“الملک بالرعب و الارهاب! ” این است منطق و شعار و عملکرد حاکمیت آخوندی در ایران و تروریسم و اشاعه ی آن در جهان: بکُش، بترسان و حاکمیت کن!
تروریسم در شکل مدرنش زاده ی خمینی است. او طی سال 1357 با کاربرد شیوه ی ترور و تخریب و ارتکاب جنایت، چهره ی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران را مخدوش و نا زیبا کرد. نمی توان تردید داشت که در جریان قیام مردم و در مسیر تظاهرات و اعتصاب های بر حق قشرهای مختلف جامعه علیه بی عدالتی ها و قانون شکنی های رژیم پیشین، اعوان و انصار خمینی و لومپن های فاقد هر گونه پرنسیپ های انسانی،ترور را به انقلاب زیبای مردم ایران تحمیل کردند.
آتش زدن سینماها، تخریب مغاز ها و محل کار صاحبان بخش خصوصی و غارت آنها، چپاول بانک ها، ویران کردن اداره ها و سازمان های دولتی، همگی و بدون استثناء سرچشمه در خواست جنایتکارانه خمینی و ملایان چسبیده به او داشتند نه در قیام مردم ایران برای پایان دادن به استبداد و استقرار آزادی و دموکراسی . پیروان خمینی اوج اینگونه تروریسم کور را در آخر مرداد پنجاه و هفت با به آتش کشیدن سینما رکس آبادن و سوزاندن بیش چهار صد تن زن و مرد پیر و جوان و کودک به نمایش گذاشتند.
درست از فردای سقوط رژیم پیشین (به علت سلطه ی خمینی به جای حاکمیت مردم، از کار برد مفهوم ” پیروزی انقلاب” پرهیز می کنم)، خمینی نه مبتنی بر تحبیب دل های مردم ایران و اتکاء به قانون های پذیرفته شده ی بین المللی، بلکه بر اساس اشاعه ی ترور در داخل و خارج از کشور، به تحکیم پایه های حاکمیتش پرداخت. ماجراهای ترورهای داخلی و کشتار ده ها هزار تن از مردم آزادخواه ایران را نمی توان در صدها کتاب و هزاران گزارش محدود بیان کرد. ترور هائی که از همان هفته های اول چیرگی خمینی و با حمله وحشیانه به تظاهرات آرام زنان در چهاردهم اسفند پنجاه و هفت با شعار خمینی خواسته ی ” یا روسری یا توسری” آغاز شدند و با کشتارهای کم نظیرمردم تا همین امروز ادامه دارند.
خمینی با طرح شعار صدور انقلاب، ملت ایران را به خاک سیاه نشاند و منطقه و جهان را به کام آشوبی نا فرجام و بی پایان فرو افکند. به این نمونه ها از میان هزاران عمل تروریستی که حاکمیت آخوندی در پهنه ی گیتی و در مدت سلطه ی سی و هشت ساله اش بر ایران مرتکب شده است بنگرید:
ـــ در23 اکتبر 1983 پایگاه تفنگداران دریائی آمریکا در بیروت را منفجر کردند که منجر به قتل 241 تفنگدار آمریکائی و زخمی شدن صدها تن دیگر گردید. این عمل تروریستی بعد از انفجار برج های دوقلوی نیویورک، بزرگترین عمل تروریستی چهل سال گذشته محسوب می شود
ـــ در همان روز و تقریبن شش دقیقه بعد مرکز نیروهای فرانسوی در بیروت منفجر شد و 58 فرانسوی را به کام مرگ کشانید.
ـــ ترور قاسملو و یارانش در 23 تیر 1368 در وین، مرکز اتریش
ـــ در 17 سپتامبر 1992 رهبر و مسئولان حزب دموکرات کردستان را در رستوران میکونوس در شهر کلن المان ترور کردند.
ـــ در 18 ژوئیه 1994 مرکز همیاری یهودیان در بئونوس آیرس آرژانتین منفجر کردند که منجر به کشته شدن 85 یهودی و زخمی شدن بیش از 300 تن کردید.
ـــ در 25 ژوئن 1996 برج های خُبُر، مقر نیروهای آمریکائی در شهر خبر عربستان را منفجر کردند. در این عمل تروریستی 19 آمریکائی کشته و بیش از 400 تن زخمی شدند.
در پشت همه ی این ترور ها و صدها مورد ترور فردی و جمعی در اروپا و سایر جاها، دست حاکمان جمهوری اسلام بوده است. طراحی، برنامه ریزی و عملیاتی کردن این ترورها و تامین هزینه های گوناگون آنها، همه و همه را جنایتکاران حاکم بر ایران انجام داده اند که بسیاری شان از طریق دادگاه های کشور های مختلف محکوم شده اند و یا تحت تعقیب قرار دارند. سردمداران رژیم جمهوری اسلامی نیز در سخنرانی ها و مصاحبه های گوناگون نیز بطور مستقیم و بدون شرمندگی و یا غیر مستقیم به ارتکاب این جنایت ها اقرار و مفاخرت کرده اند.
رژیم آخوندی حاکم بر ایران، همزمان با ارتکاب این گونه ترورها، برای گسترش ولایت خود در کشورهای منطقه و بی ثبات کردن این کشورها و توفیق در باج گیری های بین المللی، صدها گروه تروریستی را در پوش های شیعی و سنّی ایجاد کرد و آنها را به چهار سوی جهان گسیل داشت. امروز کمتر گروه تروریستی را می توانید نام ببرید که از پشتیبانی پولی و مالی و لجستیکی و آموزشی و عملیاتی رژیم جمهوری اسلامی برخوردار نباشد.منبع و مرکز اصلی آشوب ها و جنایت هائی که امروز در عراق، سوریه، لبنان، فلستین،یمن، افغانستان و بسیار کشورهای آفریقائی و آمریکائی و خاور دور، چه بصورت ترور های سازمان یافته و چه ترورهای پراکنده و انفرادی، رژیم حاکم بر ایران است. کمتر گروه تروریستی معروفی را می توانید نام ببرید که به انحاء گوناگون مورد پشتیبانی مستقیم و غیر مستقیم سران جمهوری اسلامی قرار نگرفته باشند.
امروز به ویژه در اروپا و آمریکا در برابر پدیده تروریسم مبتنی بر بنیادگرائی اسلامی و به اسم اسلام، جنبش های افراطی ناسیونالیستی و شبه ناسیونالیستی سر برآورده اند و به سرعت و با شدت رو به رشدند و اگر روال کنونی تروریسم ادامه یابد، رو در روئی های فاجعه بار در اینده اجتناب ناپذیر خواهد شد.
راه حلّ ما
به نظر من عملکرد غلط و یکسره خطاکارانه ی کشور های بزرگ و دموکراسی های در معرض خطر در برابر سر برآوردن و گسترش تروریسم با پدر خواندگی خمینی و دایگی رژیم آخوندی، وضع را به اینجا کشانده است که ترورها در اینجا و آنجا دیگر ماهیانه و هفتگی صورت نمی گیرند، آنها به امری روزانه مبدل شده اند. بزرگترین خطا و خطای نابخشودنی آمریکا و کشورهای اروپائی، مماشات با مرگز و منبع تروریسم امروز جهان یعنی رژیم جمهوری اسلامی است. به فرض هم که از فردا این کشور ها وارد رویاروئی جدّی و قاطعانه با تروریسم و منبه و منشاء آن در ایران بشوند، خطاهائی را که در سی و هشت سال گذشته در این مورد مرتکب شده اند، جبران نمی کنند.معامله و مماشات با جنایتکاران شناخته شده و تحت تعقیب، نشست و برخاست و رفت و آمدهای رسمی با این جنایتکاران، تجلیل کردن از خمینی که بنیانگذار تروریسم دولتی مدرن است، انجام معامله های گسترده مستقیم و غیر مستقیم با حاکمیت آخوند در کنار اعمال تحریم های نیم بند و آبکی و قابل دور زدن،نتیجه ای جز توسعه و تحکیم این مرکزیت فاسد و انتشار هر چه بیشتر تروریسم در جهان ندارد.
مقاومت ایران طی این سال ها بارها در این موارد هشدار داده است و تا آنجا که در توان داشته به افشای طرح ها و برنامه های جنایتکارانه و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران پرداخته و کشورهای بزرگ جهان را به بر داشتن گام های محکم و تاثیر گذار در جهت نابودی این مرکز سرطانی جهان معاصر فراخوانده است .امروز جهان باید با هوشیاری و بیداری این سخنان خانم مریم رجوی،رهبر جنبش مقاومت آزادیخواهانه مردم ایران بشنود و آن را بسیار جدّی تلقی کند:
“… …. و من هشدار می دهم هر گونه سکوت، چه رسد به همکاری با ملاها، باز کردن راه آنها برای نسل کشی و نقض حاکمیت ملی در کشورهای منطقه است. اجازه بدهید یادآوری کنم که از زمان مصدق بزرگ، سیاست آمریکا و به تبع آن در خاورمیانه از اشتباهی به اشتباه دیگر می افتد. یک روز تقویت میانه روهای موهوم، یک روز در لیست ( تروریستی) گذاشتن مجاهدین و بستن راه تغییر در ایران و یک روز ایستادن در مقابل قیام های سال 1388،یعنی برای استبداد مذهبی راه باز می کند، برای جوامع ما مصیبت می آفریند و برای خودش بحران می سازد.
حالا برای تصحیح این سیاست چه راهی وجود دارد؟ ما به شما راهی را نشان می دهیم که یگانه ترین راهست و در دسترس ترین راه است و آن به رسمیت شناختن حق مبارزه ی مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و کسب آزادی و دموکراسی است.
این راه حل،فقط به سود مردم ایران نیست، بلکه گشایشی برای منطقه و جهان هم هست. ….”
( از سخنرانی مریم جوی در اجتماع یکصد هزار نفری ایرانیان در روز نهم جولای 2016 در بورژه،پاریس)
با عنایت به راه حل مریم رجوی، بر این نکته تاکید می ورزم که جهان پر اشوب و زخمی از تروریسم امروز، تا زمانی که قلب حاکمیت استبداد دینی در ایران به عنوان کانون اصلی ترویسم مدرن می تپد، روی آرامش و ثبات را نخواهد دید. جهان اگر به سرعت و بطور جدّی برای محو کامل این کانون پای به میدان نگذارد،در آینده ای نه چندان دور شاهد مصائبی به مراتب عظیم تر و دهشتناک تر از مصائب ناشی از جنگ جهانی دوم خواهد شد. آنچه را این روزها در کشورهای اروپائی،بویژه فرانسه، بلژیک و آلمان شاهدیم تازه اول کار و دستگرمی های تروریسمی است که از بطن رزیم خمینی بیرون افتاده و دوره طفولیت خودرا دارد به پایان می رساند.