میگویند بعضی اوقات، ارزوی رسیدن به چیزهایی میکنید که برای شما خیلی بد است و گاهی اوقات نیز فکر میکنید بعضی چیزها برای شما بد است در صورتیکه چنین نیست و برعکس است. بله این وضعیت رژیم بعد از انتخاب ریاست جمهوری، رئیسی جلاد است. چیزی که خامنه ای ارزوی انرا داشت ولی هرگز نمیتواند فکر کند که مردم ایران را یک قدم بسیار بزرگ و کیفی به سرنگونی نزدیک کرده است.
پس جای تبریک دارد به تمامی کسانی که با تحریم انتخابات، نه بزرگی به رژیم ولایت فقیه گفتند، به تمام سرنگونی طلبان و به مادران شهدا که با جسارت و شجاعت خود این پیروزی را برای مردم ایران رقم زدن. بله انعکاس این عدم مشروعیت رژیم توسط تمامی خبرگزاریها و تلویزیونهای خارجی نیز منعکس و اعلام شد.
حالا ببینیم که این قدم بزرگ موقعیت فعلی چگونه است؟
ایا عقب نشینی در مسئله برجام و هسته ای صورت خواهد گرفت؟
ایا عقب نشینی در جاه طلبی های منطقه ای رژیم و مسئله موشکی به وقوع خواهد پیوست؟
ایا بازیهای گذشته و وقت خریدن با رئیسی ادامه خواهد یافت ؟
ایا درون تکه و پاره شده این رژیم چه در بین سپاه و نیروهای سرکوبگر و چه در بین مردم عادی و خون جاری شده از این جراحی بند خواهد امد؟ یا موجب از دست رفتن این رژیم خواهد شد؟ راستی ۳میلیون رای سفید که به گفته خود رژیم در حالیکه که خامنه ای نیز از رای سفید منع کرده بود حاکی از چیست؟ چه کسانی این تعداد رای سفید را دادند؟
در حالیکه خامنه ای نقاب و ماسک را از چهره رژیمش برداشته است و ماهیت خود را عریان کرده است چه پیش خواهد امد؟ برای مردم ایران بدتر خواهد شد و یا بهتر؟
رژیم در کدام زمینه ها (هسته ای، برجام، موشکی، منطقه ای کوتاه خواهد امد؟ در مقابل چندین میلیون ایرانی به جوش امده و شورشگر که خواهان سرنگونی ان هستند) کنار میاید و چه میکند؟
و در خاتمه در صورت کوتاه امدن خامنه ای چه خواهد شد؟ مشکلات رژیم چگونه حل خواهد شد؟ تضادهای تلنبار شده ۴۰ سال حاکمیت اخوندی چه روندی را طی خواهد کرد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در وصف این تضادها که عمده. انرا هم تضادهای داخلی میداند و بسیار جزیی است مینویسد: “هیچیک از مسئولان، فعالان سیاسی، صاحبنظران، جامعهشناسان و حتی هیچیک از آحاد مردم عادی، از تحولات منفی پدید آمده در طبقه حکمران کشورمان بیخبر نیستند. این تحولات که از سادهزیستی به اشرافیگری، از سواد و درک مطالب به مدرکگرائی، از مردمی بودن به بالانشینی، از تواضع به تکبر، از عدالت به ظلم، از حقخواهی به باطلگرائی، از صداقت به بیصداقتی، از خدمت به خالی کردن جیب مردم، از امانتداری به غارت بیتالمال، از بیاعتنائی به مقام و منصب به خرید و فروش مقام و منصب، از آزاد گذاشتن مردم در انتخاب به محدود ساختن آزادی مشروع و از صلاح به فساد حرکت کردن و تغییر ماهیت دادن طبقه حکمران منجر شده، بهیچوجه قابل انکار نیست.”
اما اینها فقط یک گوشه ای بسیار ناچیز و خفیفی از تضاد بین مردم و حاکمیت اخوندی است. خونهای جوانان ریخته شده بر کف خیابانها در همین ابان ۹۸ چه شد؟ قتل عام ها، اسرا و زندانیان و خانواده های داغدار چه شد؟ فقر و گرانی و تورم و اعتیاد و پرپر شدن تمامی استعدادها و فرار مغزها و بی خانمانی و هجرت ناخواسته مردم ایران چه شد؟
بله شاید رژیم بتواند در زمینه هسته ای کوتاه بیاید و ذره ای پول خون جوانان ایران زمین را از متحدان خارجی اش بگیرد و برای مدتی بسیار کوتاه به زندگی ننگین خود ادامه بدهد.
ایا قادر است که در زمینه منطقه ای کوتاه بیاید که بعید است زیرا در ان صورت باید فاتحه ولایت فقیه و ولی مسلیمین جهان را خواند و انرا با خود به گور ببرد که در این صورت هم. دردسر مردم ایران کمتر خواهد شد.
اما اگر در مقابل مردم ایران کوتاه بیاید چه پیش خواهد امد؟ البته خامنه ای با انتخاب رئیسی خودش این گزینه را کور کرده است و بسیار بعید است، نیروها و مزدوران بسیار نزدیک به خود نظیر ظریف و لاریجانی و روحانی را هم سلاخی کرد. اما اگر کوتاه بیاید در ان صورت ملت ایران به راحتی و به سرعت این رژیم را جارو خواهند کرد و درب زندانها و ازادی فرزندان اسیر را محقق خواهند ساخت.
بله، باور کنید که با افتادن نقاب از چهره خامنه ای و رئیسی یک قدم کیفی و جهش وار به سمت سرنگونی برداشته ایم و پیشاپیش این مرحله بر همه سرنگونی طلبها و کسانی که خواهان ازادی سرزمین شیر و خورشید از دست جلادان عمامه به سر است، مبارک باد.