از انجا که واقعا احمدی نژاد پدیده عجیبی است، امروز در شهرستان استانه اشرفیه در جمع طرفدارانش سخنرانی کرد و دوباره داستان میگم میگم را از سرگرفت و جواب شورای نگهبان رژیم را هم دا. و گفت: “از نقشههای پشت پرده خبر دارم و در آینده افشا خواهم کرد. گفتم اگر رد کنید، شرکت نمی کنم؛ کجای این حرف عجیب است!؟
ما رفتیم وزارت کشور ثبت نام کردیم، آنجا من چند کلمه صحبت کردم. گفتم ملت را کنار زدید، قبلا ما را دو بار کنار گذاشته اید، به احترام مردم چیزی نگفتیم ولی مثل اینکه رویه شده است! گفتم اگر این بار هم مرا کنار بگذارید، دیگر رای نمی دهم.
به نوشته بهار نیوز، وی ادامه داد: حالا شروع کردند چه حرف هایی می زنند! هر چه از دهانشان بیرون می آید به من می گویند. از پول بیت المال و پول ملت، رسانه ها و کانال ها و شبکه هایشان، همین طور دارند می گویند!
دو نکته؛ اولا خیال می کنند من با این چیزها جا می زنم و کنار می روم. شما 16 سال است که دارید به من فحش می دهید، فحش بدهید. شب ها هم که خودتان در خواب هستید، نوار بگذارید و فحش بدهید! بخدا به اندازه سرسوزنی در من تاثیر ندارد چون می دانم پشت آنها چه کسانی هستند.
نکته دوم؛ چه خبر شده است؟ ما به کجاها رسیدیم؟ رای حق مردم است، رای حق من است، حق تک تک مردم است. من به شما گفتم اگر این کار را انجام بدهید، من رای نمی دهم، شروع کردند به زدن چه حرف هایی! احمدی نژاد ضد انقلاب است! ضد قانون است! می گوید من فقط خودم را قبول دارم!
من فقط گفتم اگر رد کنید، شرکت نمی کنم. کجای این حرف عجیب است!؟ می گویند اگر مردم هم شرکت نکنند، برای ما مهم نیست، الله اکبر!
این حرف، خیلی جدید بود؛ می گوید اگر مردم هم شرکت نکنند، تاثیری در کار ما ندارد، عجب! می دانید این حرف یعنی چه؟ می گوییم چگونه بگوییم که از حرف شما ناراضی هستیم؟ چگونه بگوییم حرف شما را قبول نداریم؟ ملت چگونه باید بگوید ما این مسیری را که شما انتخاب کرده اید، قبول نداریم؟ می گویند اگر اعتراض کردید که ضد انقلابید. اگر اعتراض نکردید، رای هم ندادید، اصلا مهم نیست، رای ندهید! این روحیه از کجا پیدا شده است!؟ این غیر از طاغوت است!؟
همه ما نوکر مردم و متعلق به مردم هستیم. همان بلندگویی که امروز پشت آن ایستادید و این حرف را زدید، مال ملت است. آن ساختمانی که در آن کار می کنید، مال ملت است. آن حقوقی که می گیرید، مال ملت است. بعد می گویید اگر ملت نیامدند هم نیامدند، ما کار خودمان را می کنیم!؟
من پنج سال قبل هم گفتم به شما هشدار می دهم، دارد سیل می آید، سیلی سنگین، می آید شماها را با خودش می برد. فردا به من حمله نکنید. من مانند آن بچه چوپانی هستم که بالای تپه ایستاده و می بیند که سیل دارد می آید و به شما خبر آن را می دهد. شما بجای اینکه رفتارتان را اصلاح کنید و بیایید کنار ملت بایستید، شروع به فحش دادن به این بچه چوپان می کنید! فحش بدهید ولی سیل دارد می آید. این ها متوجه نیستند!
این را یواشکی می گویم، شیاطین نشنوند؛ من از نقشه های پشت پرده خبر دارم، اما اگر الان بخواهم آنها را رو کنم، آنها بدلش را به ملت می زنند ولی در آینده نزدیک، همان نقشه ها را هم برایتان ان شاءالله افشاء خواهم کرد. چه کسانی با چه کسانی قرار گذاشته اند و می خواهند چه بلاهایی سر ملت بیاورند.
حرف ما دو کلمه است؛ یک راه هم بیشتر ندارد، کارها باید به ملت برگردد. ملت تصمیم می گیرد رشد کند و بزرگ شود. 40 سال قبل شما می گفتید ملت نمی تواند تصمیم بگیرد، ما جای ملت تصمیم می گیریم ولی الان دیگر 40 سال گذشته است، باز هم همان حرف ها را می زنید!؟ همان زمان هم این حرف غلط بود. اجازه بدهید ملت تصمیم بگیرد، اختیار و ثروت کشور دست ملت باشد. ملت خودش بهتر می داند راجع به خودش، چگونه تصمیم بگیرد. این ها شدنی است.