مادران چهار جوان شادگانی محکوم به اعدام در ایران، در نامه مشترکی خطاب به جهانیان خواستهاند هر کاری را میتوانند انجام دهند تا حکومت ایران فرزندانشان را اعدام نکند.
این چهار محکوم، از شاعران و فعالان فرهنگی شادگان بودهاند متهم به محاربه شدهاند.
این مادران نامهای سرگشاده به مردم ایران و جهان نوشته و از تایید حکم اعدام فرزندان خود در هفته گذشته خبر دادهاند.
این چهار جوان محکوم به اعدام غازی عباسی متولد (۱۳۶۱)، عبدالرضا امیرخنافره متولد (۱۳۶۶)، عبدالامیر مجدمی (متولد ۱۳۵۹) و جاسم مقدم پیام (متولد ۱۳۶۴) نام دارند.
در این نامه آمده است: «پس از چهار سال گریه و انتظار و با چشمان خشکیده از اشک، هفته گذشته خبر تایید اعدام فرزندان خود را شنیدیم که به اتهام محاربه و فساد فیالارض محکوم شدهاند.»
این مادران نوشتهاند که ماموران اطلاعاتی، چهار سال قبل پس از شبیخون به خانههای آنها در شادگان، سر این جوانان را در کیسه کرده و آنها را با خود به جای نامعلومی بردند و «در اداره اطلاعات اهواز زیر شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی مجبور به قبول نکردههایی کردند که از جانب ماموران مهندسی، و به زبان غیرمادری نوشته شده بود.»
در این نامه آمده که محاکمه این چهار نفر “صوری” بوده و حکم اعدام را قاضی علی فرهادوند از شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز صادر و قاضی رضا فرجالهی از شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور تایید کرده است.
و دایره فعالیتهایشان از شرکت در سمینارها و همایشهای شعری خوزستان فراتر نرفته است.
مادران چهار جوان یاد شده تصریح کردهاند که تنها فعالیت فرزندانشان، مشارکت در شبهای شعر و ادب و پاسداری از زبان عربی به عنوان زبان مادری بوده است: «پوشیده نیست که فرزندان جوانمان در راه چوبه دار و آویزان شدن از جرثقیل کشوری هستند که در جهان پس از چین رتبه دوم را در اجرای احکام اعدام دارد.»
نویسندگان این نامه گفتهاند که مرگ خود را به حلق آویز شدن اولاد ترجیح میدهند: «حال ما چهار مادر جگرسوخته پس از چهار سال شکنجه و عذاب و انتظار همراه با استرس و بیخوابی خود و خانواده، مرگ خویش را قبل از اعدام فرزندانمان از خدا آرزومندیم.»
آنها از همه مردم جهان به ویژه “مادران فرزند در آغوشی که عاطفه مادری را درک میکنند”، تقاضای کمک فوری کرده و خواستهاند فریادشان را برای نجات این چهار جوان به گوش همه نهادهای مدنی و بینالمللی برسانند.
متن کامل نامه به شرح زیر است :
پس از چهار سال گریه وانتظار و با چشمان خشکیده از اشک خبر تائید اعدام فرزندان جوانمان به نامهای غازي عباسي فرزند احمد متولد ١٣٦١ ، عبد الرضا امير خنافره فرزند يونس متولد ١٣٦٦ ، عبد الامير مجدمي فرزند هوشنگ متولد ١٣٥٩ و جاسم مقدم پيام فرزند سعيد متولد ١٣٦٤ كه به اتهام محاربه و فساد في الأرض محكوم به اعدام شده اند ، را هفته گذشته شنیدیم.
فرزندانی که جگر گوشه های ما وپدرانشان هستند و ازلحظه دستگیری تا روز محاکمه صوری خصوصا ماههای وجود آنها وبی خبری ما که در اداره اطلاعات اهواز و زير شديد ترين شکنجه های جسمی وروحی سپری شده وآنان را مجبور به قبول نکرده هائی کردند که قبلا از جانب مأمورین مهندسی و به زبانی غیراز زبان مادری نوشته شده بود.
چهار سال پیش مأموران اطلاعاتی با شبیخون زدن و ورود به خانه های ما در شهردور افتاده و محروم شادگان فرزندانمان را درمحضر و منظرمان سربه کیسه کرده وبه جای نامعلومی بردند وپس از چندین ماه بی اطلاعی وچند سال حبس و با اتهاماتی ملفق بر مبنای ظن وگمان وبا پرونده سازی های قابل تطبیق با قانون مجازات،آنان را بدست قضات خارج شده از رحم همان اطلاعات سپردند وبا حکم از قبل تهیه شده در محاکمه ای صوری وکوتاه ،دستور سپردن جوانان ما را به ماشین اعدام جمهوری اسلامی ایران را از قاضی علي فرهادوند و سپس قاضي رضا فرج الهي دست نشانده گرفتند.
برکسی وخصوصا فعالین حقوق بشر جهان پوشیده نیست که فرزندان جوانمان در راه چوبه دار وآویزشدن از جرثقیل کشوری(ایران) هستند که درجهان پس ازچین رتبه دوم را داراست وحکم اعدام فرزندانمان که تنها فعالیتشان مشارکت فعال در شبهای شعر و ادب و پاسداری متواضعانه اززبان مادری(عربی) بوده را صادروبرای اجرا وقتل فرزندانمان آماده شده اند.
حال ما چهار مادر جگر سوخته پس ازچهار سال شکنجه وعذاب وانتظارهمراه استرس وبی خوابی خود و فرزندان وهمسرانمان، اکنون مرگ خویش را قبل از اعدام فرزندانمان از خدا آرزومندیم، زیرا ما مثل همه مادران جهان مرگ خویش را بهتر از شنیدن خبراعدام اولادمان دانسته چه رسد دیدن وحلق آویز شدن فرزندان جوانمان ،ممکن است با مرگ ما چهار مادر برای چهار جوان عرب، نه مادری می ماند و نه زبان مادری،تاحداقل وشاید به جرم دفاع واحیای زبان مادری جهان شاهد اعدام جگرگوشه های ما نباشد.
بدینوسیله وبرای نجات فرزندان جوانمان از همه زنان ومردان جهان، خصوصا مادران فرزند درآغوشی که ازاحساس وعشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه وعاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک ومساعدت فوری نموده، فریاد ما را برای نجات چهارجوان وجگرگوشه مان به گوش همه نهادهای مدنی وبین المللی رسانده،مانع اعدام آنان شوید.
قبلا از مساعدت همگی تقدیر و تشکر می کنیم.
شادگان
مادران چهارجوان در راه اعدام در ایران