مثال معروفی است که میگویند وقتی قافیه به تنگ افتد، شاعر به جفنگ افتد
حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: گفته میشود ـ و دور از انتظار هم نیست ـ که ۷۰ درصد کسانی که به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در قید حیات بودهاند، از دنیا رفتهاند و بر این اساس ادعا میکنند که رفراندوم تعیین نوع حکومت از استواری و اتقان قبلی برخوردار نیست!
حالا به سه دلیل مضحک و مسخره این یابوی نظام توجه کنید:
الف ـ حضور چند ده میلیونی مردم در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و نمونههای مشابه دیگر، به وضوح حکایت از آن دارد که اگر هم مردم به برخی از عملکردها انتقاد داشته باشندـ که طبیعی نیز هست ـ ولی به اصل نظام کاملاً وفادار هستند.
ب ـ در تشییع پیکر (دژخیم) قاسم سلیمانی، چند ده میلیون از مردم ایران اسلامی در سراسر کشور حضور یافته بودند
ج ـ طی چند ماه اخیر سرود «سلام فرمانده» که با توجه به لطافت آهنگین و صلابت آهنین آن به جرات میتوان گفت که برگه هویت انقلاب اسلامی و شناسنامه ملتهای مسلمان است، با سرعتی فراتر از تصور و با شتابی معجزهگون، نه فقط سراسر ایران اسلامی را فرا گرفته، بلکه مرزهای جغرافیایی را نیز پشت سر گذاشته و هرجا مسلمانی هست و در هر منطقهای که مسلماننشین است، دلها را به تسخیر درآورده است. این استقبال بینظیر (و نه کم نظیر) به چه معنی است؟!!!!!
از این دلایل احمقانه تر نمیشود برای اری به جمهوری اسلامی اورد اما فقط به چند نکته نگاه کنید و بعد قضاوت کنید
وضعیت معشیت و اقتصاد مردم طوری.است که حتی دایناسورهای خامنه ای هم هر روز در سیرک های نماز جمعه انرا بیان میکنند که مردم برای خوردن نان و پنیر خالی هم دیگر توانش را ندارند.
وضعیت مسکن طوری شده است که به گفته خود رژیم چندین خانواده که اصلا همدیگر را نمیشناسند با هم در یک خانه و هر یک در یک اتاق زندگی میکنند و گزارشهای خوابیدن در سقف پارکینگها و اتوبوس خوابی و گور خوابی و پارک خوابی را هم همه میدانند
به گفته خود رژیم زندانیان از زمان گذشته، چندین برابر شده است و امار انها سربه فلک زده است و تنها راه باقیمانده این است که به جای حکم زندان از اعدام و یا احکام دیگر استفاده شود. امار کشتار و قتل عام را هم در دوران سیاه حکومت اخوندی در دنیا نمونه است.
نقض ازادیهای فردی هم مرزهای جدیدی را پاره کرده است از حجاب اجباری تا اخراج استادان دانشگاه به مناسبت رقص کردی و تحقیر زنان و ممنوع کردن سالن های ارایش برای خدمات زیبایی و بستن کافه و رستورانها به بهانه اختلاط دختر و پسر و سگ گردانی و فضای مجازی و هزاران مسئله دیگر که حتی نفس کشیدن در فضای ازاد هم تقریبا ممنوع است و به گفته رژیم ماشین هم حریم خصوصی نیست.
وضعیت گردو غبار ها، نشست زمین، سیلها و سوختن مازوت و فجایع محیط زیستی هم رزیم اخوندی را رکورد دار جهان کرده است.
فرار مغزها و بخصوص مهاجرت پزشکان و پرستاران و بقیه اقشار مملکت هم که رژیم خودش هم اقرار میکند ولی انرا توطئه میخواند و میگوید که به فرار دانش اموزان هم رسیده است.
هویت زدایی از مردم ایران در ممنوع کردن مراسم چهارشنبه سوری و توهین به عید نوروز و تغییر کتابهای درسی و حذف مواردی که با گفته اخوندها در تضاد است
میشود هزاران نمونه دیگر را نیز در زمینه های مختلف به ان اضافه کرد.
در زمینه بین المللی و خارجی هم نیازی به توضیح زیاد نیست، رزیم تروریست پرور اخوندی در همه دنیا در این زمینه معروف است. هرگز هیچ کشوری دیپلمات خود را برای کارهای ترویستی روانه میدان نمیکند که رژیم این مرز را هم درنوردیده است و تروریسم رژیم در همه دنیا شناخته شده است و نمونه برجام و عربستان و اصرار اخوندها به بمب اتمی و تاسیسات هسته ای را هم همه شاهدش هستند.
بهرحال این قصه سری دراز دارد اما ان سه دلیل ابکی و مضحک تنها دلیل رژیم برای اثبات رای مردم به جمهوری اسلامی است که هم خنده دار و هم مضحک است و نشان میدهد که جیب و دست رژیم تا کجا خالی است.
اما قدرتی که رزیم میخواهد از ان یاد کند نه یک قدرت ملی و مردمی بلکه یک قدرت تروریستی است که باید اذعان کرد هنوز رژیم تا حدودی انرا دارد اما دیر نیست که طومار رژیم جنایتکار و دزد حاکمیت مردم و مسئول به فقر و بدبختی کشیدن مردم برچیده خواهد شد.