روزنامه های مختلف سوئد اهداف این سفر را از ” مسائل جاری سوریه “گرفته تا “روابط اقتصادی دو جانبه” که پیشتر درسال گذشته در سفر آقای وزیر بازرگانی و نوآوری میکائیل دمبری درمان همه دردها در صورت رواج بازار از جمله راهگشای حقوق بشر و فمنیسم و جنبش دموکراسی خواهی بیان شده است، درج کردند.
روزنامه وستر بوتن کرورین در تاریخ 22 ژانویه مینویسد که ” بر طبق ابراز نظر کانسلی دولت، استفان لوون بدعوت رئیس جمهور حسن روحانی که دستور کاری آنهم مسائل اقتصادی دوجانبه و سوریه قرار دارد صورت گرفته است” . این دعوت برای 11-12 فوریه پیش بینی شده است. همین روزنامه میافزاید یک هیئت بزرگ بازرگانی و مقامات بلند پایه سیاسی نیز اورا همراهی میکنند .البته اضافه شده که هیئت بازرگانی را وزیر اتحادیه اروپا و بازرگانی خانم آن لینده رهبری میکند. و اضافه میشود ایران از دیر باز ( بطور تاریخی) یکی از مهمترین طرف های صادرات سوئد در خاورمیانه بود.که چندین شرکت سوئدی در آنجا تاسیس شده وجود و حضور دارند….
بیائیم به بهمین دو مسئله اصلی و دومسئله حاشیه ای که من فکر میکنم اهممیت دارد بپردازیم . بازرگانی و روابط دوجانبه و مسائل خاور میانه مثل سوریه ( حقوق بشر و تروریسم و دخالت های منطقه و از جمله سوریه ) بعلاوه تغییر سیاست آمریکا در مورد برجام و انتصاب مجدد روحانی ( گرگی در لباس میش).
برکسی پوشیده نیست که حقوق بشر، در کلیت آن همه اصول پروتوکل های اساسنامه حقوق بشر سازمان ملل است که رژیم ایران آنرا بطور پایه ای قبول ندارد و محتوای انرا مبتنی برادیان و رسومات مسیحیت و…میداند . در ضمن همینطوری نیست که سیاستمداران اروپائی میخواهند با دیالوگ بر سر بده بستان و خواهش و تمنا یکی بنعل و دیگری به میخ از کیسه اپوزسیون به حاکمان مستبد پرداخت نماید. و هر ساله یک انتقاد مجازی و صوری را در شورای حقوق بشر بدون پشتوانه اجرائی ، مسئله حقوق بشر را به سال بعد ویا نماینده بعد موکول کنند ولی قرار دادهای اقتصادی را به امید اینکه گفتگو ها در دراز مدت تاثیر میگذارد ادامه دهند.
برکسی پوشیده نیست که رعایت حقوق بشر باید در هر کشوری بطور ساختاری نهادینه شود، یعنی اصول آن در قوانون مدنی و شهروندی ثبت و در قوه قضائیه نهادی مستقل از دولت داشته باشد وقوه مجریه هم آنرا اجرا کند . این زمانی ماده میشود که ساختار دموکراتیک بر کشور تضمین شده باشد . بدون آزادیهای پایه ای و انتخابات آزاد ، تلاش برای اعمال حقوق بشر در یک کشور دیکتاتوری مطلق، آب در هاون کوبیده است و هیچ چیز بجز توجیه عملکرد استثماری وپرداخت رشوه به سران فاصد رژیم و در نهایت مشارکت در جنایات ظالمانه این رژیم نیست .
تجربه نشان میدهد که معاملات تجاری ایکه در 50 سال اخیر با ایران “بطور تاریخی” ادامه داشته هیچ گونه تاثیری بر بهبود حقوق بشر در ایران نداشت بلکه دولت سوئد را بشکلی زننده مجبور کرده که از اصول و تعهدات خود در مورد حقوق بشر و آر تو پی کوتاه هم بیاید و میدان را برسر انتخاب” اپوزسیون وژیم ولایت مطلقه فقیه (دیکتاتوری مطلق) یکجانبه چه در محافل دیپلماتیک و چه در فضای رسانه ای بخاطر” منافع ملی” ( ترس از عملیات داعش همدست سپاه قدس) بنفع حاکمیت ایران کوتاه بیاید. و اساسا فضائی برای اپوزسیون بجز چند لفاظی بی پشتوانه در پارلمان سوئد جائی باقی نگذارد.
در این زمینه پیشنهاد میشود چنانچه آقای نخست وزیر لوون قصد دارند سوئد از اعضای خوب سازمان ملل باشند تعهدات دولت سوئد را که یکی از امضا کنندگان منشور آنست که مصوبات آن بر قوانین سوئد مرجح است به جنبش دادخواهی مردم ایران بپیوندندو یکبار برای همیشه جای خود را در بین مردم ایران و حکومت آدمکش مشخص کند. کار بسیار آسان است با همان مدارکی که وزارت خارجه کشورمان سوئد از نقض حقوق بشر در دست دارد (ما هم به تکمیل آن میتوانیم کمک کنیم) از طریق نماینده خود در شورای امنیت بخواهد که رژیم ایران پاسخ دهد بر سر سی هزار زندانی در سال 1988 در ایران چه آورده است و محل دفن آنها کجاست؟
و همچنین بخواهد که فشار های طاقت فرسا بر زنان و اقلیت های مذهبی و ملی و زندانیان سیاسی کی قرار است به پایان برسد. معاملات تجاری پیش کش . در کمپانی های سرمایه گزار من قبلا گفته ام که پس از مدتی مجبورند دست از پا دراز تر از فساد جاری در کشور فرار را بر قرار ترجیح .
در مورد دیگر که سوئد و اتحادیه اروپا مسلما تمایل دارد در مورد آن با ایران گفتگو کنند برجام است . که از تحلیل های موسسه انستیتوی روابط خارجی ( همان تئوریسین ها و لابیهای طرفدار مماشات ) چنین استنباط میشود که امضای این قرار داد میتوانست بغیر از امنیت جهانی باعث تغییر رفتار رژیم در منطقه شود . یعنی ایران دست از مواضع سخت بر دارد و نرم تن شود پولهای بلوکه شده صرف دارو درمان و ایجاد شغل وکار و رفاه مردم شده و در نهایت نیروی نرم تن ( یعنی دارو دسته دزد رفسنجانی و روحانی) تقویت شوند و مملکت گل و گلاب شودو دموکراسی و این حرفهای مفت…. از اینطریق جهان میبایست پس از برجام امن تر شود . البته باید اقرار کرد که برجام سبب شده که رژیم ایران بر دخالت خود در منطقه و تروریسم بیفزاید و دولت روحانی اعدامها را دوبرابر کند. جنگ در منطقه اکنون در چهار کشور ادامه دارد که اگر خاورمیانه را هم جزء جهان قرار دهیم وضعیت بشریت در جهان کنونی که فقط 50 میلیون آواره دارد به مرز فاجعه باری رسیده است . اگر همان دلار های آزاد شده از بر چیدن تحریم ها پس از امضای برجام نبود این دخالت های رژِیم ورشکسته اقتصادی ایران در سوریه غیر ممکن بود .
موضوع هیجان انگیز دیگری که اروپا عاشق آنست ” رفرم ” موهوم و موعود در ایران است که از دوران خاتمی آغاز گشت همچنان اندر خم یک کوچه است و داستان هنوز ادامه دارد . بیته همار گرن که معرف حضور همه در لابیگری است روحانی را قبل از انتخابات مدرات و منشع تغییر رفتار رژیم میدانست امروز پس از سه سال او را دگردیسی کرده و پراگماتیسم ( مصلحت گرا) مینامد که دستاوردش از رفرم اقتصادی و سیاست مدرات خرید یکصد هواپیما است و ایران را مکه کمپانی های سرمایه گزارمیداند و نگران بر هم خوردن برجام از جانب ترامپ است و خواستار انتخاب مجدد روحانی ( که فقط در همین ماه ژانویه بیش از 70 نفر در ایران اعدام شدند ) میباشد .
در موارد سوریه هم باید گفت که دولت سوئد در زمان زمام داری کارل بیلد در وزارت خارجه تنها کشوری بود که مخالف تحریم اسد و همچنین مخالف کمک نظامی به اپوزسیون سکولار سوریه بود در شرایطی که ایران و روسیه شبانه روزی به اسد کمک میرساندند . نتیجه آن کوتاهی سبب شد بیش از صدها هزار نفر در سوریه کشته شوند . در حالی بود که روزهای بشار اسد رو بشمارش بود وکسی به ادامه حکومت او امیدی نداشت .
اروپا هم در واقع توان حل مشکل سوریه را ندارد . چون ارتشی ندارد که بتواند در سوریه بکار گیرد و در مقابل تروریست های رژیم ایران بایستد . با تهدید تحریم و مماشات و گفتگو که روسیه و چین آن تحریمها را دور میزنند نمیتواند کاری از پیش ببرد. ثانیا بحران سوریه و داعش که هردو زائیده دخالتهای رژیم ایران در عراق و رشد سکتاریسم است طبعا باید از تغییر رژیم ایران آعاز شود .
حمایت از جنبش های دموکراسی خواهی در کشور های ایران و عراق و سوریه پاسخ سازنده و ساختاری دارد . مماشات با دیکتاتور های منطقه از جمله در ایران و سوریه بر دامنه جنگ شیعه و سنی و حتی سایر مذاهب هم امتداد پیدا میکند . در نهایت برنده این جنگ نه دموکراسی ها بلکه بنیاد گراها که سرچشمه تروریسم جهانی است خواهند شد . بازتاب جنگ خاورمیانه گرچه در ابتدا جنگ قدرت بود امروز بسمت جنگ هولناک شیعه و سنی میل میکند . بنا بر این دیدار استفان لوون نخست وزیر یک کشور خوشنام از ایران تحت حاکمیت ملایان که ناقض حقوق بشر و عامل نا امنی وتهدید صلح جهانی و منشاء تروریسم و متهم به جنایت جنگی در سوریه هم هست وسرمنشاء و عامل هجوم میلیونها پناهنده و مهاجر به سرتاسر اروپا است ، سازنده نیست .
رژِم ایران در آستانه فروپاشی جدی قرار دارد و از هر زمان دیگری به انفجار اجتماعی نزدیکتر است. آنها دارند مسائل خود را روزانه حل میکنند. خودشان میگویند “اگر در سوریه و عراق و افغانستان و یمن نجنگند باید در جنوب ایران یا تهران بجنگند”.
جهان وارد دوران جدیدی شده است که رژیمهای غیر سازنده دارای افکار بنیادگرائی جائی در آینده نخواهند داشت. مطمعنا در فروپاشی خود دوستان و همدستان خود را هم بدنام میکند. کار ملا عوامفریبی است. بهتر است نخست وزیر فریب وعده های تو خالی رژیم را نخورد و بفکر منافع استراتژیک سوئد باشد. اما اگر او اصرار به رفتن دارد میتواند این را از رژیم بخواهد که گله تروریستهای خود را از عراق و سوریه و یمن و افغانستان جمع کند تا جهان امن گردد. جهان هرگز با قراداد با یک دیکتاتور امنتر نمیشود .”خطر دخالت رژیم در منطقه صد بار خطر ناکتر از بمب اتمی رژیم است” از پیام خانم مریم رجوی در سال 2003 .