشهر و مناطق شمالیتر این استان، چون ایذه، شوش دانیال، دزفول، اندیمشک، مسجد سلیمان و شوشتر نیز کشیده شد.
اعتراضات خوزستان در ادامه به مخالفت با «صدور مجوز محیط زیستی پروژه انتقال آب خوزستان به اصفهان و دیگر مناطق مرکزی ایران کشیده شد. پروژه کوهرنگ۳ اکنون در حال اجرا است و پروژههای تونل یک و ۲ بهشتآباد هم سالها است فعال هستند. همچنین طرح خرسان به مقصد یزد و کرمان نیز در دستور دولت هستند. به گفته ناظران و کارشناسان محیط زیستی در صورت اجرای دو پروژه اخیر چیزی آب خوزستان باقی نخواهد ماند. به هر روی اعتراضات خوزستان تا اول مردادماه ادامه پیدا کرد که سرانجام با مداخله نیروهای انتظامی و امنیتی این اعتراضات در این استان به پایان رسید، اما حمایت از مردم خوزستان در استانهای دیگر آغاز شد.”
اعتراضات آبی در اصفهان
کشاورزان اصفهانی که سالها است شاهد خشک شدن زاینده رود هستند، در اعتراض به کم آبی، انتقال آب و قطع حقآبه خود اواخر آبانماه و اوایل آذرماه امسال بر بستر زاینده رود دست به تجمع زدند.این تجمعات که با مشارکت هزاران نفر از مردم اصفهان برگزار شد، ابتدا با برپایی چادر توسط معترضان در زاینده رود و حتی برگزاری نماز جمعه و حضور و همراهی برخی از مسئولان همراه شد و شعارهایی چون «زاینده رود من کو» از جمله این شعارها بود. اما کاسه صبر مسولان استانی در برابر این تجمعات پر شد و با حضور نیروهای انتظامی و امنیتی، توافق با برخی کشاورزان و به آتش کشیده شدن چادر برخی معترضان دیگر عملا به این اعتراضات پایان داده شد.
به گفته کارشناسان، عدم حکمرانی مناسب آبی در ابعاد مختلف در استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و استان خوزستان، بروز خشکسالیهای متعدد طی ۱۵ سال اخیر و سپری کردن سال آبی ۹۹- ۱۴۰۰ با خشکسالی شدید و کاهش حدود ۴۰ درصدی منابع آب سد زایندهرود و پیشبینی تداوم خشکسالی توسط سازمان هواشناسی کشور، لزوم تأمین آب صنایع استراتژیک منطقه نظیر فولاد مبارکه، ذوبآهن، صنایع نظامی، پالایشگاه اصفهان و غیره، عدم امکان توزیع آب کشاورزی برای اراضی زراعی استان اصفهان با توجه به حجم ذخیره مخزن سد زایندهرود و مصارف فوقالذکر و بیش از ۶ برابر شدن سطح زیر کشت مزارع و باغات در دهههای اخیر، استقرار شمار زیادی از صنایع آببر از جمله ذوبآهن، پتروشیمی، پالایشگاه، لولهسازی و نساجی از جمله بیتدبیریهایی بود که بستر زاینده رود را به خشکی رساند و بحرانی را در آبان و آذر ماه به وجود آورد.
اعتراضات آبی در چهارمحال و بختیاری
در استان چهارمحال و بختیاری تجمعات گستردهای را با حضور بیش از ۳۰ هزار نفر در اعتراض به انتقال آب و قطعی حقآبه خود برپا کردند. اجرای طرحهای انتقال آب بدون مجوز محیط زیست، وزارت میراث فرهنگی، سازمان امور عشایر و جهاد کشاوری، عدم تملک اراضی پروژههای ۲۰ ساله انتقال آب و سدسازیها از جمله دلایلی بود که مردم این استان را چون دو استان همسایه خود یعنی اصفهان و خوزستان به اعتراض وا داشت.
به گفته کارشناسان محیط زیست و فعالان اجتماعی این استان، مطالبه مردم خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان توقف پروژههای انتقال آب است چرا که این پروژهها ابتداییترین مستندات قانونی را ندارند.همچنان سد سازی و پروژه کوهرنگ ۳ و عدم توجه به شهرها و روستاهای پایین دست و نیازهای آبی و کشاورزی آن و همچنین عدم مطالعه دقیق محیط زیستی، خاک شناسی و … بروز فروچالهها مشکلات بسیاری برای مردمان ساکن به وجود آورده است.
انتقال آب از سرچشمههای کارون ریشه اعتراضات سه استان
کارون یکی از بزرگترین رودخانههای ایران است که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و با پیوستن کوهرنگ و بازفت به خلیج فارس میرسد. این رود که طولانیترین رود ایران است و آب آشامیدنی اهواز را تأمین میکند، علاوه بر اهواز، آب کشاورزی شوشتر، مسجد سلیمان، ایذه و خرمشهر را نیز تأمین میکند. در سالهای اخیر به دلیل آلودگی و ورود فاضلاب به این رودخانه، تامین آب بر دوش رودخانه کرخه افتاده است و همین موضوع نیز موجب کاهش آب رودخانه کرخه شده است.
از سوی دیگر سد و تونل گوکان برای انتقال آب کارون به زاینده رود، سد شهید برای انتقال آب کارون به نجف آباد اصفهان، سد بیده و تونل ماربر برای انتقال آب کارون به آباده و نجف آباد، سد و تونل پشندگان برای انتقال آب کارون به زاینده رود و سد و تونل بلان نیز برای انتقال آب کارون به زاینده رود در دست مطالعه هستند.ا
برپایه برخی اظهارات آب کارون در بیست سال گذشته روند کاهشی داشته و از ۱۹ میلیون متر مکعب به ۱۴ میلیون متر مکعب رسیده است و در مقطعی نیز عمق این رودخانه به یک متر در اهواز رسید. این وضعیت در کارون در نهایت منجر به بیکاری کشاورزان، ممنوعیتهای برداشت آب، افزایش غلظت آلودگیها و کاهش کیفیت آب شرب در خوزستان شده است.اگرچه عمده آب کارون به زاینده رود منتقل میشود، اما مدیریت ناصحیح کشاورزی، برپایی صنایع آب در ورودیهای زایندهرود موجب شده تا عملا آبی که از کارون به زاینده رود منتقل شده است نیازهای این رودخانه و کشاورزان حواشی آن را تأمین نکند. جامعه 24