رضا رخشان یکی از باسابقههای هفتتپه :یکی از مهمترین کاستیها را فقدان تشکلهای کارگری مستقل و همهگیر میداند و میگوید: اولاً کارگران فاقد تشکلهای مستقل کارگری هستند و قطعا نمایندگانی که از طرف طبقه کارگر ایران در کمیته دستمزد حضور دارند، نماینده واقعی و منتخبِ طبقه کارگر نیستند؛
رخشان ادامه میدهد: درحالیکه دولتیها برای خودشان مجوز حقوقهای نجومی و چند ده میلیونی صادر میکنند، زمانی که به حقوق کارگر میرسند، با ذرهبین موشکافی میکنند و مو را از ماست بیرون میکشند. به قول معروف، برای خودشان حاتمبخشی میکنند ولی برای ما کارگران حسابگر میشوند و دو دوتا میشود چهارتا.
نیکوفرد که او نیز سالهاست فعال صنفیست و از حقوق همکارانش در هفت تپه دفاع میکند، در انتقاد از محوریت تورم در مذاکرات مزدی میگوید: بانک مرکزی که ارگان دولتیست نباید تنها مرجع جهت تعیین نرخ تورم سالیانه باشد و باید از سایر نهادهای مستقل هم استفاده شود؛ این شیوهای است که در خیلی از نقاط جهان استفاده میشود و انستیتوها و نهادهای مستقل اقتصادی، نرخ تورم را تعیین میکنند.
ما کارگران در تاریخ معاصر، زخم زیاد خوردهایم، تجربیات این چند دهه اخیر هم به اندازه کافی تلخ بودهاست، لذا هم به کل پروسهی تعیین مزد بدبینیم و هم ناامید هستیم.
روند فریز مزدی، روندی بودهاست که سالهای پشتِ هم، مرتب تکرار شدهاست؛ بهانه هم همیشه یک چیز است: بودجه نداریم و دولت، بیش از این نمیتواند و غیره؛
این درحالیست که اگر نصف کل اختلاسهایی که در این مملکت صورت میگیرد را بین کارگران تقسیم کنند، فقر وبیکاری و گرسنگی از بین میرود؛ این حقیقتی غیرقابل انکار است، چطور از کنارش بگذریم؛ چطور خوشبین باشیم؟