اسماعیل احمدی مقدم فرمانده پلیس رژیم، بار دیگر بر سرکوب عریان درجریان قیام مردم در قیام سال 88 توسط رژیم اخوندی گفت در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، شماری از معترضان به نتایج انتخابات به بازداشتگاه کهریزک منتقل شدند و دست کم ۳ نفر از آنها در داخل بازداشتگاه کشته شدند.
وی همچنین در توجیه برخورد جنایتکارانه نیروهای سرکوبگر با بازداشت شدگان در جریان این قیام گفت: سعید مرتضوی دادستان سابق تهران با اصرار می گفته که دستگیر شدگان حوادث بعد از انتخابات “چاقو، قمه و زنجیر داشتهاند” و باید در بازداشتگاه کهریزک و میان “اراذل و اوباش” نگهداری شوند.
پاسدار احمدی مقدم دوشنبه ۲۷ آبان (۱۸ نوامبر) در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت با وجود تاکید پلیس بر اینکه بازداشتگاه کهریزک “مکان خطرناکی است”، دستگیر شدگان با اصرار مرتضوی به این بازداشتگاه فرستاده شده بودند.
احمدی مقدم در بخشی دیگر از مصاحبه خود با ایسنا، با ذکر اینکه در بازداشتگاه کهریزک “در هر بند که ظرفیت ۵۰ تن را داشت، ۱۷۰ تن را جا دادند”، افزود: “در گرمای تابستان کهریزک آن هم در یک مکانی که استاندارد نیست، اگر کاری هم صورت نگیرد، این تراکم آدم در این محل کم امکانات دارای مساله است.”
وی در توضیح نامناسب بودن شرایط بازداشتگاه کهریزک تاکید کرد که اساسا “قرار نبود بازداشتگاه کهریزک جای خیلی راحتی برای اراذل و اوباش باشد، چرا که آدمهای شرور و خطرناک آنجا میفرستادیم”.
ماجرای عاشورای ۸۸
اسماعیل احمدی مقدم در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا در مورد زیر گرفته شدن یکی از تظاهرکنندگان در جریان اعتراضات روز عاشورای ۱۳۸۸، تایید کرد که این اقدام، توسط یک ماشین پلیس انجام گرفته و منجر به مرگ یک شهروند شده است.
وی گفت که چون فرد کشته شده بعد از این واقعه “صورت سالم نداشته”، به عنوان “جسد مجهولالهویه” با آن برخورد شده و تعیین هویت او مدت ها به طول کشیده است.
احمدی مقدم اظهار داشت مورد مشابهی که در روز عاشورا پیش آمده، این بوده که “یک پاترول به سمت مردم آمده و چند نفری را زیر گرفته و فرار کرده”.
این فرمانده پلیس افزود: “در این حادثه هیچکس کشته نشده و چند روز بعد نیز خودرو را به صورت بلاصاحب در خیابان پیدا کردیم. اما از روی مشخصات خودرو، صاحب ماشین را پیدا کردیم.”
اسماعیل احمدی مقدم گفت که این مالک، خود در تظاهرات شرکت کرده ولی “آدمهای تندرو” وی را از ماشین پیاده کرده و کتک زده اند و سپس، همین افراد “برای فرار به داخل جمعیت رفته و چند نفری را زیر میگیرند.”
در پی تظاهرات روز عاشورای سال ۱۳۸۸، تصاویری بر روی یوتیوب منتشر شد که حکایت از زیر گرفته شدن برخی معترضان توسط اتومبیل داشت. تاکنون عاملان این اقدام، معرفی و مجازات نشده اند.
احمدی مقدم، در ادامه اظهارات خود راجع به روز عاشورا، به کشته شدن علی موسوی خواهرزاده میرحسین موسوی کاندیدای معترض به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ نیز اشاره کرد و گفت که وی بر اثر اصابت گلوله به کتفش جان باخته است.
‘لباس شخصی ها’
رئیس پلیس ایران در بخشی دیگر از مصاحبه خود، با اشاره به ورود عده ای از نیروهای “لباس شخصی” به صحنه درگیری های خیابانی، آنها را کسانی توصیف کرد که “احساس تکلیف کرده اند”.
وی اظهار داشته که این افراد “در حالی که احساس میکنند که حکومت در حال مسامحه است، با این تصور که حکومت نیاز به کمک دارد، به صحنه آمده و البته کار را خراب میکنند”.
اسماعیل احمدی مقدم افزود که “نباید اجازه تشکیل و سازماندهی این گروهها داده شود چرا که گاهی حضور این افراد در صحنهها خشن است.”
صلاح طلبان ایران، نیروهای لباس شخصی مهاجم به تجمعات اعتراضی را اعضای بسیج دانسته و خودسر بودن آنها را منتفی می دانند.
آقای احمدی مقدم در اشاره ای جداگانه به حضور نیروهای “خودسر”، به نقل خاطره ای از دهه ۱۳۷۰ پرداخته و گفته در آن زمان، “گروههای خودجوشی بودند که برای حذف اراذل و اوباش شکل گرفتند”.
وی ادامه داده است که این افراد، “معتقد بودند دستگاه قضایی کار خاصی نکرده و اراذل را یک جا میبردند و سر به نیستشان میکردند.”
این مقام پلیس ایران، توضیح بیشتری راجع به ماهیت این “نیروهای خودجوش” و سرانجام اقدامات آنها نکرده است.
ستار بهشتی
در اظهار نظری دیگر راجع به نحوه برخورد با معترضان به حکومت در بازداشتگاه ها، فرمانده پلیس ایران با اشاره به پرونده ستار بهشتی گفت که در رفتار با او “حد” نگه داشته نشده است.
ستار بهشتی، کارگر ۳۲ ساله ای بود که در آبان ماه سال گذشته، به خاطر مطالبی که در وبلاگش می نوشت توسط پلیس فتا (پلیس پیگیری جرایم سایبری) دستگیر شد و بر اثر ضرب و شتم شدید جان داد.
احمدی مقدم با تایید اینکه دستگیری این وبلاگ نویس “خشن و تند بوده” اظهار داشت: “در حضور مادرش این پسر را که با مادرش تنها زندگی میکرد و منزوی بود و جرم چندان با اهمیتی نیز انجام نداده بود، دستبند زده و روی زمین کشانده بودند.”
وی با اشاره به وجود علایم کبودی بر روی بدن آقای بهشتی “به دلیل دستبند و رفتار خشن” گفت دستگیری وی به این خاطر بوده که “در وبلاگش توهین، فحاشی و فراخوانی زده بود که شش تن هم آن مطلب را نخوانده بودند.”