مبارزه کارگران غیور هفت تپه در طول مدت ۵سال به همراه شکنجه و زندان ، بیکاری و محرومیت ، سرانجام به گل نشست و انها توانستند یکی از خواسته هایشان را که برگردادن شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به دولت و خلع از ید از کارفرمای این شرکت که دو برادر پاسدار وزارت اطلاعات رژیم با نامهای اسدبیگی بودند ، را محقق سازند.
صدا و سیمای رژیم تا اخرین لحظات خلع ید از این پاسداران از انها دفاع میکرد و در ستایش انها برنامه پخش میکرد. انها را از همان نوع جوانان مومن ولایی میدانست که خامنه ای خواهان رئیس جمهور شدن انها است.!!!!!
این مبارزه کارگران بر علیه کارفرما و بمنظور بدست اوردن خواسته هایشان در شرایط اختناق و سرکوب در ایران عزیز براستی ستودنی است و نقطه عطفی در مبارزات کارگری و تاثیر خود را بر جنبش کارگری در داخل کشور خواهد گذاشت. مبارزه ای که بهای ان را کارگران این شرکت در حد توان خود پرداخت کردند و نیروهای سرکوبگر و ضدکارگری رژیم را به عقب راندند.
مطبوعات رژیم برای جلوگیری از تاثیرات این جنبش بر دیگر تشکلهای کارگری، حل ان را به قوه قضاییه و ماموران رژیم نسبت دادند تا از این نمد، کلاهی برای خود درست کنند که البته زهی بیشرمی!!!!!
حتی خبرنگار و یا روزنامه نگارانی که اخبار مربوط به مبارزه کارگران هفت تپه را منعکس میکردند نیز توسط رژیم بازداشت و گاها به زندان نیز محکوم شدند.
یکی از فعالان کارگری این جنبش ، اسماعیل بخشی بود که در مصاحبه با اقتصاد۲۴ به نکات جالبی دست گذاشته است. وی میگوید:” در فضای رسانه ای که همه چیز علیه ما بود و گویی کارگران بودند که تولید را در هفتتپه نابود کرده بودند. در چنین فضایی واقعاً باید پرسید چه شد که پیروز شدیم.؟ چون این توفیق راحت به دست نیامد. رمز این حرکت به اعتقاد من درک رنج مشترک، رفاقت، اتحاد، ایستادگی روی خواستهها از طریق متشکل شدن کارگران هفتتپه بود. کار جمعی و شورایی حرکت کردن برای گرفتن نتیجه بسیار مهم بود. ما ادعا نمیکنیم که این دستاورد پایان راه بوده است. اما ما در مسیر تاریخی مطالبهگریمان به پیروزی ارزشمندی رسیدیم. چراکه هر زمان در جامعه طبقاتی با شکافهای عمیق طبقاتی زندگی میکنیم، تلاش و مبارزه انتهایی ندارد.”
کارگران با دست خالی حرکت کردند؛ نه ثروتی داشتند و نه قدرت هیچ نهاد دولتی و قضایی را پشت خود داشتند. فقط و فقط خودمان بودیم و حمایت مردم، دیگر کارگران، دانشجویان، معلمان و خبرنگاران شریف و مستقل. وقتی ما با این بضاعت کم و این ابزارهای مستقل بتوانیم به خواستهای برسیم، برایمان خیلی شیرین است. کارگران هفتتپه گام بزرگی برداشتند. ما در راه رسیدن به مطالباتمان گامها را میشماریم؛ آنها را جشن میگیریم. این یک گام خیلی بلند بود. در این شرایط پیروز شدن واقعاً لذتبخش است.
یکی از کاندیداها شعاری که مادادیم، شعار انتخاباتی خود کرد. ما را به خاطر همان شعار تا کجاها که نبردند. چه بلایی بر سر ما آوردند، حالا خودشان شعارمان را تکرار میکنند. این مدتی که ما اخراج شدیم و پرونده قضایی داشتیم. اگر کسی یا جریانی بخواهد از رنج کارگران هفتتپه سو استفاده کند، کارگران مقابلشان میایستند.