كريستين وايتون، مشاور ارشد سابق وزارتخارجه آمريكا:
جوهر اين توافقنامه هنوز كاملاً خشك نشده كه ميبينيم ظاهراً پيشاپيش در حال از هم پاشيدن است. ايران مي گويد كه غنيسازي اورانيوم، حق مسلم آنهاست ولي آمريكا آن را مورد منازعه قرار داده و مي گويد، ما هرگز با چنين چيزي موافقت نكردهايم. حالا هم شما با موضوع اراك مواجه هستيد و اين هم مسأله قابل توجهي است زيرا ايران، درست مانند كره شمالي، داراي 2 برنامه اتمي است كه شامل برنامه اورانيوم و برنامه پلوتونيوم ميشود. اراك مركز برنامه پلوتونيوم است…
يك چيزي هم در بوشهر است كه ما براي دست يافتن به اين معامله، آن را مورد اغماض قرار داديم. اما قبل از اين توافقنامه هم، تكميل كردن كارخانه اراك يك سال زمان نياز داشت و آنها مي گويند ما ميلههاي سوخت را بارگيري نميكنيم و رآكتور را فعال نميكنيم، در حاليكه اگر ساختمانسازي در اراك ادامه داشته باشد، معنايش اين است كه هرآنچه ما توافق كردهايم، بيمعني است. اينها فقط آن دسته از فعاليتهاي اتمي هستند كه ما ميدانيم. آخر 80ميليارد دلار پولي كه سالانه صرف بوركراسي اطلاعات ميشود، چندان در كشف آنچه در ايران مي گذرد، مفيد نبوده است، همانطور كه در مورد فعاليتهاي كره شمالي و پوسته شكني اتمي اخير اين كشور، موفق نبوده است.
ما اغلب اوقات توسط اپوزيسيون، توسط گروهي بهنام سازمان مجاهدين خلق ايران ( ام ئي كي ) در مورد سايتهاي جديد اتمي ايران مطلع ميشويم. به همين طريق بود كه ما در مورد نطنز هم مطلع شديم، همان جايي كه اين سانتريفيوژهاي اورانيوم همچنان دارند كار ميكنند و اين خيلي ترسناك است زيرا وقتي شما اورانيوم كافي براي توليد يك بمب داشته باشيد، خيلي آسان است كه 100 متر آخر مسابقه برسيد. اولين بمبي كه ما در هيروشيما در جنگ جهاني دوم استفاده كرديم، حتي طراحي آن را تست هم نكرده بوديم و خيلي اطمينان داشتيم كه اين بمب كار خواهد كرد. ما نوع پلوتونيوم را تست كرديم… اين معامله در واقع به ايران پول و فضاي تنفسي كه نياز دارند را خواهد داد تا فقط از آن 100 متر آخر فاصله بگيرد. بايد گفت كه اين رويكرد اشتباهي است. ما بايد بهدنبال متزلزل كردن اين رژيم باشيم نه همراهي كردن با آن. اينطوري ميتوانيم منطقه را امن تر كنيم.